امپراتوری هخامنشی را فراموش کردیم؛
در نشست رونمایی از کتاب «امپراتوری فراموششده» عنوان شد: این غرب نبود که امپراتوری هخامنشیان را فراموش کرد؛ بلکه ما ایرانیان از این دوران باشکوه تمدنی غافل شدیم.
به گزارش پارس به نقل از ایسنا، علی دهباشی در این نشست گفت: کتابی که امروز رونمایی می شود، اثری درباره ی فرهنگ، هنر و تمدن هخامنشیان است که گردآورندگان آن: جان کرتیس و نایجل تالیس نمایشگاه موزه بریتانیا را در سال ۱۳۸۴ درباره دوره بسیار مهم تمدن ایران باستان سال های ۵۵۰ تا ۳۳۰ پیش از میلاد یعنی دوره شاهنشاهی هخامنشی برگزار کردند. این نمایشگاه با ابتکار دکتر جان کرتیس، ایران شناس و سرپرست بخش خاورمیانه ی موزه بریتانیا، تشکیل شده و چندین موزه اروپایی از جمه موزه لوور و موزه ایران باستان و موزه تخت جمشید با ارسال اشیای موزه غنی بودن این نمایشگاه را تضمین کردند. کتاب « امپراتوری فراموش شده» ترجمه خشایار بهاری است که تاکنون کتاب های بسیار مهمی در حوزه ی تاریخ ایران باستان از جمله « لشکرکشی خشایارشاه به یونان» نوشته ی چالز هیگنت، کتاب « ایران کهن» تألیف جان کرتیس و همچنین کتاب « تاریخ سیاسی هخامنشی» از داندا مایف و چند کتاب دیگر را ترجمه کرده است. خشایار بهاری همچنین کتاب « اسطوره و تاریخ» اثر دکتر رحیم شایگان را نیز به فارسی ترجمه کرده که مراحل آخرین چاپ را طی می کند.
او با بیان این که کتاب « امپراتوری فراموش شده» دربرگیرنده ی ۱۲ فصل است، به معرفی فصل های این کتاب پرداخت.
همچنین تورج اتحادیه، سرپرست مجموعه ی مطالعات ایران باستان، گفت: ۱۰ سال پیش با پیشنهاد دکتر رحیم شایگان که آن موقع در دانشگاه هاروارد تدریس و تحقیق می کردند، « مجموعه مطالعات ایران باستان» را با انتشار کتاب « کتیبه های هخامنشی» شروع کردیم که از این کتاب نزدیک به ۱۰ هزار نسخه چاپ و توزیع شده است. در طی سال هائی که گذشت، سعی بر این بود که عنوان های این مجموعه که از تحقیقات به روز استادان بزرگ این رشته انتخاب شده است، با بهترین شکل و کیفیت ممکن و با رعایت تعاریف و مراتب علمی باستان شناسی ترجمه، ویرایش و تولید شود. پس از ۱۰ سال امروز دوازدهمین کتاب مجموعه را با عنوان « امپراتوری فراموش شده» رونمائی می کنیم. مشوق اصلی ما در ادامه این فعالیت ملی و فرهنگی کثرت علاقه مندان به تاریخ ایران باستان و تجدید چاپ های مکرر عنوان های مجموعه مطالعات ایران باستان بوده است.
او با بیان این که کتاب هایی مانند « ساسانیان و هون ها» نوشته فرانس آلتهایم، « امپراتوری اشکانی و اسناد آن» جمع آوری یوزف ویزهوفر، « امپراتوری ساسانی» نوشته دکتر تورج دریائی، « جهان هخامنشیان» جمع آوری جان کرتیس و سنت جان سیمسون را در دست ترجمه داریم، به تشریح دیگر فعالیت های شان در این مجموعه پرداخت.
اتحادیه در ادامه عنوان کرد: با بی توجهی به کتاب های مورخین یونان باستان و نبود امکان خواندن نبشته های میخی، امپراتوری هخامنشی فراموش و از خاطره ها محو می شود و تاریخ این دوره به صورت داستان های حماسه ای غیرحقیقی برای ما ایرانیان باقی می ماند. تا زمانی که شرق شناسان اروپایی از قرن هفدهم میلادی به بعد با مطالعه و توجه به کتاب های تاریخی یونانی و سفر به منطقه امپراتوری هخامنشی و ارتباط دادن آثار باستانی باقی مانده از آن دوران با نوشته های مورخین یونانی و در پی آن با رمزگشائی خطوط میخی و خواندن آن ها امپراتوری فراموش شده را به خاطره ها بازگردانده اند. « امپراتوری فراموش شده» کتابی است علمی، خواندنی، مصور و تماشایی، چکیده ای ا ست از آخرین تحقیقات باستان شناسی توسط برترین استادان ایرانی و خارجی در مورد تاریخ سیاسی، فرهنگ، هنر، دین، زبان، سازمان های کشوری و حتا عادات زندگانی پارسیان هخامنشی.
ژاله آموزگار، استاد دانشگاه تهران، نیز گفت: سال ها پیش جان هنیلز، ایران شناس و اسطوره شناس انگلیسی، کتاب « شناخت اساطیر ایران» خود را با این عبارت آغاز می کند: « ایران سرزمین تضادهای بزرگ است» . همه ی ما بارها با مفهوم این عبارت در بیش تر رخ دادهای سرزمین مان روبه رو بوده ایم و شاید کم تر بدان اندیشیده ایم. در این آشفته بازار نشر و کاغذ که کیست که نداند چه می گذرد، انتشار کتاب نفیس و زیبای « امپراتوری فراموش شده» درباره ی فرهنگ، هنر و تمدن هخامنشیان در این قطع جالب غیرمعمول، کاغذی که در این دنیای رایانه زده دست را نوازش می دهد، با تصویرهای واقعاً دیدنی و زیبا که من برخی از آن ها را از اصل خود آن اشیا و آثار تاریخی که به چشم دیده ا م، زیباتر یافتم، نوعی تضاد نیست؟ همه ی ما می توانیم درک کنیم که در وضع کنونی، تا چنین فرزندی زاده شود، چه مرارت هایی را باید به جان خرید.
او همچنین متذکر شد: تلاش صمیمانه ی جان کرتیس و نایجل تالیس و همکاری دولت ها و رؤسای علاقه مند موزه ها این رویداد فرهنگی بسیار مهم را ممکن ساخت تا از این پس قلم به نوعی دیگر بر صفحه ها بلغزد و اگر غربی ها این سلسله ی تأثیرگذار تاریخی دنیای قدیم را تنها با جنگ های ایران و یونان و حمله و پیروزی اسکندر می شناختند، دیدگاه شان را تغییر دهند و تصویر واقعی دیگری از ایران هخامنشی به خاطر بسپارند. ایران هخامنشی که حکومتی بزرگ بود، نه خودکامه بود و نه جبار؛ آن چنان که در نوشته های مورخان غرب آمده است؛ بلکه حکومتی بود قانون مند که برای اداره ی این قلمرو گسترده که چندین برابر سرزمین یونان بود، بهترین روش های حکومتی را به کار می گرفت و برای هر مورد فرمانروایی قانونی و روشی داشت و حکومتش به مراتب قانون محورتر از یونانی بود که به مردم سالاری معروف شده است. شادروان امیرمهدی بدیع در مجموعه آثار « یونانیان و بربرها» روایت های ضد و نقیض را که در کتاب های مورخان یونان در همین مورد مردم سالاری یونانیان آمده است و تهمت هایی را که به غلط به ایرانیان زده اند، به خوبی نشان داده است. آندرو مدوز یکی از نویسندگان این مجموعه در مقاله ی « سازمان شاهنشاهی هخامنشی» می گوید بسیاری از ما بر این باوریم که ریشه ی دموکراسی های معاصر سرانجام به دموکراسی قرن پنجم ق. م آتن بازمی گردد، اما بی گمان شماری از ما، از میزان دین خود به امپراتوری هخامنشی آگاهیم که خود معاصر دموکراسی آتن بود و طلوع سلسله ی هخامنشی و امپراتوری آن از شگفتی های آن روزگاران است.
آموزگار در ادامه یادآور شد: به مناسبت این نمایشگاه استادان برجسته و متخصص دوره ی هخامنشی در موضوع های مختلف مربوط به این دوران با تکیه بر یافته های باستان شناسی و بخصوص اشیای عرضه شده در این نمایشگاه مقاله هایی فراهم آوردند و مجموعه ی این مقاله ها به کوشش جان کرتیس و نایجل تالیس منتشر شد و نشر فرزان روز همت کرد و این اثر را که حاوی ۱۲ مقاله ی علمی ارزنده بود، با ترجمه ی روان خشایار بهاری و تصویرهایی زیبا و مناسب که در لابه لای مقاله ها گنجانده شده است، به زیور طبع آراست. تصویرها اغلب با شرح کامل معرفی می شوند و شناسنامه شان عرضه می شود.
این استاد دانشگاه پس از بحث درباره ی مقاله های کتاب متذکر شد: آیا ما بازماندگان هخامنشیان شرح افتخارات این فرمانروایی باشکوه را باید در حدیث دیگران بیابیم؟ امپراتوری ای که نامش را فراموش شده می گذارند. البته من این امپراتوری را فراموش شده نمی دانم، چون دوره ی هخامنشی همیشه در حافظه ی تاریخی و روایی ایرانیان جایگاه برجسته ای داشته است. گرچه گروهی ضمن مباحث فراوان به این موضوع اشاره می کنند که هخامنشیان فراموش شده بودند، چون در خدای نامه های دوران ساسانی نامی از آن ها نیست و بر این باورند که اشکانیان و ساسانیان از وجود هخامنشیان و تاریخ آن ها بی اطلاع بوده اند. به نظر من، این موضوع نمی تواند درست باشد، زیرا به جز روایت های ایرانی از زبان گوسان ها و خنیاگران و اخبار راویان یهودی و مورخان یونان و سریانی، روایات خاطرات دوران هخامنشی را در دوره های بعد زنده نگاه داشته است. به طور مختصر می گویم و فقط به یک استدلال اشاره می کنم، دلیل نبودن نام هخامنشیان در خدای نامه های پهلوی می تواند ناشی از گرایش دینی این اثر باشد. موبدان تأثیری مستقیم در ارائه تاریخ گذشته ی ایران داشته اند و هرچه صرف نظر از سیاست دینی آن ها بود، از نوشته ها حذف می شد. این جهت گیری اختصاص به دین مردان ایرانی ندارد. تاریخ ارمنستان تحت تأثیر کتاب مقدس است و جهان بینی مسیحی کاملاً در آن آشکار است و تاریخ اسلام تحت تأثیر قرآن کریم است و شاید به این دلیل است که در سنت اوستایی هم پیشدادیان و کیائیان جای مادها و هخامنشیان و اشکانیان را می گیرند. سلسله های اساطیری اوستا جایگزین فرمانروایان واقعی ایران می شوند.
همچنین کامران فانی در سخنانی در این نشست گفت: ایران هزار سال است که تاریخ مستمر و مداومی داشته است. تاریخی سرشار از فراز و فرودهای عبرت آمیز، ولی در طی سالیان دراز همواره این کشور بزرگ و قدیمی در مقابل حوادث ایستاده است. در واقع سرنوشت همچون درخت سرو است که در مقابل توفان ها سر خم می کند و گاهی تا مرز سقوط می رود، ولی در نهایت به حالت ایستاده برمی گردد. در میان تاریخ کهن سال چندهزارساله ی ایران یک دوره ی درخشان داریم و آن دوره ی ایران باستان است. این دوره واقعا به تمدن بشری افزوده و باعث غنا و شکوفایی تمدن جهانی شده است. در مورد این دوره، بویژه دوره ی اولش که دوره ی امپراتوری هخامنشی است، کتاب های بسیار نوشته شده است. یکی از اهداف نشر فرزان این بود که ما سعی کنیم لااقل کتاب های جدیدی که در این مورد نوشته می شود، ترجمه و منتشر کنیم. برای ما مهم است، زیرا ما مردم فراموش کاری هستیم. ترجمه این کتاب ها شاید باعث شود اندکی فراموشی را از دست بدهیم و آگاه تر شویم. این مجموعه به ۱۲ جلد رسیده است. بخصوص به دوره ی هخامنشیان توجه خاصی شده و پنج جلد از این مجوعه به این دوره اختصاص یافته است. کتاب معروف و اساسی پی یر بریان یا کتیبه های هخامنشی از آن جمله است.
او در ادامه متذکر شد: برگزاری نمایشگاه امپراتوری فراموش شده می خواهد بگوید که این امپراتوری یک امپراتوری نیست که غرب بتواند فراموشش کند. ممکن است دوره ای فراموش شود یا پنهان شود، ولی بخشی در واقع از آگاهی غربی است. اگر غرب را میراث بر یونان باستان و رم باستان بدانیم و مجموعه ی آن تمدن را متعلق به تمدن جدید غرب بدانیم، ایران همیشه یک حضور پررنگ در این تمدن داشته است. اما این « فراموش شده» را من در واقع از طرف خودمان می دانم. من معتقدم این ما بودیم که این دوره را فراموش کردیم.
ارسال نظر