پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- قائم شریعتی نیاسر- اخیراً مقام معظم رهبری در فرمایشات‌شان از واژه آتش به اختیار استفاده فرمودند. استفاده‌ای که به اصطلاح اهل ادب استعاره است و حتماً معنای فیزیکی ندارد ولی هدفمند به کار رفته است. چنانچه مروری بر نوع مواجهه رهبری با مسائل فرهنگی داشته باشیم در می‌یابیم که ایشان مدت‌هاست از اصطلاحات جنگی در عرصه‌های مختلف به‌ویژه در عرصه فرهنگ استفاده می‌کنند، اصطلاحاتی چون شبیخون فرهنگی، تهاجم فرهنگی، جنگ نرم و قرارگاه تا به همه و به خصوص مسوولان گوشزد کنند که اگرچه جنگ نظامی به ظاهر تمام شده است اما دشمن با تمام قوا در حال جنگ در عرصه‌های دیگر سیاسی، اقتصادی و از همه مهم‌تر جنگ فرهنگی است. ایشان قبلاً نیز فرمودند: «تعبیر «قرارگاه» ممکن است به بعضی گوش‌ها سنگین بیاید -‌قرارگاه یک اصطلاح جنگی است، اصطلاح نظامی است‌- و بگویند آقا، قرارگاه مال مسائل نظامی است، شما در مسائل فرهنگی هم فکر نظامی را رها نمی‌کنید! واقع قضیّه این است که کارزار فرهنگی از کارزار نظامی اگر مهم‌تر نباشد و اگر خطرناک‌تر نباشد، کمتر نیست؛ این را بدانید.»

در این جنگ تمام عیار طبیعتاً عده‌ای به‌عنوان رزمنده و سرباز در حال دفاع جانانه از مرزهای فکری و اعتقادی و ارزش‌های فرهنگی هستند و عده‌ای نیز افسران این جنگ نرم هستند که همان دانشجویان و جوانان مؤمن انقلابی‌اند. این افسران، راهبران و پیشگامان هدایت عملیات بوده‌اند که از آنها انتظار نبوده است که خود طراحی عملیات یا پشتیبانی آن را نیز انجام دهند؛ اما اکنون شرایط کمی متفاوت شده است.

 نهادهایی که قبلاً از آنها تعبیر به قرارگاه‌های فرهنگی جامعه شده بود چون شورای عالی انقلاب فرهنگی، نماز جمعه، وزارت ارشاد، صداوسیما و غیره و وظیفه طراحی عملیات و شناسایی اولویت‌های فرهنگی و برنامه‌ریزی و پشتیبانی آن را داشتند، دچار اختلال و تعطیلی شده‌اند. آخرین نمونه از این موارد و سستی در انجام وظایف، گلایه فرمانده از قرارگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد سند ۲۰۳۰ است، موارد دیگر اما تذکرات جدی رهبری به وزارت ارشاد در این دولت و ابراز نگرانی در زمینه فرهنگی بوده است تا آنجا که عملکرد آن را به ولنگاری فرهنگی تعبیر کردند.

به‌خصوص وزارت ارشاد نقش اصلی را در سیاست‌گذاری و جهت دهی داراست، مجری بسیاری از فعالیت‌ها و نمادهای اصلی و موج‌آفرین فرهنگ در کشور است، جشنواره فیلم فجر، تئاتر، موسیقی، فیلم‌های سینمایی و شبکه خانگی از مجوز ساخت تا اکران و نمایش و پخش، مجوز چاپ و ترجمه کتاب، نمایشگاه کتاب، جایزه سال کتاب و نشر، مطبوعات مجلات و روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها و... از این قبیل است.

از طرف دیگر وزارتین بهداشت و علوم نیز گویا اساساً نقشی برای خود در عرصه فرهنگی و مسائل و مشکلات فرهنگی دانشگاه و به تبع آن جامعه قائل نبوده و نیستند، از بروز برخی ناهنجاری‌ها و رفتارهای غیر ارزشی و اردوهای مختلط و کنسرت‌های آن‌چنانی و خلاف شئونات اخلاقی و عفت عمومی گرفته تا تنظیم مهم‌ترین سیاست‌ها و اسناد بالادستی مانند سند آمایش آموزش عالی که فاقد پیوست فرهنگی بوده است.

در چنین شرایطی وظایف جدیدی بر عهده افسران جنگ نرم، دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی به طور خاص و هسته‌های علمی و فکری جهاد فرهنگی به طور عام قرار می‌گیرد.

این مجموعه‌ها که مخاطب آتش به اختیار در این سخن بودند، باید در شناسایی مسائل و مشکلات فرهنگی جامعه و اولویت‌ها منتظر دیکته نهادهای بالادستی مانند شورای‌عالی انقلاب فرهنگی و وزارتین علوم و بهداشت و وزارت ارشاد نمانند، هیأت‌های اندیشه ورز را با جدیت تشکیل دهند و تهاجم دشمن در عرصه‌های مختلف مانند خانواده، ارزش‌های دینی و اعتقادی و اصول و مبانی انقلاب را رصد کنند، مسائل فرهنگی جدید جهانی را قبل از اینکه دامنگیر جامعه شود، بررسی و برخی را با دلیل و منطق اسلامی ایرانی رد کنند، برخی را اصلاح و برخی را نیز البته تأیید کرده و سپس به جامعه عرضه کنند.

 خودشان فکر کنند، بحث کنند و راه حل پیشنهاد دهند، بعد هم در سطح جامعه گفتمان‌سازی و سپس به مجادله و مطالبه‌گری کنند و نکته آخر این که آتش به اختیار در مواجهه و مبارزه با دشمن معنا می‌یابد و این فقط به معنای دفاع نیست چنانچه در بسیاری از عرصه‌های فرهنگی‌، ملت مسلمان و انقلابی ایران دست برتر را دارد و به تعبیر رهبری باید در این موارد حمله و فعالانه برخورد کرد تا صدور انقلابی که امام راحل می‌فرمودند این بار به دست افسران جنگ نرم خلف صالح ایشان، امام خامنه‌ای تحقق یابد.