پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- علی نصری- روز جهانی «سرطان» است. گمان می‌کنم کم‌تر خانواده‌ای پیدا شود که در این سال‌های اخیر به شکل مستقیم با این بیماری مواجه نشده باشد و روزهای پُر اضطراب و پُر رنجی را سپری نکرده باشد.

بزرگ‌ترین اضطراب و رنجی که به بیماری سرطان پیوند خورده تصور «لاعلاجی» آن است و این جملهء آزاردهنده که «پزشکان جواب کرده‌اند».

اما علاوه بر شیوع بیماری سرطان٬ در این دورانی که زندگی می‌کنیم اتفاق دیگری نیز رخ داده است: برای اولین بار در تاریخ بشر٬ شهروندان معمولی به منبع بی‌انتهایی از اطلاعات - از طریق اینترنت - دسترسی یافته‌اند که اگر تا حدودی با روش درست «تحقیق» آشنا باشند - و قادر باشند منابع معتبر را از غیرمعتبر تفکیک کنند - این قدرت را دارند که بسیاری از «باور»های رایج را به چالش بکشند٬ حتی باورهایی که توسط «متخصصان» یک رشته وارد افکار عمومی شده است.

به عبارت دیگر٬ اگر تا کنون «لاعلاج» بودن بیماری سرطان به عنوان یک «اصل» یا «باور» پذیرفته‌شده توسط جامعهء پزشکی به شهروندان منتقل شده است٬‌ امروز می‌توان با یک تحقیق ساده در اینترنت با هزاران مورد از بیماران «سابق» سرطانی مواجه شد که بعضاً حتی در مراحل پیشرفته و «جواب‌شدهء» این بیماری - با استفاده از روش‌های مختلف درمانی بهبود کامل یافتند و شواهد عینی و مدارک علمی آن را نیز به طور رایگان در اختیار همگان قرار می‌دهند.

البته این موارد صرفاً به شهاد‌ت‌ها و گزارش‌های فردی محدود نمی‌شود. امروز مراکز تحقیقاتی و مراکز درمانی متعددی وجود دارند که با ارائهء شواهد علمی٬ باور به «لاعلاجیِ» سرطان را به چالش می‌کشند و می‌کوشند تا با عبور از سد «ناامیدی» عمومی و «دگماتیسم» جامعهء علمی و حتی برخی از «منافع» صنفی - صدایشان را٬ از طریق اینترنت و جریان آزاد اطلاعات٬ به گوش شهروندان برسانند.

مثلاً از جمله روش‌های درمان سرطان که در سال‌های اخیر به طور گستره در فضای مجازی سر و صدا به‌پا کرده و تعداد زیادی از بیماران به موفقیت آن‌ها گواه داده‌اند٬ دو روش زیر است:

۱- درمان از طریق تزریق‌های وریدی سرم ویتامین C با دوزهای بسیار بالا.

۲- درمان با روغن گیاه کانابیس (Cannabis Oil)

این دو روش درمانی از این جهت قابل اهمیت‌اند که در همان «پارادایم‌» و چارچوب پزشکی رایج (conventional medicine)‌ قرار دارند و خود را جز طب «آلترناتیو» یا «جایگزین» نمی‌دانند و نظریه‌ها و نتایج تحقیقات خود را از طریق همان روش‌های متداول علمی مطرح می‌کنند.

این دو روش در چند سال اخیر حتی توجه سازمان‌های بسیار «شکاک» مانند «American Cancer Society» را نیز به خود جلب کرده‌اند و تنها در دو سال گذشته (۲۰۱۷ و۲۰۱۶) دهها مقالهء علمی در مجلات معتبر پزشکی در مورشان منتشر شده است.

خوش‌بختانه کشورهای غربی٬ علی‌رغم مقاومت‌های ساختاری و صنفی و موانع و پیچیدگی‌های حقوقی در برابر ارائهء هرگونه درمان‌ «غیررسمی»٬ افکار عمومی جامعه به دلیل دسترسی بالایش به جریان آزاد اطلاعات و فرهنگ تحقیق مستقل و تسلطش به زبان‌ انگلیسی٬ روز به روز نسبت به این روش‌های درمانی آگاه‌تر می‌شود و باورش به «لاعلاجی» بیماری سرطان را رفته رفته با «امید» به بهبودی جایگزین می‌کند.

اما در ایران٬ متاسفانه به دلیل وجود محدودیت‌های متعدد در جریان آزاد اطلاعات (مثل فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی)٬ و هم‌چنین به دلیل عدم وجود «خودباوری» لازم در جامعهء علمی کشور برای به «چالش» کشیدن و «عبور» از خروجی‌های «رسمی» پزشکی غربی٬ اطلاعات مربوط به سایر روش‌های درمانی سرطان عمدتاً از افکار عمومی پنهان مانده. در حدی که پذیرفتن وجود چنین درمان‌هایی برای جامعه غالباً متصور نیست.

در دو سال اخیر بارها از انکولوژیست‌های (oncologist) سرشناس ایرانی در مورد این روش‌ها پرس‌وجو کردم. اما متاسفانه آن‌ها٬ علیرغم سفرهای متعدد سالانه به کنفرانس‌های علمی خارج از کشور و اعتبار و شهرت‌شان در داخل و دانش و تبحر بالایشان در این رشته٬ حتی «نام» این روش‌های درمانی به گوششان نخورده بود و بدون کوچک‌ترین نشانهء کنج‌کاوی و کنکاش برای کسب آگاهی نسبت به آن‌ها٬ با بی‌تفاوتی به این پاسخ اکتفا می‌کردند که «اگر چنین چیزی صحت داشت٬ غربی‌ها تا کنون همگانی‌اش کرده بودند»!

امروز مسئلهء سرطان بزرگ‌تر و رنج‌آورتر از آن است که بخواهیم به همین شیوه‌های مرسوم و همین میزان کارآمدی و همین نتایج موجود بسنده کنیم و خودمان را از تمام ظرفیت‌های درمانی موجود در جهان محروم سازیم.

در همین راستا چند تقاضا به عنوان شهروند٬ از پزشکان٬ مسئولین و هموطنان:

۱- از جامعهء پزشکان محترم تقاضا داریم که هیچ بیمار را «جواب» نکنند. اگر یک بیمار سرطانی از طریق دو روش متداول درمانی - شیمی‌درمانی و پرتودرمانی - قابل معالجه نیست٬ بدین معنی نیست که هیچ روش دیگر نیز برایش کارساز و موثر نخواهند بود. اگر چنین بود٬ امروز هزاران شهادت و گزارش و سند از بیماران «سابق» سرطانی که علی‌رغم پیش‌بینی پزشکان بهبود کامل یافته‌اند در شبکه‌های مجازی موجود نبود.

- توقع جامعه از شما این است که دانش و تبحر و دل‌سوزی خودتان را محدود به درمان‌های رایج (شیمی‌درمانی/پرتودرمانی)‌ نکنید و در مورد سایر روش‌های درمانی نیز آگاهی و اطلاعات لازم را کسب نمایید تا در صورت نیاز بیماران را به آن روش‌ها ارجاع دهید.

۲- از مسئولین کشور - و به ویژه مسئولین وزارت بهداشت - تقاضا داریم که امکانات لازم برای «تحقیق» در مورد سایر روش‌های درمانی سرطان - مانند درمان از طریق دوزهای بالای ویتامین c و درمان از طریق روغن کانابیس - را فراهم سازند و تمام موانع صنفی و حقوقی و تعصبات «علمی» در برابر گسترش و بهره‌برداری این روش‌ها را از میان بردارند.

- اگر این روش‌ها در جوامع غرب هنوز «همگانی» نشده است٬ دلیلش لزوماً «غیرعلمی» یا «غیرموثر» بودن‌شان نیست. بلکه موانع ساختاری و منافع صنفی و پیچیدگی‌های حقوقی مخصوص به آن جوامع٬ در عدم اشاعه و همگانی شدن آن‌ها نقش اساسی دارد.

- هم‌چنین از مسئولین تقاضا داریم که این «خودباوری» و «شهامت» را اول در «خودشان» و بعد در نهادهای علمی کشور - و به‌ویژه دانش‌آموختگان رشتهء پزشکی - ایجاد کنند که همواره «پیرو» یا «در انتظار» تولیدات علمی «رسمی» جوامع غربی نباشند و گاهی نیز در مقام «چالش» و «عبور» از آن‌ها قدم بردارند. قطعاً در این مسیر در میان خود محققان و دانشمندان غربی «یاران» و «همراهان» بسیاری خواهند یافت.

۳- از هم‌وطنان - به‌ویژه بیماران و خانواده‌های آن‌ها - تقاضا داریم که برچسب «جواب‌شده» را به راحتی نپذیرند. این «برچسب» تنها بر اساس محدویت‌های روش‌های درمانی رایج - شیمی‌درمانی و پرتودرمانی - است. اما امروز شما از طریق اینترنت به منابع بی‌انتهای اطلاعات متصل هستید و این «قدرت» را دارید که با تحقیق و جمع‌آوری اطلاعات لازم٬ امید به بهبودتان را افزایش بدهید. پزشکان‌تان را نیز نسبت به سایر روش‌های درمانی آگاه کنید و از آن‌ها «بخواهید» تا در این مسیر همراهی‌تان کنند.

به امید این‌که تا ۴ فوریه سال آینده٬ درهای فراوان دیگری برای درمان سرطان گشوده شده باشد و اضطراب و رنج جامعه نسبت به این بیماری به طور چشم‌گیری کاهش یافته باشد.