براساس اوراق پرونده، ساعت 13 ظهر اول مرداد 90 مأموران کلانتری ماهدشت از کشف پیکر پسری ناشناس در یک زمین خاکی باخبر شدند که با ضربه‌های متعدد چاقو به قتل رسیده‌ بود. همزمان با شروع تحقیقات جنایی جسد توسط اهالی محل شناسایی و مشخص شد مقتول شهاب- 17 ساله- بوده است. با گزارش حادثه به بازپرس کشیک قتل دادسرای کرج و انتقال جسد به پزشکی قانونی، پسر 16 ساله‌ای به‌نام «سعید» به کلانتری رفت و خود را عامل قتل دوستش معرفی کرد. وی در حالی که بشدت پشیمان بود و گریه می‌کرد، در بازجویی‌ها گفت: «من و شهاب همسایه بودیم و هر دو به باشگاه ورزشی محله رفت و آمد داشتیم. زمان حادثه او بر سر اینکه کدام یک از ما قوی‌تر است، بگومگو کردیم و قرار شد به خارج از شهر برویم و کشتی بگیریم. مدرسه که تعطیل شد، سوار موتورسیکلت شدم و سراغ مقتول رفتم. همان‌موقع یکی از دوستانم چاقویش را به من داد بعد هم به بیابان‌های اطراف محله رفتیم و با هم درگیر شدیم. اما او قوی‌تر بود و من با وجود تلاش زیاد، شکست خوردم. در حالی که بشدت عصبانی بودم ناگهان چاقو را از جیبم بیرون آوردم و چند ضربه زدم. شهاب هم خونین روی زمین افتاد، من هم فرار کردم.

عامل قتل پس از دستگیری از سوی پزشکی قانونی تحت بررسی قرار گرفت. کارشناسان، نیز پس از معاینه و مصاحبه با متهم اعلام کردند وی هرچند زمان وقوع جرم کمتر از 18 سال داشته، اما رشد عقلانی دارد. بدین ترتیب هیأت قضایی شعبه اول دادگاه کیفری(1) کرج با درخواست اولیای دم پس از محاکمه علنی متهم، وی را به قصاص نفس – اعدام- محکوم کردند. این حکم به تأیید قضات شعبه ششم دیوان‌عالی کشور نیز رسید. بدین ترتیب «سعید» در یک قدمی اعدام قرار گرفت.

 

بخشش پای چوبه دار

از آنجا که اولیای دم خواستار قصاص عامل قتل تنها پسرشان بودند پرونده به شعبه ششم اجرای احکام کیفری دادگستری استان البرز به ریاست قاضی علی‌اکبر داوریان ارجاع شد. در حالی که هنوز خانواده مقتول به مجازات اصرار داشتند، قاضی اجرای احکام برای جلب رضایت آنان تلاش گسترده‌ای آغاز کرد تا اینکه تلاش‌هایش نتیجه داد و سرانجام خانواده قربانی از قصاص قاتل فرزندشان گذشت کردند. اما از خانواده قاتل تعهد گرفتند به مدت 35 سال محل سکونت‌شان به فاصله 300 کیلومتری از محل سکونت آنها باشد.

سپس قاضی داوریان نیز پس از اعلام رضایت خانواده قربانی، پرونده را برای تعیین مجازات عمومی جرم به دادگاه کیفری (1) کرج فرستاد.