به گزارش پارس به نقل از مهر، صبح چهارم شهریور سال ۸۷ جسد دختر جوانی به نام سمانه در خانه ای در خیابان پیروزی تهران کشف شد. وجود آثار کبودی روی گردن دختر جوان معلوم کرد وی با طناب خفه شده است.

ماموران در تحقیق از خانواده سمانه متوجه شدند، دختر جوان با مردی به نام رضا در ارتباط بوده و قرار بوده با هم ازدواج کنند، اما همزمان با این جنایت رضا ناپدید شده است.

سه روز پس از جنایت، رضا دستگیر و در بازجویی به قتل اعتراف کرد و پرونده با صدور قرار مجرمیت برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.

جلسه محاکمه متهم سال ۹۰ در شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محمدسلطان همتیار برگزار شد.

نماینده دادستان با اشاره به مدارک موجود در پرونده خواستار مجازات وی شد.

در ادامه جلسه متهم در جایگاه قرار گرفت و با بیان این که اتهام را قبول دارد، گفت: مدتی قبل از حادثه در خیابان متوجه مزاحمت چند جوان برای یک دختر شدم. دختر را از دست آنها نجات دادم و از آن شب ارتباط مان آغاز شد. سمانه فرزند طلاق بود و با مادرش زندگی می کرد؛ به او پیشنهاد ازدواج دادم و او برخی شب ها به خانه ما می آمد. قرار بود پس از مدتی با هم ازدواج کنیم.

رضا گفت: مدتی از ارتباط ما گذشته بود که متوجه رفتارهای بچه گانه سمانه شدم. او با هر مشکل یا اختلاف کوچکی قهر می کرد و چند روز بعد دوباره به حالت عادی برمی گشت. او یک شب خانه ما بود که دوباره با هم جروبحث کردیم و من که احساس می کردم او به من خیانت کرده است، سمانه را با طناب خفه کردم.

بعد از اظهارات متهم، قضات دادگاه وارد شور شدند و رضا را به قصاص محکوم کردند.

با اعتراض متهم، پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات شعبه ۱۳ دیوان عالی کشور حکم را تائید کردند