چرا نجفی مدیر روزهای سخت نیست؟
اگر پلاسکو در دوره نجفی بود ...
امروز 30 دیماه سالگرد حادثه پلاسکو است که در آن شهردار وقت تهران به عنوان مدیر بحران پایتخت مسئولیت آن را برعهده داشت و توانست در عرض 9 روز کل این حادثه را مدیریت و به سرانجام برساند، اما در حال حاضر مدیری در بهشت است که در مواقع حساس نشانی از وی در تهران یافت نمی شود.
پس از نزدیک به 4 ماه از تصدی گری محمدعلی نجفی در شهرداری تهران، زلزله ای در شامگاه 29 آذر روی داد تا وی خود را در شرایط حساس و بحرانی محک بزند. اما این حادثه نشان داد که شهردار جدید و مدیران ستادی وی توانایی و آمادگی لازم را برای برخورد با حوادث بزرگ ندارند.
شهر تهران با توجه به بافت و جغرافیایی که در آن قرار گرفته، می تواند هر لحظه بحران یا معضلات بزرگی را تجربه کند و میلیونها انسانی که در آن زندگی میکند را به زحمت اندازد. از این رو مدیریت شهری به بزرگی پایتخت ایران با مشکلات و معضلات خاص خود، تبحر و تجربه ویژهای میطلبد و تنها مدیرانی در این شهر موفق عمل کردهاند که از نزدیک با چالشهای موجود در تهران دست به گریبان بوده اند.
زلزله یکی از خطرناکترین و ترسناکترین چالشهای تهران محسوب میشود که وقوع آن در آینده نزدیک یا احتمالا دور، حتمی است. چهارشنبه شب 29 آذرماه سال جاری، زلزله ای 5.2 ریشتری تهران را لرزاند و بار دیگر مدیریت بحران در این شهر را به امری ضروری و اولویت دار تبدیل ساخت. دراین میان از آنجاکه شهردار تهران به عنوان مدیر بحران پایتخت شناخته میشود، انتظار بر آن است که وی به عنوان متولی مدیریت بحران در این شهر جلسات ستاد بحران را شکل داده و مدیریت کند. در گزارشهایی که از ستاد مدیریت بحران تهران به بیرون درز کرد، خبری از حضور محمدعلی نجفی نبود.
ورای این مباحث، یک سوال جدی در مواقع بحرانی ایجاد میشود و آن این است که آیا اساسا نجفی، توانایی مدیریت بحران و چالشها را در تهران دارد؟ سابقه مدیریتی محمدباقر قالیباف در 12 سال گذشته و حضور فعالانه وی در بسیاری از حوادث روی داده تهران، انتظاراتی را در میان شهروندان تهرانی ایجاد کرده که شهردار میبایست خود به عنوان مسئول اول شهر و مدیر بحران، قادر به بسیج امکانات و مدیریت سریع بحران در مواقع ضروری باشد.
در کنار تواناییهای ابتدایی جسمانی، توانمندیهای مربوط به مدیریت بحران و تجربیات در این زمینه توانست، قالیباف را به عنوان مدیری ویژه در مواقع بحران مطرح سازد. علاوه بر این وی دورههای مدیریت بحران را در دهه 70 تدریس میکرده و از نوجوانی در زلزلههای بزرگی مانند طبس، بم و رودبار حضور فعال داشته است، به نحوی که در سال 1356 در زلزله طبس، در همان سن پایین به خاطر تبحر و هوشمندیهایی که داشت، مدیریت بخشی از سازماندهی منطقه برای کمک رسانی به وی سپرده شد.
قالیباف توانست در حادثه پلاسکو به نحو احسن تجربه مدیریت بحران خود را ثابت کند و با هماهنگ کردن سایر دستگاهها و سازمانهای مرتبط، یک بسیج کامل تشکیلاتی در مدیریت حاثده پلاسکو ایجاد کرد. این تجربه در حالی رقم خورده که قالیباف بارها از نوع مدیریت بحران در کشور گلایهمند بوده و خواهان تغییرات ساختاری و ویژهای برای روزهای مبادا و حساس شده بود.
حال از زمانیکه قالیباف ساختمان بهشت را ترک کرده، این نگرانی درباره نجفی وجود دارد که عکس العمل وی در برابر حوادث چه خواهد بود. تا به امروز آنچه که ثابت شده این است که دیگر نمیتوان توقعی از شهردار تهران برای حضور در مناطق بحرانی یا چالشهای بزرگ را داشت، چرا که وی اساسا به چنین طرز مدیریتی باور خاصی ندارد و مدیریت از راه دور و در ستاد بحران یا اتاقهای تصمیمگیری را ترجیح می دهد. ولی بررسی سوابق نجفی در پست های مدیریتی نیز ثابت می سازد، تجربیاتی که وی داشته بیشتر درحوزه های فرهنگی و اجتماعی بوده و شاید به این دلایل باشد که نمی توان توقعاتی در زمینه های مدیریت عمرانی یا بحرانی از وی داشت.
نجفی در سال های ابتدای انقلاب به دانشگاه اصفهان رفت و مدیریت آنجا را برعهده گرفت. وزارت فرهنگ و آموزش عالی مقصد بعدی وی بود. معاونت آموزشی صدا و سیما، وزارت آموزش و پرورش، ریاست سازمان برنامه و بودجه، عضویت در شورای شهر و معاونت ریاست جمهوری و ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از دیگر پست های نجفی در چند دهه اخیر بوده اند. نجفی در بهمن 92 از سازمان میراث فرهنگی استعفا داد؛ فشار زیاد کاری و بیماری قلبی عارضشده به وی و از سوی دیگر، مشکلات فراگیر در این سازمان و ناتوانی وی در رسیدگی به همه آنها از جمله دلایل استعفای وی بیان شده است. مشاوره به رئیس جمهور در سال های پس از آن از جمله اقداماتی بوده وی تا رسیدن به پست شهرداری در تهران برعهده داشته است.
با توجه به این سابقه مشاهده می شود که نجفی بیشتر در مناصبی به خدمت پرداخته که دارای جنبه های فرهنگی و اجتماعی بوده و موقعیت های بحرانی و پرچالشی را در دوران مدیریت خود تجربه نکرده است، از این رو تهران نمی تواند محلی برای آزمون وخطای مدیر 67 ساله باشد که با مشکل وخیمی مانند بیماری قلبی حاد درگیر است. به نظر می رسد، حضور وی در معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران به مراتب مناسبتر از حضور در پست حساسی مانند شهردار تهران بوده باشد. جاییکه صالحی امیری بارها اعلام کرده تمایلی به ماندن ندارد و کمیته ملی المپیک را ترجیح می دهد. به هر حال، وی در اولین آزمون جدی تهران یعنی زلزله 5.2 ریشتری با انتقادات فراوانی از سوی ناظران شهری و رسانه ها مواجه شد و تردیدهای جدی در رابطه با وقوع چالش های خطرناک تر با آسیب های فراوان ایجاد کرده است.
در صورتیکه حوادث جدی مانند پلاسکو در شهر تهران روی دهد، آیا می توان از محمدعلی نجفی که در اولین سالگرد این حادثه راهی جزیره کیش شد و در این سالگرد در بهشت زهرا شرکت نکرد، انتظاری داشت؟ این یک چالش و سوال جدی است که نمی توان به سادگی از کنار آن عبور کرد و شورای شهر تهران باید پیش از آنکه دیر شود به فکر چاره و تمهیداتی در آن زمان باشد.
ارسال نظر