فروش اعضای بدن انسان در فضای مجازی
تنها چیزی که در بساطش مانده اعضای بدنش است.
تنها چیزی که در بساطش مانده اعضای بدنش است؛ کلیه، کبد و قرنیه! برای آگهی کردن فروش این اعضا دیگر نیازی نیست تا بیمارستان لبافینژاد یا خیابان شهید فرهنگ حسینی یا به ساختمان انجمن حمایت از بیماران کلیوی برود. کافی است اینترنت تلفن همراهش را فعال کند و متن آگهی را اینگونه بنویسد و کلیهاش را به مناقصه بگذارد «فوری فروشی، کلیه و بخشی از کبد؛ کاملاً سالم. به دلیل نیاز مالی عجله دارم. ارزانتر از همه. قیمت خود را در تلگرام یا اساماس کنید خودم تماس میگیرم» این تنها نمونهای از آگهیهایی است که در صفحات اینستاگرام یا حتی در بخش نظرات برخی سایتها دیده میشود و پشت پردهاش فقر و نابرابریهای اجتماعی موجب شده تا برخی افراد حاضر شوند اعضای بدنشان را به حراج بگذارند و خلأهای قانونی که موجب شده در این میان سود اصلی به جیب دلالها برود.
بازار سیاهی مجازی با متاعی حقیقی، اینجا عدهای آمدهاند تا آخرین داشتههایشان، سلامتیشان را به حراج بگذارند. میانگین سنیشان 25 ساله است و وجه مشترکشان فقر و احتیاج مالی. یکی خانهاش در مصادره بانک است و دیگری ورشکست شده و آن یکی به بیان کلی «نیاز مالی» بسنده میکند. متاع فروششان هم کلیه، قسمتی از کبد، مغز استخوان و حتی قرنیه چشم است. سوی دیگر این معامله هم افرادی هستند که هر لحظه با مرگ در جدالند و چشم به آسمان دوختهاند تا معجزهای زندگیشان را از کابوس مرگی که لحظههای زندگی را به کامشان تلخ کرده نجات دهد. اینبار معجزه زندگی آنها با سلامت و دستان خالی گروهی دیگر گره خورده است. در این میان هم کم نیستند سودجویانی که از فقر عضوفروشان و نیاز حیاتی منتظران فهرست پیوند اعضا سوءاستفاده میکنند و سود این خرید و فروش سلامت را به جیب میزنند.
دست و پا زدن میان مرگ و زندگی
معلوم نیست چند روز، چند ساعت یا حتی چند ثانیه دیگر میتواند بدون کلیه، با شرایط حاد بیماری کبد یا نارسایی قلبی زندگی کند. هماکنون در کشور 27 هزار و 81 نفر بر اساس اعلام انجمن اهدای عضو ایران در انتظار پیوند قرار دارند و در هر 10 دقیقه یک نفر به لیست انتظار اضافه میشود. در این فهرست انتظار روزی هفت تا 10 نفر طلوع خورشید فردا را نمیبینند و به بیان دیگر هر دو ساعت یک بیمار نیازمند به پیوند، جان خود را از دست میدهد. همه این قطعات را که در کنار هم بچینیم بهتر میتوانیم بازار سیاهی را که در حوزه خرید و فروش اعضا شکل گرفته است، درک کنیم. چه این بازار در فضای مجازی باشد، چه در فضای حقیقی و روی در دیوار بیمارستانهایی که در آنها پیوند عضو انجام میشود. در این میان نمیتوان نقش مهم دلالان عضو را در داغ کردن بازار خرید و فروش اعضا نادیده گرفت؛ موضوعی که به باور کارشناسان و نمایندگان مجلس نشانهای از خلأهای قانونی در این زمینه است.
رشد بازار سیاه اهدای عضو در سکوت قانون
مسعود پزشکیان، نایب رئیس مجلس در خصوص قوانین حمایتی در زمینه پیوند عضو میگوید: قانونی در رابطه با خرید اعضای بدن انسان وجود ندارد، در حقیقت قانون خرید و فروش اعضای بدن را منع کرده به طوری که افراد نمیتوانند این کار را انجام دهند.
به گفته وی افراد موردنیاز به پیوند عضو از خویشان، دوستان، آشنایان و داوطلبان این نیاز را تأمین میکنند. پزشکیان معتقد است قیمتهای اعلام شده برای فروش اعضای بدن همچون کلیه غیررسمی هستند و مراکز و نهادهای مرتبط با پیوند به صورت رسمی نمیتوانند قیمتی برای فروش کلیه یا هر عضو دیگر بدن اعلام کنند، در قانون اهدا نیز مبلغی تعیین نشده و این امر تحت عنوان هدیه تلقی میشود.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی با انتقاد از فروش کلیه یا هر عضو دیگری از بدن برای ادامه زندگی و تأمین احتیاجات اولیه میافزاید: این نوع دیدگاه به لحاظ اخلاقی، اعتقادی و مدنی قابل قبول نیست هرچند برخی این نظر را منطقی قلمداد میکنند.
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی خرید و فروش اعضای بدن توسط مافیا را محکوم میکند و میگوید: این روش از ریشه اشتباه است در واقع طرح این موضوعات با تأکید حکم شرعی درست نیست، از اینرو بهتر است لایحه یا طرحی برای ساماندهی وضعیت پیوند عضو ارائه شود.
رسول خضری، دیگر نماینده مجلس درباره قوانین حمایتی در زمینه پیوند عضو معتقد است: پیوند عضو دارای پشتوانه قانونی است و در این زمینه نظر شرعی نیز وجود دارد. بر این اساس قانون اعلام کرده تا سقف مالی برای اهدای عضو از سوی انجمن حمایت از بیماران کلیوی در نظر گرفته شود.
این نماینده مجلس میافزاید: از سویی دیگر اگر بین اهداکننده و دریافتکننده عضو توافق مالی جداگانهای صورت گیرد، قانون در برابر آن سکوت کرده و ممانعتی برای این موضوع در نظر نگرفته همین امر باعث شده گاهی یک عضو میلیونها تومان به فروش برسد که این شرایط به شکلگیری مافیا در بازار خرید و فروش عضو دامن زده است. خضری با انتقاد از اینکه قانون در زمینه اینکه افراد باید چگونه تعامل بین خرید و فروش عضو را انجام دهند، سکوت اختیار میکند، تصریح میکند: از سویی دیگر نظارتها نیز ضعیف بوده و عمدتاً این نظارتها در اختیار NGOها است و این نشاندهنده آن است که قانون در این زمینه ورود جدی نداشته و مافیا نیز از همین خلأ قانونی سوءاستفاده میکند. خضری با تأکید بر ضرورت نظارتهای شفاف در حوزه خرید و فروش عضو میافزاید: اگرچه این موضوع نیاز به قانونگذاری جدیدی دارد، اما وزارت بهداشت نیز میتواند با ابلاغ بخشنامهای نسبت به آن ورود پیدا کند.
وزیر بهداشت هم وقتی میخواهد درباره خرید و فروش کلیه صحبت کند، آن را زشت میخواند و اینگونه توضیح میدهد: مردم باید توجه کنند که یک کلیه هم برای آنها مناسب است، میبینیم که بسیاری از خانوادهها، عزیزانشان نیازمند پیوند کلیه هستند و زشت است که عدهای کلیهفروشی کنند و عدهای هم آن را بخرند، در حالی که میتوانیم اهدای عضو انجام دهیم. فارغ از این اظهارات اما در صفحات مجازی شبکههای اجتماعی همچون در و دیوار شهر پر است از آگهیهای کلیه و کبد فروشی افرادی که آینده پیش رویشان به اندازه افراد نیازمند پیوند مبهم است و هیچ کس در عمل به فکرشان نیست.
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظر