سازندگان «میراث آلبرتا» برخلاف مخملباف کلهپا نشدند
مسعود فراستی گفت: دلیلی که باعث میشود این مستند با مخاطب ارتباط برقرار کند این است که هدف آنها ساخت فیلم نبود بلکه دغدغهای وجود داشت و برخلاف خیلی از فیلمسازان با ساختن فیلم خارج از کشور کلهپا نشدند.
به گزارش پارس به نقل از فارس مراسم نمایش و نقد و بررسی مستند « میراث آلبرتا۲» عصر روز دوشنبه ۳۰ اردیبهشت با حضور مسعود فراستی منتقد، حسین شمقدری کارگردان و محسن اخوان تصویربردار در مجتمع فرهنگی ۱۳ آبان (لانه جاسوسی) برگزار شد.
مسعود فراستی در آغاز این مراسم در خصوص ویژگی های « میراث آلبرتا۲» گفت: « میراث آلبرتا» از داخل دانشگاه شریف شروع شد و به دغدغه دانشجویان که از کشور خارج می شوند و باز نمی گردند، می پرداخت. خیلی از کسانی که از ایران تحت عنوان نخبه می روند دیگر برنمی گردند و این دغدغه از درون تیم سازنده فیلم شروع شد و دلیلی که باعث می شود این مستند با مخاطب ارتباط برقرار کند این است که هدف ما ساخت فیلم نبود بلکه دغدغه ایی وجود داشت و آن دغدغه عامل ساخت فیلم شد.
در ادامه حسین شمقدری با اشاره به نام فیلم ادامه داد: میراث آلبرتا هیچ ربطی به خود فیلم ندارد و فقط چون دنباله قسمت اول بود اسم آن « میراث آلبرتا۲» شد.
وی افزود: آلبرتا اسم دانشگاهی بود در ایالت آلبرتای آمریکا که ایرانیان زیادی برای تحصیل به آنجا می روند و در واقع میراث این دانشگاه جذب نخبگان ما است و وجه تسمیه آن جایی بود که شرایط لازم را برای نخبگان ما فراهم می کند اما ما نمی توانیم این شرایط را فراهم کنیم و از وجود نخبگان محروم می شویم.
در ادامه این نشست فراستی با اشاره به اینکه برای اولین بار وقتی میراث آلبرتا را دید به نظرش کار بسیار جدی رسید، گفت: من فقط قسمت اول این مستند را دیدم به نظرم کار بسیار جدی آمد و هرچه در توان داشتم گذاشتم تا این فیلم دیده شود خوشبختانه حسین شمقدری هیچ ربطی به پدرش ندارد و من در جریان هستم که این فیلم چگونه ساخته شد در واقع مسئله ساخت این فیلم اول در دانشگاه مطرح شد و بعد ایده سینمایی آن به وجود آمد یعنی مسئله، اول مسئله شد و بعد تصمیم گرفته شد که آن را بسازند.
وی ادامه داد: میراث آلبرتا ۱ تا جایی پیش می رفت که این بچه ها در ایران بودند و می خواستند از کشور خارج شوند طبیعتاً این سؤال مطرح می شد بعد از اینکه رفتند آنجا چه خبر است و در قسمت ۲ روی این سؤال زوم می شود.
این منتقد سینمای ایران خاطرنشان کرد: هر دو قسمت میراث آلبرتا مهجور بودند و در جشنواره فجر نادیده گرفته شدند، طبیعی هم بود که مقامات سینمایی ایران و داوران از میراث آلبرتای ۲ خوششان نیاید چراکه آنها دوست دارند بگویند همه چیز خوب است اما میراث آلبرتا این کار را نمی کند.
فراستی تأکید کرد: یکی از خطرناک ترین موضوعات فرهنگی کشور در میراث آلبرتا مطرح می شود و بحث فیلم این است که ما نمی توانیم نخبگان ما را نگه داریم و برعکس آنها نخبگان ما را دعوت می کنند و برایشان امکانات فراهم می کنند.
وی در ادامه با اشاره به اینکه خطر خروج نخبگان از کشور دو دهه است به صورت جدی مطرح شده، اظهار داشت: دو دهه است به صورت جدی با موضوع فرار مغزها مواجه هستیم اما در هیچ کدام از دولت ها کاری برای این موضوع انجام ندادیم و فقط لبخند زده اند و مسئله برایش مطرح نکرده اند در حالی که میراث آلبرتا این سؤال را مطرح، درست سؤال می کند، محافظه کاری نمی کند و از همه مهم تر وطن فروشی هم نمی کند یعنی جامعه را سیاه نشان نمی دهد و خط تیم را درست نگه می دارد خیلی درست و دلسوزانه انتقاد می کند و بعضی مواقع هم راه حل می دهد.
این منتقد سینمای ایران افزود: این ویژگی کاری است که خوشبختانه از نظر سینمایی و قالب سینمایی خوب است دوربین آن مستند است، تدوین خوب است و کنترل خوبی هم از سوی کارگردان بر روی کار جریان دارد. میراث آلبرتا حاصل یک کار دو نفره بین شمقدری و اخوان است و مشخص است که مسئله فیلم مسئله هر دوی آنها است.
وی تصریح کرد: آنها در قسمت اول فیلم را در محیطی ساختند که محیط را می شناختند و مسئله نیز تا حدودی برایشان شناخته شده بود اما در قسمت دوم فیلم را در خارج ساختند آن هم در شرایطی که محیط را نمی شناختند و مسئله را هم نصفه نیمه می شناختند و ساخت اینگونه فیلم ها خیلی سخت است.
در ادامه نشست حسین شمقدری در خصوص هدف ساخت مستند میراث آلبرتا گفت: ما سعی کردیم به یک توانایی از فیلم سازی برسیم که برویم در موقعیت و تجربه خود را به مخاطب بچشانیم. در آلبرتای ۲ یکی از تجربه هایی که تیم سازنده کرد این بود که با افرادی که آن طرف درس می خواندند واقعاً دوست شدیم و حداقل یک روز را با آنها زندگی کردیم، خود این افراد هم بعد از این مدت می گفتند اساساً نگاه ما به آدم هایی با تیپ شما عوض شده و خود ما هم درک مان نسبت به آنها بیشتر شد و درکی که ما از حضور در این موقعیت پیدا کردیم بخش زیادی از آن به فیلم منتقل شد. به خصوص آن بخش از فیلم که آن خانم دانشجو جلوی دوربین از شهدا صحبت می کرد واقعاً من را شوکه کرد و فهمیدم که چقدر از من جلوتر است.
در ادامه نشست مسعود فراستی پس از ذکره خاطره ای جذاب از محسن مخملباف که در فاصله ساخت « عروس خوبان» تا نخستین سفر خارج از کشورش به جشنواره لندن و تغییراتی که پس از آن پیدا کرد، گفت: این خاطره را برای آن گفتم که بدانید کسانی که برای ساخت فیلم به خارج از ایران می روند به راحتی می توانند از آن سو تغییر کنند، این رفتن و آمدن اگر همراه با آمادگی نباشد آدم را کله پا می کند. مخملباف با آن دگماتیسم یک دفعه به عرفان افتاد و الان هم از عرفان به سکس افتاد است.
وی تأکید کرد: اصلاً بحث یک نفر و شخص مخملباف نیست بلکه بحث یک رفتار است. شمقدری و اخوان قبل از اینکه بخواهند بروند با من صحبت کردند و فیلم آنها نشان می دهد که این بچه ها کله پا نشده اند چرا که اگر قرار بود کله پا شوند دوربین همه چیز را نشان می داد.
فراستی خاطرنشان کرد: در میراث « میراث آلبرتا۲» که من می بینیم کله پایی وجود ندارد آدم هایی رفتند که دوگ نیستند و با نگاه برگشتند و مرعوب محیط هم نشدند. در این فیلم، فیلم سازان درست ایستادند.
در ادامه نشست یکی از حاضران از شیوه فیلم برداری روی دست فیلم سؤال کرد که اخوان در پاسخ به آن گفت: برای استفاده از دوربین روی دست هیچ قاعده کلی وجود ندارد که دوربین روی دست بد باشد اما ما در برخی از صحنه ها هیچ چاره ای به جز استفاده از دوربین روی دست نداشتیم.
شمقدری نیز در خصوص این موضوع گفت: یک جاهایی واقعاً نمی شود از دوربین ثابت استفاده کرد چرا که در ساخت فیلم مستند تنها یک بار یک اتفاق رخ می دهد و اگر بخواهیم آن را تکرار کنیم مستند بودن فیلم از بین می رود به همین دلیل مجبور بودیم از دوربین روی دست استفاده کنیم. البته من شخصاً همیشه دوست دارم روی سه پایه فیلم را بگیرم چرا که اساساً چشم ما روی سه پایه قرار دارد و به همین دلیل اولویت این است که روی سه پایه و داخل قاب تصویر را نشان دهیم.
فراستی نیز در ادامه در انتقاد دوباره از شیوه دوربین روی دست در برخی از آثار سینمایی گفت: شمقدری با این حرف نشان داد که چند کیلومتر جلوتر رفته و فکر می کنم الان از خیلی از فیلم سازان جوان ما که ادا و اطوار درمی آورند جلوتر است همه چیز قانون دارد و قاعده این است که چشم ما روی سه پایه است خداوند چشم ما را روی سه پایه قرار داده و حتی در دویدن هم لرزش ندارد اما این موضوع را خیلی از فیلم سازان رعایت نمی کنند اما هیچکاک و جان فورد رعایت می کنند و برای همین است که هیچکاک و فورد آدم حسابی هستند.
وی ادامه داد: اینکه در استفاده از دوربین روی دست اجبار دارید قبول اما باید اجبار را بهتر انجام داد و باید یاد گرفت که دوربین روی دست هم کمترین تکان را داشته باشد. دوربین روی دست در مستند جنگی درست است چرا که اصلاً در مستندات جنگی جایی برای سه پایه ندارد و گروه مرتضی آن را به بهترین نحو اجرا می کردند اما باید یک نکته را در نظر داشته باشیم که نگاه دوربین روی دست اساساً به چه چیزی است.
براساس این گزارش فراستی در ادامه با اشاره به اینکه اساساً نگاه دوربین روی دست با فرهنگ شرقی ایرانی که نگاهش به سمت درون است در تناقض است، گفت: ما ایرانی هستیم و نگاه شرقی داریم و دوربین ما هم دوربین درونی است چیزی که خیلی از فیلم سازان آن را نمی فهمند و حتی اخیراً یکی از کسانی که مبدع استفاده از دوربین روی دست بود گفته است که غلط کردم در واقع دوربین روی دست مدی بود که کم کم دارد از بین می رود.
در ادامه این نشست شمقدری در خصوص دغدغه اصلی ساخت این مستند گفت: من یک دغدغه اصلی داشتم اساساً قرار نبود از اول میراث آلبرتای ۲ را بسازیم در پایان قسمت اول نوشته بودیم ادامه دارد اما منظورمان این بود که این مسئله مطرح شده در فیلم همچنان ادامه دارد نه اینکه بخواهیم قسمت دوم را بسازیم اما یکی دغدغه هایی که امروز من دارم بحث بازگشت سرمایه است و اینکه بتوان از تولید درآمدزایی کرد ما تاکنون از اکران های دانشجویی و فروش اینترنتی این فیلم نزدیک به ۱۵ میلیون درآمدزایی داشتیم اما انتظار خود من بیشتر از اینها بود و واقعاً اگر درآمدزایی نشود نمی توان این مسیر را ادامه داد چرا که اگر حرفی که می خواهیم بزنیم دیده نشود از نظر من ارزشی ندارد.
ارسال نظر