«حج» نمایشی عظیم از وحدت جامعه اسلامی است و هر مسلمانی موظف است با رها شدن از همه قید و بندها و پیوندهای زندگی و پرهیز از همه روزمرگی‌ها در این نمایش عظیم شرکت کند،حج یکی از برنامه‌های مهم، ارزشمند و متعالی اسلام است و خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا»؛ هرکس استطاعت دارد، واجب است که حج خانه خدا را به جا آورد.

با توجه به اینکه در ایام برگزاری حج قرار داریم و میلیون‌ها دلداده عاشق در این مناسک معنوی و عبادی شرکت می‌کنند برآن شدیم تا گفت‌وگویی با «محمدحسن حیدری» پژوهشگر علوم قرآن و حدیث و محقق تاریخ اسلام داشته باشیم و به نکاتی مهم درباره حج بپردازیم.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانیم:

درس رمی ‌جمرات؛ مبارزه عملی با شیطان

به نظر شما چرا حجاج در سفر حج به نماد شیطان سنگ می‌زنند و اصلاً این مسئله تا چه اندازه حائز اهمیت است؟

خداوند خود این موضوع را بزرگ شمرده است؛ همه ساله، میلیون‌ها نفر را از أقصی نقاط جهان، به سرزمین مکه می‌آیند تا به نماد شیطان، سنگ بزنند. چرا؟ چون هنگامی که سنگ زده می‌شود، تازه، شروعِ بحث است که باید عملاً هم سنگ بزنیم؛ نباید این سنگ زدن ما فقط به صورت نمادین باشد. درس این حرکت، مبارزه عملی با شیطان است. شیطان در دوران ظهور نابود می‌شود تا بشر به حیات واقعی و آرمانی خود دست یابد، بعد از ظهور امام زمان(عج) و پس از جنگ‌های شدید بین لشگر حق و باطل، لشگر باطل و شیاطین نابود شده و ابلیس توسط امام زمان(عج) گردن زده می‌شود.

خداوند در قالب حج، به ما یاد می‌دهد که چگونه با امام زمان(عج) رفتار کنیم. رفتارهای مختلف را به ما نشان می‌دهد؛ در موردِ ظواهر اعمال حج، از احرام گرفته تا طواف و سعی و وقوف و رمی جمرات و قربانی، آن چیزی که اهمیت دارد روح این صحنه‌‌هاست؛ کل ماجرا نمادی از ماجرایِ ظهور است. در قرآن، درباره قبله آمده است که چهره‌هایتان را به سمت قبله قرار دهید، درباره امام زمان(عج) همین را داریم که به هر طرف که رو ‌کنید، امام زمان را در آن سمت می‌بینید، «فأینما تولّوا فثم وجهُ اللّهِ»؛ خانه کعبه هم که قبله است، نمادی از «أینما تولّوا فثمّ وجه اللّه» است.

صحرای عرفات، نمادِ شروع آخرالزمان

فرمودین که حج به ما می‌آموزد چگونه در قبال امام زمان(عج) رفتار کنیم، لطفاً کمی بیشتر در این‌باره توضیح دهید.

خدا در حج به ما یاد می‌دهد که ای انسان! از خانه و زندگی خود بیرون بیا، از هر محله و هر کشوری هستی، از موقعیت اجتماعی و مالی و خانوادگی و از پُست و مقام و زن و بچه و ... بیرون بیا و برو آنجا؛ به آن حوالی که رسیدی لباس خود را عوض کن، لباسی سفید بپوش (لباس احرام)؛ یک لباس غیرِ معمول، با رفتاری غیرِ معمول؛ که اینها همگی نشان از آخرالزمان است. قبل از شروع مراسم حج، در جوارِ خانه خدا مدام نگاه می‌کنیم، قبله نماد وجه ‌الله است! وقتی مراسم آغاز می‌‌شود؛ مردم به صحرای عرفات می‌روند، به آنها گفته می‌شود: از اینجا (از صحرای عرفات) شروع کنید، مناجات کنید؛ آنجا کوهی است به نام جبل‌الرحمه؛ وسط یک میدانگاه.

«جَبل الرَّحمه»؛ نمادِ رحمت خداوند در حوادث آخرالزمان

به نظر جنابعالی چرا این کوه سنگی بزرگ، «جَبل الرَّحمه» نامیده شده و در وسط صحرای عرفات قرار گرفته است؟

اگر از این منظر نگاه کنیم که کل حج نمادی از ظهور است، پس این جبل الرحمه، کوهِ رحمت است که در زمان ظهور به‌ کار می‌آید. جالب است که امام حسین(ع) مناجات معروفشان را جلوی آن کوه صورت گرفت. مراسم حج از صحرای عرفات آغاز می‌شود، ابتدا، انسان درون آن فضا، همراه می‌شود، مناجات می‌کند؛ و این نتیجه گرفته می‌شود که در قبال آخرالزمان، ابتدا باید با مناجات و درخواست، با تزکیه و درخواست توبه، با طلب مغفرت و با دعا شروع کرد. شاید خداوند می‌خواهد بفرماید که ماجرا با رحمت شروع می‌شود، اگر هیچ چیز نباشد، خدا برای ما در آخرالزمان، کوهی از رحمت می‌فرستد، نگران نباشیم.

عرفات جای پاک شدن از رذایل است؛ انسان‌ها باید در آنجا از رذایل پاک شوند تا بتوانند سراغ قسمت‌های دیگر بروند. در وسط صحرای عرفات، جبل الرحمه، جلب توجه می‌کند، معنای وجودی این کوه چیست؟ (از همین منظر، یعنی) درون حوادث آخرالزمان که قرار گرفتیم، در آن فضایی که انسان‌ها باید تزکیه شوند، یادمان باشد خداوند کوهی از رحمت قرار می‌دهد، فکر نکنیم که رها شده‌­ایم، فکر نکنیم که آن صحنه‌ها همه‌اش عذاب است! ما گرداگرد کوهی از رحمت قرار داریم؛ در این شرایط، از رحمت خدا مأیوس نشویم.

حجرالاسود؛‌ نمادِ پیمان انسان در عالم ذر

برخی معتقدند حجرالأسود نشانی از پیمان ما انسان‌ها در روز «اَلَست» با خداست، آیا واقعاً همین طور است؟

بله، همین طور است، خدا از ما پیمان گرفته که وقتی به دنیا که می‌آییم برای امام(ع) زندگی کنیم، نشانِ آن پیمان، حجرالاسود است؛ حجرالاسود کنار خانه کعبه و نشانی از پیمان ما در عالم ذر است، آن نشان را کنار نماد امام زمان(عج) قرار دارد تا انسان نگاه و تفکر کند که چرا حجرالاسود باید کنار خانه کعبه قرار گیرد؟!

چرا نباید صد متر آن‌طرف‌تر باشد؟ انسان مدام به نشان نگاه کند، مدام به نمادها بنگرد و برایش این سؤال ایجاد شود که اینها چه ربطی به هم دارند؟ ما پیمان بستیم، مدام به ما تذکر می‌دهند که حواسمان باشد؛ به حجرالاسود که می‌رسیم تجدید پیمان می‌کنیم، اصلاً ما برای همین به دنیا آمدیم. شایسته است به این موضوع، بیشتر بپردازیم و بیشتر فکر کنیم و قبل از اینکه به موسم حج برسیم، مدام تمرین کنیم تا هنگام مراسم اصلی حج، زرق و برق اطراف و نمای ساختمان و امثال اینها برایمان جلب توجه نکند و کاملاً در حال و هوای مناسک باشیم.

طلوع صبحِ ظهور و حمله بُردن به سمت شیطان

مردم تا غروب آفتاب، در عرفات دعا می‌کنند و سپس به سرزمینِ مشعر می‌آیند؛ گفته می‌شود وقتی صبح طلوع کرد، به سمت مِنا حرکت کنید؛ برای اینکه با ابلیس در بیافتید و این درس را بگیرید که باید در طلوع(صبح) ظهور امام زمان(عج) به سمت شیطان حمله کنید.

بنابراین اولین کارِ آن خیل عظیم، آن جمعیتِ دو سه میلیون نفری، این است که زودتر بروند و به نماد ابلیس سنگ بزنند.

خدا در آیه سوم سوره توبه می‌فرماید: «و أَذان من اللّه و رسوله إِلَى النّاس یوْم الْحج اْلأَکبرِ أن اللّه بری‏ مِن الْمشرِکین و رسوله»، منظور از «حج اکبر» چیست؟

برخورد برادران اهل سنت با این آیه، برخوردی معمولی است، به این صورت که هر چهار سال یکبار، به مراسم حج، حج اکبر می‌­گویند؛ مثل اینکه می‌گوییم هر چهار سال یکبار، یک سالِ کبیسه است، به جای سیصد و شصت و پنج روز، سیصد و شصت و شش روز است؛ آنها می‌گویند: هر چهار سال یکبار، حج، حج اکبر است؛ اگر امسال نرسیدیم بیاییم، سالی که حج اکبر است خودمان را حتماً می‌رسانیم، اما اهل‌بیت(ع) می‌فرمایند: حج اکبر، قیام امام زمان(عج) است. اگر اینگونه باشد، حج اصغر چیست؟ باید با قیام ارتباط داشته باشد.

اگر به حج از منظر نمادِ ظهور بودن بنگریم، حج، معنا پیدا می‌کند و هر چیزی سر جای خودش قرار می‌گیرد و انسان، علت‌ها را می‌فهمد؛ می‌فهمد وقتی گفته می‌شود: از هر شهر و دیاری که هستید بیرون بیایید، همه‌ در یک سرزمین، به نام مکه جمع شوید، از منظر آخرالزمان یعنی از هر شهر و دیاری که هستیم بیاییم به سمت مکانی که امام زمان(عج) در آنجا هستند.

سپس مُحرِم شویم؛ چرا؟ لباس‌هایی که خودمان برای خودمان درست کردیم و رنگارنگ و نماد قومیّت و ملیّتمان است، نماد موقعیت شغلی و امثال اینهاست را بیرون بیاوریم و همه‌، یک ‌لباس شویم. دو پارچه دوخته نشده و سفید؛ یکی به دور کمر و دیگری روی شانه؛ یعنی از ظاهر دنیا و از مادیات بیرون آمدن؛ در زمان ظهور، دنیا (به این معنای فعلی) تمام می‌شود.

در قالب مناسک حج به ما یاد می‌دهند که از دنیایمان دست بکشیم و وارد ماجرای جدیدی بشویم. پس از مُحرِم شدن، به صحرای عرفات برویم. چرا عرفات؟ اول درباره آخرالزمان معرفت کسب کنیم (در قرآن، هفتاد بار آمده است: اول معرفت و ایمان، بعد عمل)؛ آنجا به دعا و مناجات و تزکیه بپردازیم.

در صحرای عرفات نیاز هست که تفکر و توبه کنیم و خود را از افکار غیرخدایی تزکیه کنیم. فرموده شده در روز عرفه، مطمئن باشید گناهانتان پاک شده است. اگر کسی شک کند که روز عرفه گناهانش بخشیده شده یا نه؟! خود این شک، گناه است؛ انسان حتی شک هم نباید بکند. بعد از اینکه از دنیا درآمدیم، قدم اول تزکیه است، توبه و معرفت است. سپس حاجی‌ها از حوالی غروب، به سمت صحرای دوم یعنی صحرای مشعر، حرکت می‌کنند.

مَشعر؛ نماد یوم‌الله ظهور (مطلع الفجر)

حاجیان تا صبح در مشعر به سر می‌برند و منتظر می‌شوند بعد از طلوع آفتاب، به سمت صحرای سوم، حرکت کنند. چرا بعد از طلوع آفتاب؟ این طلوع آفتاب، نماد چیست؟ نماد مطلع ‌الفجر؛ یعنی زمان ظهور امام زمان(عج)؛ یعنی قبل از ظهور، خودتان را آماده کنید، قبل از طلوع خورشیدِ امام زمان(عج) خودتان را آماده تشریف فرمائی ایشان کنید.

چرا اول عرفات، سپس مشعر؟ چون مشعر، نماد یوم‌الله ظهور و مطلع‌ الفجر است. قبل از اینکه وارد ظهور امام زمان شوید خودتان را تزکیه کنید، هم معرفت و هم تزکیه؛ یعنی در آخرالزمان، در آن شرایطی که قرار داده می‌شوید، پاک می‌شوید؛ حوادث آخرالزمان برای پاک شدن مؤمنان است. اگر انسان از این منظر به مناسک حج نگاه کند، ماجرا خیلی معنا پیدا می‌کند.

مِنا؛ نماد ورود به صحنه کارزار با شیطان

با طلوع آفتاب (بعد از مطلع‌ الفجر) وارد سرزمین منا می‌شویم. چرا؟ چون با ماجرای ظهور، انسان باید وارد کارزار شود؛ رمی‌جمرات در منا که نمادِ ورود به صحنه کارزار با شیطان است؛ چه موضوعی را می‌خواهند به ما آموزش دهند؟ بعد از مطلع‌ الفجر (یعنی زمان ظهور امام زمان(عج))، شما باید وارد کارزار شوید و با شیطان بجنگید. الان، این نماد، خیلی ساده شده است؛ سنگ بزنید! به صورت نماد هست تا همه بتوانند انجام دهند. حجاج سه روز آنجا می‌ماند و هر سه روز باید سنگ بزند؛ به سه نماد شیطان؛ این ماجرا یک نماد است که یعنی باید جنگید.

چرا سه روز؟ این طولانی بودن مدت نمادِ این است که جنگ‌های زمان ظهور، زمان می‌بَرد. ای انسان! باید به میدان بروی و با مظاهر ابلیس، بجنگی؛ تا وقتی که ابلیس و نماد و مظاهر ابلیسی وجود دارد چه انتظاری از بهره مندی از امام زمان داری؟!

حاجی، اول باید با نمادها و مظاهر ابلیس بجنگد. آنها را پس بزند و وقتی که تمام شد، به سمت کعبه برود؛ این بیابان‌ها در جوار مکه است، سپس به مکه می‌رود و بقیه اعمال را آنجا به جا می‌آورد.

سعی بین صفا و مروه یعنی به خاطر امام حرکت کردن

سعی بین صفا و مروه بر اساس ظهور چگونه معنا می‌شود؟

شاید برخی از ساده اندیشان بگویند که هاجر(س) چند هزار سال قبل برای جست‌وجوی آب برای فرزندش چندین مرتبه بین این دو کوه دویده است، چرا ما باید این کار را تکرار کنیم؟ در پاسخ می‌­توان به این موضوع اشاره کرد که هاجر(س) تنها برای تشنگی فرزندش تلاش نکرد، بلکه او برای نصرت فرزند پیامبر زمانه خود داشت تلاش می­‌کرد و این موضوع به ما می‌­آموزد که ای شیعه تو نیز برای نصرت فرزند پیامبر زمانه خود، یعنی امام زمان(عج) خود را به سختی بیانداز و هر کاری از دست برمی‌­آید انجام بده.

سعی بین صفا و مروه از منظر ظهور یعنی به خاطر امام(ع) حرکت کردن، حتی اگر شده مسافت بین دو کوه را چند بار برو، خسته نشو، حتی قسمتی را به حالت نیمه ‌دویدن (هروله) بدو؛ به جست‌وجوی آب حرکت کن؛ آب نماد چیست؟ آب نماد علم و معرفت است؛ آب را جست‌وجو کن حتی در مسافت‌های طولانی به جست‌وجوی آب باش و این رفتار نمادین را انجام بده. در زندگی نیز همیشه اینطور باش، دنبال معرفت و قربِ اهل‌بیت(ع) باش؛ نه اینکه برویم دو کوه پیدا کنیم و بین آنها، بدویم؛ نه! بین این دو کوهِ مشخص که قرار داده شده است، رفتار نمادینِ «جست‌وجوی آب» را انجام بدهیم.

بله، ما می‌رویم دور خانه کعبه، هفت بار طواف می‌کنیم، بعد سعی بین صفا و مروه؛ دوباره می‌رویم و هفت دورِ دیگر طواف می‌کنیم؛ یعنی اول برویم با امام آشنا شویم، پروانه‌وار دور امام چرخیدن را یاد بگیریم، سپس برویم معرفت کسب کنیم؛ دوباره بیاییم و دور امام، پروانه‌وار بچرخیم. یعنی هفت دورِ دوم؛ و به لحاظ اینکه باید معرفت داشته باشیم، قاعدتاً با هفت دور اول متفاوت است. این نوع حج و به این صورت، درس زندگی می‌شود.

به تعبیری حاجی یعنی سرباز؛ حاجی یعنی یاوران امام زمان(عج)؛ در این دنیا این رفتار نمادین را انجام می‌دهند تا در زمان ظهور که خداوند توفیق رجعت را می‌­دهد، این رفتار نمادین را به صورت واقعی انجام دهند. اگر از منظر نماد ظهور بودن به حج بنگریم، قسمت به قسمت مناسک حج معنا پیدا می‌کند؛ ولی اگر از این منظر نگاه نکنیم، باید برای هر جزء، به سختی معنایی بسازیم و نهایتاً قسمت‌های مختلف را هم نمی‌توان کنار یکدیگر گذاشت، چون ارتباطی با هم پیدا نمی‌کنند.

به نظر شما چرا خداوند حج را بر انسان‌ها واجب قرار داد؟

به موضوع مهمی اشاره کردید، حج برای تمام انسان­‌های حقیقت‌جو و خدا طلب است، نه فقط مسلمانان. ابراهیم(ع) از جانب خداوند همه را به حج فرا خوانده است تا همه با موضوع مهدویت و نحوه رفتار در قبال امام زمان(عج) آشنا شوند. موضوع مهدویت و امام زمان(عج) مختص اسلام نیست بلکه یهودیت و مسیحیت که آخرالزمان خود را با آمدن حضرت مسیح گره زده‌­اند، در حقیقت با موضوع امام زمان ما ارتباط مستقیم دارد چرا که در احادیث بسیاری آمده است که مسیح(ع) پشت سر امام زمان(عج) نماز خواهد خواند و این تمثیلی از بیعت و تحت لوای ایشان قرار گرفتن است. در حقیقت منجی واقعی یهودیان و مسیحیان، امام زمان(ع) ما مسلمانان خواهد بود. لذا موضوع حج تمرینی برای تمام ادیان الهی است تا رفتار مناسب در زمان ظهور را تمرین کنند.

چرا در حج،‌ هفت مرتبه طواف می‌کنیم؟

در قرآن آمده است: «وَلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ» یا رسول‌الله! علاوه بر قرآن عظیم، ما به شما «سبعَ مثانی» عطا کردیم؛ اهل‌بیت(ع) می‌فرمایند: سبع مثانی ما هستیم. اسامی اهل‌بیت(ع)، بدون تکرار، هفت اسم است؛ اسمِ محمد، علی، فاطمه، حسن، حسین، جعفر و موسی علیهم‌السلام؛ هفت تا اسم است.

به عبارت دیگر، هفت جلوه، هر جلوه را انسان یک بار طواف می‌کند، در مجموع می‌شود هفت بار؛ یعنی مولای من! به هر گونه که جلوه کنی، ما دور شما می‌گردیم، اگر در لباس جنگی باشید ما گرداگرد شما هستیم، اگر در لباس پادشاهی باشید ما گرداگرد شما هستیم، اگر در لباس غیبت باشید، اگر در لباس دوست باشید، در هر هیأت و لباسی باشید و به هر صورتی که ظاهر شوید ما با شما هستیم؛ ما در عالم ذر پیمان بستیم: درون دنیا که آمدیم این تمرین و این مانور را انجام دهیم و اینگونه مثل پروانه‌­ای به دور شمع، به گرد شما و متوجه شما باشیم.