پارس؛
مسکن مهر درستترین و جسورانه ترین تصمیم دهه هشتاد
مهمترین شاهد مثالهای حمله حاشیه به مرکز را میتوان در انقلاب سال 57 تحت عنوان کوخ نشینان، اعتراضات سال 2005 پاریس و همچنین شورشهای دوره سازندگی من جمله شورش کوی طلاب در مشهد و اسلامشهر تهران را نام برد.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محمد قادری- بگذارید همین ابتدا شرایطی که منجر به تصمیم گیری برای آغاز پروژه مسکن مهر شد را مرور کنیم:
1- دهه هشتاد، زمانی بود که قسمت پهن هرم جمعیتی ایران (متولدین دهه شصت) به سن ازدواج رسیده بودند و اساسی ترین نیاز آنها مسکن بود.
2- دولت نهم میراث دار بخش بزرگی از جامعه بود که در سه دولت گذشته، هیچ برنامه مشخصی برای مسکن دار کردن آنها وجود نداشته و عمدتاً اجاره نشین و یا ساکن حاشیه شهر بودند
3- حدود 30 درصد از بافتشهری و روستایی کشور فرسوده شده و نیازمند نوسازی بود.
نتیجه این شرایط به تقاضای بالای مسکن (کمبود 5 میلیون واحد مسکونی به صورت بالقوه و موثر) منتهی شده بود ولی در برابر این کمبود هیچ گونه برنامه مشخص برای افزایش عرضه و پاسخگویی به تقاضا وجود نداشت که در نتیجه جهش قیمت مسکن در سالهای 85 و 86 ( یک سال قبل از ساخت مسکن مهر) را به همراه داشت.
بنابراین علت اصلی جهش قیمت مسکن کمبود عرضه در برابر تقاضای بازار بود و نه ساخت مسکن مهر، اگرچه نمودار زیر نیز کاهش رشد قیمت مسکن پس از ساخت مسکن مهر را هم نشان میدهد.
عدم پاسخگویی به تقاضای مسکن و کمک نکردن به مردم برای تامین مسکن منجر به گسترش حاشیه نشینی و سکونتگاههای غیر رسمی میشود. حاشیه نشینان اقشاری هستند که خود را حذف شده توسط مرکزنشینان (دولت و حکومت) میدانند و تضمین بقای خود را در غلبه بیش از پیش خود بر مرکزنشینان میپندارند.
مهمترین شاهد مثالهای حمله حاشیه به مرکز را میتوان در انقلاب سال 57 تحت عنوان کوخ نشینان، اعتراضات سال 2005 پاریس و همچنین شورشهای دوره سازندگی من جمله شورش کوی طلاب در مشهد و اسلامشهر تهران را نام برد. بنابراین جمهوری اسلامی در دهه هشتاد به دلیل کمبود بالای مسکن به یک نقطه انفجاری رسیده بود که اگر برای مقابله با آن برنامهریزی نمیکرد، شورشهای شهری زیادی را در خود میدید.
از طرف دیگر جمعیت دهه 60 که به سن کار رسیده بودند و همچنین سیل بیکاران تلنبار شده در دولتهای گذشته، کشور را با بحران نارضایتی و شورشهای گسترده رو به رو کرده بود که نمود آن را میتوان در تغییر انتخاب مردم از شعارهای سیاسی به شعارهای اقتصادی در انتخابات سال 84 دید. بنابراین دولت به منظور پاسخگویی به بحران بیکاری باید سیاستی را در پیش میگرفت که بخش صنعت را فعال میکرد.
چرخه صنعت شامل دو بخش عرضه و تقاضا است. میتوان برای راهاندازی چرخه صنعت دو کار انجام داد:
1- به بخش عرضه کمک کرد که نتیجه آن میشود توانمند سازی تولید کنندگان، اما این به معنای آن نیست که تقاضایی برای کالای تولید شده وجود داشته باشد، در نتیجه کالا تولید میشود ولی مصرف کنندهای ندارد.
2- میتوان از طریق تحریک همزمان عرضه و تقاضا، چرخه را فعال کرد تا هم عرضه وجود داشته باشد و هم تولید. سرمایه گذاری در بخش مسکن میتواند به طور همزمان تحریک عرضه و تقاضا را به همراه داشت باشد. مسکن به عنوان بخش پیشران با 120 کالا مرتبط است که در نتیجه تقاضا برای ساخت مسکن، تقاضا برای مصرف 120 کالای مرتبط را به همراه دارد.
از این رو دولت نهم برای کند کردن سرعت رشد قیمت زمین و مسکن، جلوگیری از نارضایتیها و شورشهای شهری و همچنین فعال کردن چرخه صنعت کشور، فعال کردن بازار ساخت و ساز کشور در پیش گرفت. تصمیمی که اگرچه در اجرا با نواقصی همراه بود اما شاید بزرگ ترین و جسورانه ترین تصمیم اجرایی نظام در دهه 80 بود.
بدون نگاه سیاسی به نظر من تحلیل درستی است ؛ انشاالله مسکن اجتماعی که 5 سال پیش دولت آقای روحانی قولش را داد نیز ساخته وبه جوانان بدهند.