سرو، ساقی و ماه، رود نواز. پرده بر بسته در ره شهناز

را برای پدر موسیقی کشورمان سروده است، پدری که پنجه هایش خوش می نواخت، کلامش آوازی بود دل نشین و نامش تمام صدا های زیبا را در ذهن می نواخت.

استادی که شاگردانش او را پدر می خواندند و فرزندانش ماندنش را آرزو داشتند و حال که رفته است هق هقِ گریه هایشان نفس را از آنان گرفته به طوری که توانایی گفتن جمله ای در خور این پدر را ندارند.

شهناز از هنرمندانی بود که اسطوره می شوند و اسطوره باقی خواهند ماند و در نبودشان باید نگران بود که حال چه بر سر موسیقی خواهد آمد.

به گزارش پارس به نقل از ایسنا، جلیل شهناز، در سال ۱۳۰۰ در پایتخت فرهنگ و هنر (اصفهان) چشم به جهان گشود.

از کودکی به موسیقی عشق می ورزید و نواختن تار را نزد عبدالحسین شهنازی و برادر بزرگ خود حسین شهناز که به خوبی می نواخت، آغاز کرد. پشتکار زیاد و استعداد شگرف وی به حدی بود که در سنین جوانی از نوازندگان خوب اصفهان شد و در همین دوران با حسن کسایی (نوازندهٔ سر شناس نی) آشنا شد که این آشنایی سرآغاز همکاری بلندمدتشان بود.

به گفته کار شناسان موسیقی، اوج درخشش شهناز از سال ۱۳۳۶ شروع شد؛ همان روز ها که برنامهٔ گل ها در رادیو اجرا می شد. در این برنامه صدای ساز شهناز با صدای معروف ترین خواننده ها آمیخته می شد و به راحتی در دل و جان شنوندگان می نشست.

در آرشیو رادیو ایران آثار او با همکاری خوانندگان بلند آوازه ای نظیر تاج اصفهانی، ادیب خوانساری و… موجود است و از کارهای مورد توجه وی، حدود شش ساعت نوار با همایون خرم است که به بیان جدیدی از ردیف در موسیقی ایرانی دست یافته اند.

وی از بزرگ ترین و سرشناسترین نوازندگان تار و سه تار سدهٔ اخیر در ایران است. او با استفاده از تکنیک های برجسته در شیوه تارنوازی توانست بسیاری از ردیف های موسیقی سنتی ایران را با تار بنوازد که از جمله آن می توان به نواختن در مایه دشتی و دشتستانی که بسیار ارزشمند است اشاره کرد.

جلیل شهناز، علاوه بر نواختن تار، که ساز اختصاصی اوست، با نواختن ویولون، سنتور و تمبک نیز آشنایی داشت.

این نوازنده در طول زندگی هنری خود با هنرمندان والای کشور از جمله فرامرز پایور، حبیب الله بدیعی، پرویز یاحقی، همایون خرم، علی تجویدی، منصور صارمی، رضا ورزنده، امیر ناصر افتتاح، جهانگیر ملک، اسدالله ملک، حسن کسائی، محمد موسوی، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، محمودی خوانساری، عبدالوهاب شهیدی، اکبر گلپایگانی، حسین خواجه امیری و محمد رضا شجریان همکاری داشت.

به جرأت می توان جلیل شهناز را نه تنها در بین نوازندگان تار بلکه بین تمام نوازندگان معاصر موسیقی اصیل ایرانی بی نظیر دانست و تک تک اساتید برجسته موسیقی، هنر او را در تکنوازی، بداهه نوازی و جواب آواز ستوده اند و می ستایند.

محمدرضا شجریان در توصیف استاد ساز شهناز در من زندگی می کند و من با ساز شهناز زندگی می کنم. من تنها خواننده ای هستم که خودم را شاگرد جلیل شهناز می دانم. ساز این نوازنده بی بدلیل، یک ساز آوازی است؛ برخلاف دیگر نوازنده ها که ۸۰ درصد سازی می زنند و فقط ۲۰ درصد آوازی. جلیل شهناز به بیان واقعی در نوازندگی تار رسیده است؛ چرا که در گیرودار ردیف و تقلید از دیگران نماند و مانند آبشاری خروشان در جریان است.

حسن کسائی نیزبا توجه به اینکه شناخت موسیقی کار هرکسی نیست بیان کرده بود: همه موسیقی را گوش می دهند و دوست می دارند اما کسی که سره را از ناسره تشخیص بدهد و بتواند درک مقاماتی را که استاد شهناز نواخته اند داشته باشد بسیار نادر است. همه خوب ساز می زنند ولی قدرت نوازندگی و محفوظات و لحظات موسیقی که آقای شهناز می دانند و اجرا کرده اند، چیزی که در دست همگان باشد نیست. یعنی ردیف موسیقی ایران نیست. قدرت آقای شهناز در جواب دادن و دونوازی خارق العاده است. من ۶۰ سال با ایشان همنوازی کرده ام و ساز بنده با ساز شهناز گره خورده است.

پدر موسیقی ایران در سال ۱۳۸۳ به عنوان چهره ماندگار هنر و موسیقی برگزیده شد و مدرک درجه یک هنری به وی اهدا شد و بار ها مورد تقدیر قرار گرفت. در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۳۸۹ خانه موسیقی به دست جلیل شهناز نوگشایی شد و در این مراسم نیز از سوی خانه موسیقی تجلیل شد.

جلیل شهناز در سال های پایانی عمر خود با بیماری دست پنجه نرم می کرد و بسیاری از هنرمندان، دست اندرکاران و مسؤولان فرهنگی از جمله اعضای هیأت مدیره خانه موسیقی هر چند بار به عیادت او رفته و از نزدیک پیگیر وضعیت جسمانی این هنرمند بودند.

جلیل شهناز، استاد برجسته تار بر اثر بیماری طولانی و کهولت سن، صبح امروز (۲۷ خرداد) در سن ۹۲ سالگی درگذشت.