پاتوق نامآوران هنر معاصر
هنر معاصر ایران بدهکار کرسیهای مدرسه «صنایع مستظرفه» است، مدرسهای که حالا هنرستان هنرهای زیبای پسران با ۶۰ سال قدمت است و بزرگانی چون سهراب سپهری، محمود جوادیپور، جلال آل احمد از آن برخاستهاند.
به گزارش پارس به نقل از فارس، هنر معاصر ایران بدهکار کرسی های مدرسه « صنایع مستظرفه» است، مدرسه ای که حالا هنرستان هنرهای زیبای پسران با ۶۰ سال قدمت است و بزرگانی چون سهراب سپهری، محمود جوادی پور، جلال آل احمد از آن برخاسته اند.
وارد هنرستان که می شوی، رنگی می شوی بر بوم نقاشی محمود جوادی پور؛ شعری می شوی در دفتر سهراب؛ اصلا یک ورق از تاریخ هنر ایران می شوی. در گوشه گوشه آن می توان حضور هنرمندان را حس کرد؛ هنرمندانی که اکنون افتخار هنر معاصر ایرانند. احمد اسفندیاری خسته از مکتب نقاشی کمال الملک در جست وجوی نوگرایی در هنر ایران است، هوای فرنگ در سر دارد، محمود جوادی پور نیز؛ می خواهند بروند و از هنر مدرن دنیا توشه برگیرند. مجید مهرگان و محمدباقر آقامیری هم حالا تازه ترین نگاره هایشان را برای هم سوغات آورده اند و به آینده این هنر ایرانی سخت امیدوارند. فرامرز پیلارام، صادق تبریزی، حسین زنده رودی و دیگر هنرمندان سقاخانه ای هم که به سنت های ایرانی سخت دلبسته اند، در بحبوحه بروز و ظهور هنر مدرن، به دنبال تعریف تازه ای از زیبایی های ملی و سنتی ایرانند. این جا هنرستان است، بهشت رنگ ها. آسمان هنرستان پر است از واژه که سیمین دانشور و جلال آل احمد آنها را پشت سر هم ردیف می کنند.
حالا دوباره پس از سال ها هنرمندان بار دیگر گرد هم جمع شده اند؛ هر کدام در قابی نشسته و حکایت دوران خویش بازمی گویند. دقیق تر که نگاه کنی، اسامی و چهره هایشان برایت آشناست، کسانی که زمانی هنرجویان و مدرسان این هنرستان بوده اند و این جا رفت و آمدی داشته اند. نام ها و قاب ها پشت سر هم ردیف؛ جلیل ضیاء پور، یحیی ذکاء، سیمین دانشور، جلال آل احمد، اسماعیل زاویه، شکوه ریاضی، لیلیت تریان، منصوره حسینی، جواد حمیدی، محمود جوادی پور، احمد اسفندیاری، محسن وزیری مقدم، سهراب سپهری، مارکو گریگوریان، هانیبال الخاص، محمود فرشچیان، محمد تجویدی، علی قهاری، منوچهر معتبر، پرویز ایزدپناه، عنایت الله سمیعی، آیدین آغداشلو، عباس مشهدی زاده، داریوش شریف آبادی، محمدرضا ایمانی، غلامحسین نامی، محمدابراهیم جعفری، مجید مهرگان، محمدباقر آقامیری، علی یادگار یوسفی، احمد رؤیایی، جلال متولی، داوود رواسانی، رضا فضائلی، محسن فولادپور و مرتضا شمیسا. همه آن ها زمانی نقشی بر خاطرات این هنرستان و هنرجویان مشتاقش کشیدند و عاشقانه همه آن چه را که آموخته بودند به شاگردان سراپا احساسشان هدیه کردند.
اما از پشت همان میزهای کلاس؛ هنرجویانی برخاستند که امروز در نامداری کم از استادانشان ندارند؛ منصور قندریز، چنگیز شهوق، مسعود عربشاهی، صادق تبریزی، حسین زنده رودی، فرامرز پیلارام، جعفر روحبخش، مهدی حسینی، رضا بانگیز، کامبیز درمبخش، علیرضا اسپهبد، واحد خاکدان، حبیب الله صادقی، حسین خسروجردی، کاظم چلیپا و… این همه را بر شمردیم تنها برای یادآوری ذهن هایی که همه چیز را زودتر از آن که فکر کنی فراموش می کنند.
هنرستانی که از دل مدرسه صنایع مستظرفه برآمد
قصه این هنرستان به دوران قاجار بازمی گردد، در عهد قاجار ابوالحسن غفاری ملقب به صنیع الملک راهی دیار فرنگ شد برای فراگیری هنر و آموختن فن چاپ سنگی. او پس از آموزش به ایران باز آمد و کمر همت بست تا آن چه را که فرا گرفته به دیگران آموزش دهد. ابتدا مجوز تأسیس مدرسه نقاشی و چاپ را گرفت. هم زمان در دارالفنون و با حضور استاد مزین الدوله نقاشی را تدریس کرد. بعدها هم با همدلی شاگردانی چون محمدحسین غفاری معروف به کمال الملک توانستند نوعی هنر آکادمیک را تثبیت کنند. این جوانه پس از انقلاب مشروطه با تاسیس مدرسه ای به نام صنایع مستظرفه در سال ۱۲۸۹ شمسی به بار نشست. مدرسه ای که شد پاتوقی برای اهل هنر. استادانی مثل؛ جلیل ضیاء پور، یحیی ذکاء، سیمین دانشور، جلال آل احمد، اسماعیل زاویه، شکوه ریاضی، لیلیت تریان، منصوره حسینی، جواد حمیدی، محمود جوادی پور، احمد اسفندیاری، محسن وزیری مقدم، سهراب سپهری، مارکو گریگوریان، هانیبال الخاص، محمود فرشچیان، محمد تجویدی، علی قهاری، منوچهر معتبر، پرویز ایزدپناه، عنایت الله سمیعی، آیدین آغداشلو، عباس مشهدی زاده، داریوش شریف آبادی، محمدرضا ایمانی، غلامحسین نامی، محمدابراهیم جعفری، مجید مهرگان، محمدباقر آقامیری، علی یادگار یوسفی، احمد رؤیایی، جلال متولی، داوود رواسانی، رضا فضائلی، محسن فولادپور و مرتضا شمیسا.
پس از چندی مدرسه صنایع مستظرفه کمال الملک زیر نظر اداره هنرهای ملی قرار گرفت؛ در آن دوره هنر را به دو بخش تقسیم کردند؛ « صنایع قدیمه» مانند؛ مینیاتور، تذهیب، نقاشی قالی و کاشی و « صنایع جدیده» همچون؛ نقاشی و مجسمه سازی.
اما قرار نبود که تقدیر دست از سر هنر و هنرستان بردارد! صنایع مستظرفه در سال ۱۳۱۹ تعطیل و یا به عبارت دیگر تبدیل به کارگاه های سنتی شد. این دوره هم دیری نپایید و سرانجام مدرسه عالی معماری با نام هنرکده در سه شاخه معماری، کاشی و مجسمه سازی به کار خود ادامه داد. سال ۱۳۲۸ هم ورق دیگری از تاریخ برای این مدرسه رقم خورد. در این سال، انجمن هنرمندان اداره هنرهای ملی، کارگاه های هنرهای سنتی، موزه آن و دیگر واحدهای هنری تبدیل به اداره کل هنرهای زیبا شد و تاسیس هنرستان هنرهای زیبا از وظایف این اداره منظور شد.
در اوج جنجال های سیاسی سال ۱۳۳۲، هنرستان هنرهای زیبا تاسیس شد، تازه یک سال سپری شده بود که از دل این نهاد آموزشی، هنرستان هنرهای زیبای پسران با مدیریت مهدی ویشکایی به صورت یک واحد مستقل آموزشی سر برآورد. کمتر هنرجویی را در آن دهه ها می توان سراغ گرفت و نام برد که رویایش ورود به این هنرستان نبوده باشد؛ علاوه بر این که هنرستان از اساتیدی سرآمدی بهره مند بود، به هنرجویان خود به ویژه افرادی که سرشار از ذوق هنری بودند، در تمام مدت تحصیل کمک هزینه تحصیلی پرداخت می کرد. هنرجویان نیز پس از پایان دوره هنرستان می توانستند در مؤسسات عالی در رشته تخصصی خود ادامه تحصیل دهند که عبارت بود از دانشکده هنرهای زیبا، دانشکده هنرهای تزئینی، دانشکده هنرهای دراماتیک، دانشگاه فارابی، انستیتو تکنولوژی جردن. علاوه بر این برخی هم که ممتازتر بودند با هزینه وزارت فرهنگ و هنر برای تکمیل هنر خود به اروپا اعزام می شدند.
بالاخره اعتراض دهه های سی و چهل و پنجاه در سال ۱۳۵۷ به انقلاب اسلامی ختم شد. در این دوره هنرستان به مدت دو سال هنرجوی جدید نگرفت و هنرجویان به هنرستان عالی موسیقی منتقل شدند. در همین سالها بود که به همت دو نفر از هنرآموختگان هنرستان و اصغر محمدی مدیر وقت هنرستان، این مرکز آموزشی از خطر انحلال جست و پس از یک وقفه دو ساله از سال ۱۳۶۰ با نام جدید هنرستان هنرهای تجسمی به فعالیت خود ادامه داد.
در سال ۱۳۷۸ در پی تدوین نظام هماهنگ آموزشی از سوی وزارت آموزش و پرورش و با توجه به این که رشته های مجسمه سازی و مینیاتور در فهرست رشته های مصوب آن وزارتخانه نبود، این دو رشته از هنرستان حذف شد ولی با پیگیری های احمد رؤیایی مدیر فعلی هنرستان و با هماهنگی های به عمل آمده با اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران و دفتر آموزش و توسعه فعالیت های هنری، مقرر شد رشته صنایع دستی با گرایش نگارگری از سال ۸۹-۸۸ در هنرستان احیاء شود و بالاخره پس از این فراز و نشیب ها هم اکنون هنرستان با ۱۳۰ هنرجو در رشته های نقاشی، گرافیک و پیش دانشگاهی در حال نگارش برگ دیگری از تاریخ درخشان این مرکز است.
از پشت همین نیمکت های هنرستان نام آوران زیادی رسم هنر را در تاریخ ایران زمین ثبت کردند؛ هر کس به زعم و استعداد خویش؛ می شود اسامی زیادی را پشت سر هم ردیف کرد همچون؛ منصور قندریز، چنگیز شهوق، مسعود عربشاهی، صادق تبریزی، حسین زنده رودی، فرامرز پیلارام، جعفر روحبخش، مهدی حسینی، رضا بانگیز، کامبیز درمبخش، علیرضا اسپهبد، واحد خاکدان، حبیب الله صادقی، حسین خسروجردی، کاظم چلیپا، مرتضی اسدی و از میان جوان ترها نیز هنرمندانی چون رضا عابدینی، کامیار صادقی، ناصر عزیزی، مصطفی و مرتضی دره باغی، پویا آریانپور، حمیدرضا اندرز، مهران صابر، سیامک فیلی زاده، احمد مرشدلو، علی عامه کن، مهدی محب علی، بهروز فائقیان، حسین علی عسگری، احسان قائمی، وحید چمانی و…
گنجینه ای که از خاک فراموشی بیرون کشیده شد
هنرستان را می توان بخش مهمی از تاریخ هنر معاصر ایران به شمار آورد.
سال ۱۳۷۳ بود که در جریان بازسازی این هنرستان در دوران مدیریت احمد رؤیایی، گنجینه ای از آثار هنرجویان گمنام دیروز و نام آشنای امروز سر از خاک نمور زیر زمین هنرستان برآورد. آثاری که حتی خالقان آن آن ها را از یاد برده بودند. آثار در زیرزمین فراموش شده هنرستان زیر تلی از خاک و غبار روی هم تلنبار شده بود! فضای زیرزمین نمور بود و عنکبوت ها در آن تار فراموشی کوک کرده بودند. آثار را با وسواس بیرون کشیدند؛ غبار از آن زدودند و تا حد ممکن مرمت کردند. حالا این زیرزمین تبدیل به آمفی تئاتر شده است. (عکس بالا)
سال ۱۳۷۳ و ۷۴ مجموعه طبقات زیرین هنرستان مورد بازسازی قرار گرفت و به مکانی برای نگهداری از تابلوهای به جا مانده از آثار فارغ التحصیلان و استادان قدیمی تبدیل شد؛ اما هنوز هم این فضای جدید زیرزمین است و نمور.
« اگر ۵۰ درصد استانداردهای لازم را هم بخواهیم رعایت کنیم نباید این آثار گنجینه ای در زیرزمین نمناک نگهداری شود. » این را سکاندار فعلی هنرستان، « احمد رؤیایی» می گوید و ادامه می دهد: « یکی از اشکالات گنجینه واقع شدن آن در زیرزمین است که آثار را در معرض فرسوده شدن و آسیب قرار داده است. »
حالا بخشی از آثار این گنجینه که مرمت شده و سرحال شده اند در کنار آثار دیگری از هنرجویان و استادان هنرستان هنرهای زیبای پسران در موزه هنرهای معاصر تهران و به مناسبت شصت سالگی این هنرستان به نمایش درآمده است.
ساختمان هنرستان و در دی ماه سال ۸۴ بازسازی شد. تابستان سال ۸۵ نیز حیاط هنرستان با حمایت حبیب الله صادقی (رئیس وقت مرکز هنرهای تجسمی) محوطه سازی و در سال ۱۳۸۶ آتلیه های هنرستان بازسازی و مرمت شد. حالا هنرستان جان تازه ای گرفته و از زیر غبار فراموشی ها به بیرون خزیده است اما باز هم نیاز به بازسازی دارد.
نه این که هنرستان و مرمت بنای آن بی اهمیت باشد مشکل همیشگی در چنین مواردی بودجه است. رؤیایی می گوید: « برای بودجه همیشه وعده داده می شود گاهی در قالب تبصره ۵ و ۲ مواردی را پرداخت کردند ولی دو سه سالی است که دیگر برای بازسازی ساختمان پرداختی صورت نگرفته است. تاکنون هر چه خرج شده از محل بودجه هنرستان بوده و بخشی هم از محل کمک های مردمی تامین شده است. »
میراث هم حسابی پای خود را از میدان بیرون کشیده است. به گفته مدیر هنرستان « این ساختمان به دلیل نداشتن شاخصه های معماری ایرانی و سبک اتاق سازی آن به شیوه عمارت های دوره قاجار، برای میراث هیچ جذابیتی ندارد. »
اما از این هم که در گذریم اهمیت و ویژگی منحصر به فرد این هنرستان به لحاظ « میراث معنوی» آن است که باید پاسداری شود و نیاز به یادآوری نیست دستگاه پر خرج و برج میراث فرهنگی و گردشگری باید به این چنین میراث معنوی هم توجه داشته باشد.
مدیر هنرستان می گوید: بخشی از ساختمان که کمال الملکی نام دارد از قبل در کنار این هنرستان وجود داشته است. به گفته وی این قسمت در طول سال های مختلف بازسازی و اضافه شده است. البته مدرسه کمال الملک ابتدا در بهارستان بود و سپس به این جا منتقل شد از زمان مدیریت آقای شیخ که حدود ۲۵ سال مدیریت داشت. مدرسه کمال الملک در آن دوره و در تاریخ آموزش ایران نامی آشنا بود؛ با این همه هنرستان به لحاظ کیفیت آموزشی به اندازه ای ارتقاء می یابد که برخی از شاگردان معروف کمال الملک در دهه ۳۰ و ۴۰ برای ورود به این هنرستان ابراز علاقه می کنند. نام آشنایانی مانند ؛ منوچهر نیازی و زرین کلک که هر دو یک سال این جا درس می خوانند و البته دوباره به مدرسه کمال الملک بازمی گردند!
* حذف رشته نگارگری و تقلیل آن به یک واحد درسی
روزگاران پیشین در این مکتب هنر، نقاشی، هنرهای تزئینی، نگارگری و مجسمه سازی آموزش داده می شد و دروس مختلفی در این رشته ها تدریس می شد. در حال حاضر هم نقاشی و گرافیک آموزش داده می شود. رویایی درباره افزایش این رشته ها می گوید: بنا داریم از سال آینده، رشته صنایع دستی شامل نگارگری و سفالگری، معرق، تذهیب، تشعیر و… را نیز به رشته های فعلی اضافه کنیم.
او توضیح می دهد که: البته آموزش و پرورش رشته نگارگری را حذف کرد اما در سال آینده باز هم رشته نگارگری در قالب یکی از واحدهای درسی رشته صنایع دستی هنرجو می پذیرد.
او درباره رشته مجسمه سازی هم می گوید: فعلا رشته مجسمه سازی به صورت مستقل در این هنرستان وجود ندارد اما به عنوان یک واحد درسی در رشته نقاشی تدریس می شود که هنرجویان مجسمه سازی با گچ، فلز و… را فرا می گیرند.
این هنرستان در اصل دو شعبه است؛ یکی برای پسران و دیگری مختص دختران، که هر دو در یک خیابان قرار دارند. این دو هنرستان به طور معمول با هم نمایشگاه های مشترک برگزار می کنند و استادان هر دو هنرستان نیز تقریباً مشترک هستند.
گفته می شود که هنرستان هنرهای زیبای دختران نیز صاحب گنجینه ای از آثار هنرجویانش بوده است که ظاهراً در طول سال های فراموشی، از بین رفته است!
خسته اما امیدوار
با این همه و با توجه به دیرینگی هنرستان در پرورش نام آوران هنر معاصر ایران؛ آیا در حال حاضر این مرکز همچون گذشته نقش خود را در این عرصه و تربیت هنرمندان تراز یک حفظ کرده است؟
رویایی می گوید: همه پیلارام و زنده رودی نمی شوند اما موجی از هنرمندان خوب در این هنرستان حضور دارند و به هنرجویان خط فکری می دهند و این موجب شده است که آنها خود را جدا از دیگر هنرستان ها احساس کنند و تلاش بیشتری کنند تا شایسته نام این هنرستان باشند.
وی به هنرمندان دهه های اخیر که در این هنرستان آموزش دیده اند، اشاره می کند و می گوید: کسانی که در دهه ۶۰ این جا درس خواندند در دهه ۷۰ و ۸۰ مطرح شدند مانند رضا عابدینی که در دهه ۶۰ هنرجوی این هنرستان بود و در دهه های بعد گرافیست جهانی شد، بنابراین بچه های امروز هم می توانند از هنرمندان خوب آینده کشور باشند. آنها تلاش می کنند خود را به سطح استادان و دانش آموختگان دوره های قبل نزدیک کنند. هنرجویان ما احساس غرور می کنند که پشت نیمکت هایی می نشینند که پیشتر کسانی چون حسین زنده روی از پشت آن برخاسته اند.
رمز موفقیت هنرستان چیست؟ وجود برنامه های خاص عملی و کار عملی قوی. این را هم مدیر هنرستان می گوید و البته تأکید دارد که هنرجویان به لحاظ تئوری ضعیف هستند، با این حال هر چند در تهران هنرستان های زیادی فعالیت می کنند اما هنرستانی که به شکل آکادمیک نقاشی، گرافیک و. . را تدریس کند و کوله باری از تجارب هنرجویان دیروز خود داشته باشد، وجود ندارد. البته باید به وجود هنرستان های خوبی در شهرستان ها هم اشاره کنم از جمله هنرستان میرک در مشهد و هنرستان هنرهای زیبا در اصفهان که توانسته اند هنرمندان خوبی را تربیت کنند.
و دست آخر این که…
قرار است کتاب جامعی درباره این هنرستان تدوین شود که « داریوش کیارس» سرگرم آن است. کتاب اکنون در مرحله گرافیک و صفحه آرایی است. قرار است یک فروشگاه مشترک بین دو مجموعه مدرسه کمال الملک و هنرستان هنرهای زیبای پسران دایر شود. قرار است هنرجویان اکنون، سرآمدان هنر فردای ایران زمین شوند. قرار است… اما قرار نیست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کاری بکند، مرمتی انجام دهد، به آن شماره ای از ثبت ملی در عرصه میراث معنوی بدهد و…
ارسال نظر