اقدام تازه مدیریت «ضد بورسیه» در به بن بست کشیدن پرونده
در مرحله بعدی با فشار به دانشگاه ها مانع اجرای آرای قطعی شده و تا مرز انفصال از خدمت روسای دانشگاه ها هم مقاومت کردند و آخرین تلاشها را جهت ممانعت از شکستن این سد پولادین (به خیال خام خود) داشتند.
پرونده جنجالی بورسیه ها این روزها در بیخبری خاصی به سر می برد، بعد از اینکه دیوان محاسبات کشور(اینجــا) در حکم نهایی خود درباره بورسیههای دولت دهم که به تازگی صادر شده است، تاکید کرد که تخلفی متوجه وزیر علوم وقت کامران دانشجو و شورای مرکزی بورس متصور نیست و این شورا در حدود وظایف و اختیارات قانونی عمل کرده است و از سویی دیگر دیوان عدالت اداری(اینجــا) نیز حکم را به نفع دانشجویان داد، حالا باید دید حرکت بعدی وزارت علوم و دانشگاه ها به کدام سمت خواهد بود، حرکتی که فعلا دانشگاه ها زیر بار حکم های قضایی نرفته اند و با ادعای هیئت علمی دادگاهی سعی در شانه خالی کردن خود از پذیرش این دانشجویان نخبه دارند.
چند مرحله اصلی سناریوی برخورد با بورسیه ها از طرف وزرارت علوم را از اول شاهد بودیم:
اول؛ اتهام غیرقانونی بودن همه بورسیه های دولت احمدی نژاد! و پافشاری بسیار زیاد بر این کار غلط و حتی تکرار آن از طرف شخص رییس جمهور.
سپس "مرکز مدیریت بورسیه ها" در وزارت علوم سعی کرد مانع طرح شکایت بورسیه ها به دیوان بشه و راه شکایت اصلی را سد کنه که موفق هم شد. البته با پیگیری دوستان و برخی مسئولین و صد البته حمایت و دستور صریح مقام معظم رهبری این سد برداشته شد.
در مرحله بعدی سعی کردند با تهدید، تطمیع و دادن برخی وعده های توخالی به بورسیه ها مانع شکایتشان به دیوان بشوند که تا حدودی هم موفق بودند. در همین راستا بحث فراخوان شورای انقلاب فرهنگی کی نژاد مطرح شد که به طرز ماهرانه ای چنین وانمود کردند که با این روش مبتکرانه! بدون شکایت و به صورت کاملاً مسالمت آمیز، قضیه بورسیه ها حل بشه! که متاسفانه منجر به تفرق دوستان و ایجاد برخی دو یا چند دستگی ها شد، به گونه ای که تا همین پارسال نمی شد روی محل تجمع واحدی توافق کرد. عده ای به شدت مخالف تجمع و هرگونه اعتراض و برخورد در وزارت علوم بودند و میگفتند مانع روند مثبت فعلی وزارت میشود!
در مرحله بعدی؛ برگزاری جلسات متعدد و فشار بسیار زیاد بر دیوان را در دستور کار خود قرار دادند تا با تاخیر در صدور رای یا حتی با گرو کشی ادامه تحصیل قضات! مانع صدور رای مثبت شوند که باز هم تا حدودی موفق شدند.
در مرحله بعد با سخنرانی هایی سعی در کمرنگ جلوه دادن احکام صادره دیوان برآمدند و با مطرح کردن سخنانی مثل هیئت علمی دادگاهی و نه دانشگاهی! به صورت غیرقانونی و غیر اخلاقی تا توانستند در تخریب روحیه بورسیه ها و تضعیف آنها قلمفرسایی و زبان فرسایی کردند!
در مرحله بعدی با فشار به دانشگاه ها مانع اجرای آرای قطعی شده و تا مرز انفصال از خدمت روسای دانشگاه ها هم مقاومت کردند و آخرین تلاشها را جهت ممانعت از شکستن این سد پولادین (به خیال خام خود) داشتند.
در نهایت مغز متفکر مدیریت بورسیه ها که همه سناریوهای خود را در اثر فعالیت و پیگیری فراوان بورسیه ها و برخی مسئولین، ناکارآمد می دید، در اقدامی هماهنگ و برنامهریزی شده با این مصوبه اخیر شورای انقلاب فرهنگی که دقیقاً عکس مصوبه سال 93 این نهاد است، دست به آخرین حربه زد و با اقدامی آشکار، تلاش کرد قضیه را به بن بست بکشاند و سریعاً این مصوبه را به وزارت علوم و همه دانشگاهها ابلاغ و برای همه (عطف به ما سبق) علی الظاهر لازم الاجرا کرد.
ارسال نظر