«از من نرنج ناجا»
داوود امیریان در رمان تازه خود وقایع طنزآمیز پاسگاه نیروی انتظامی را روایت میکند.
به گزارش پارس ، این نویسنده در گفت وگو با ایسنا، درباره رمان طنز « از من نرنج ناجا» گفت: این رمان درباره نیروی انتظامی است و در واقع با زبانی طنز وقایع یک روز، یعنی آخرین سه شنبه سال و شب چهارشنبه سوری را در یک پاسگاه نیروی انتظامی روایت می کند.
او افزود: این رمان در ۱۷۰ صفحه نوشته شده است و هنوز ناشر آن مشخص نیست.
امیریان درباره این که در آثار خود با نگاه طنز آمیز و انتقادی به موضوعاتی نگاه می کند که گاه به نظر خط قرمز می رسند، گفت: خود طنز یعنی نگاه انتقادی و وظیفه هنر هم همین نقد کردن است و من سعی کرده ام در آثارم حرفم را بزنم و نقطه تاریک را روشن کنم؛ اما تلاش کردم که این نقد همراه با بی ادبی و توهین نباشد.
او ادامه داد: از سوی دیگر مخاطبان طنز را می پسندند؛ اما ما طنز نویسان بسیار کمی داریم. در برخی موضوعات خط قرمزی وجود ندارد؛ اما خودمان دچار خودسانسوری هستیم و این خط قرمزها را ایجاد می کنیم. حتا برخی فکر می کنند ما نمی توانیم طنز مذهبی بنویسیم، اما به نظر من ما خودمان ترسو هستیم. کسی که فیلم می سازد و یا کتاب می نویسد، باید شجاع باشد و حرفش را بزند؛ چه بقیه خوش شان بیاد و چه خوش شان نیاید.
امیریان در عین حال گفت: طنز ژورنالیستی ما مخصوصا طنزهایی که در روزنامه های سیاسی نوشته می شود، همراه با توهین است. اما طنز آن است که با رعایت ادب نوشته شود؛ مانند طنزهای دهخدا که حتا بعد از ۱۰۰ سال طنزهای روزانه اش هم خواندنی است.
او درباره قصد خود برای نوشتن طنز مذهبی گفت: من یک برنامه دارم که می خواهم طنز مذهبی بنویسم. پیامبران ما بسیار شوخ طبع بوده و شوخی های بسیاری با صحابه خود داشته اند. وقتی عمر در حال مرگ بوده، شورایی برای تعیین خلیفه سوم تعیین می شود که حضرت علی (ع) هم یکی از گزینه های خلافت بوده، اما او به دو دلیل رد می شود؛ یکی این که می گویند علی سن کمی دارد و دیگر این که بشاش و خنده روست. اما ما از حضرت علی (ع) فقط تصویر یک شمشیرزن پهلوان و جنگ جو را در ذهن داریم.
ارسال نظر