در واقع آموزش به معنای انتقال مطلب برای کودکانی که در مرحله حسی‌حرکتی هستند، معنایی ندارد. مرحله حسی‌حرکتی دورانی است که کودک از طریق حواس پنج‌گانه و حرکاتی که می‌کند، با محیط ارتباط برقرار می‌کند. آموزش به معنای یادگیری زمانی آغاز می‌شود که کودک اجتماعی شده باشد و دارای تفکر و درک واقعیت باشد.

تحول ساختارهای هوش و احساسات از همان دوران کودکی آغاز می‌شود. در هنگام تولد بیش از چند رفتار بازتابی ساده در نوزاد دیده نمی‌شود. عواطف تا یک ماهگی به شکل واکنش‌هایی تمایزنیافته به چشم می‌خوردند و اصولاً هیچ‌گونه احساسات واقعی یا عاطفی وجود ندارد. نوزادان فقط بر اساس غریزه رفتار می‌کنند.

در طول دو سال اول زندگی احساسات متحول می‌شوند و نقش خود را در انتخاب اعمال شروع می‌کنند. با این حال مغز نوزاد در دوران اولیه زندگی بیشترین توان سازگاری و تطبیق‌پذیری را دارد. نوزاد انسان انگیزه‌ای درونی برای سازگاری دارد و سعی می‌کند به دنیای پیرامونش مفهوم ببخشد، به تدریج بر خودگردانی‌اش اضافه می‌شود

و برای کنار آمدن با نیازهای زندگی مجهزتر می‌شود.از دیدگاه تحول هوشی رفتارهای جدید از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. پیاژه معتقد است که رفتار زمانی هوشمندانه می‌شود که کودک توانایی حل مشکلات جدید را پیدا کند. هر گاه کودکی که در این دوره سنی قرار دارد بتواند مسأله‌های حسی‌حرکتی جدیدی را حل کند، به مرحله مهمی از تحول شناختی رسیده است.

نوزادان تا به یک ماهگی برسند، توانایی تفکیک ذهنی خود را از اشیاء ندارند. نوزادی که به دنیا می‌آید، هر چه در دهانش گذاشته شود را می‌مکد اما با گذشت چند هفته یاد می‌گیرد برای مکیدن، سینه مادر را جستجو کند. او در تعامل با محیط اعمال بازتابی و تصادفی خود را اصلاح می‌کند. بنابراین استفاده از بازتاب‌های ساده و مکرر برای نوزادان امری ضروری است.

در ۱۸ تا ۲۴ ماهگی رشد ذهنی به جایی می‌رسد که می‌تواند با ترکیب اشکال و اشیاء شکلی جدید را در ذهن خود به وجود آورد. پیشرفت ذهنی طفل از طریق اضافه کردن یافته‌های حسی و حرکتی است که در هر مرحله به دست می‌آورد تا به تدریج ترکیب پیچیده‌تری از رفتارهای قبلی را به وجود آورد.

کودکان تا ۲ سالگی با برخی از مفاهیم آشنا می‌شوند، مثلاً می‌آموزند اگر دکمه‌ای را فشار دهند عروسک موزیکال شروع به خواندن می‌کند. این رفتار نشان‌دهنده آگاهی از مفهوم علیت در کودک است.از طریق تعامل با محیط به تدریج بین دیدن و شنیدن هماهنگی ایجاد می‌شود، به طوری که سعی می‌کنند به اشیائی که صدایشان را می‌شنوند، نگاه کنند و به سمت صدا برگردند.

در حدود ۱۲ ماهگی رفتار کودک نشانگر این آگاهی است که اشیائی که دیده نمی‌شوند وجود دارند. پیش از آن، کودک اشیائی را که پنهان شده بود، جستجو نمی‌کرد، با وجودی که فرآیند پنهان کردن را می‌دید.بخش بزرگی از دانشی که در طول ۲ سال اول شکل می‌گیرد، فیزیکی و مادی است. آگاهی کودک از ویژگی فیزیکی اشیاء و روابط آنها است که توسط کودک به گونه‌ای ذهنی ساخته می‌شود.

به پدر و مادرها پیشنهاد می‌شود که با بازی کردن با نوزادان و صحبت کردن، آنها را تشویق کنند که به اشیاء مختلف واکنش نشان دهند تا به این ترتیب، مهارت‌های نوزادشان در ارتباط با دانش فیزیک حسی تقویت شود.

از جمله فعالیت‌های مفید والدین برای نوزاد تحریک حس شنوایی از طریق پخش موسیقی است. نوزاد شما تمام صداها و تلفظ‌های آن زبانی را که می‌شود، در ذهنش ذخیره می‌کند. هر چقدر که می‌توانید با نوزادتان حرف بزنید و برایش آواز بخوانید. می‌توانید برای نوزاد کتاب بخوانید و در موقع خواندن کتاب به کلمه‌ها اشاره کنید.

برای تحریک حس بینایی از کارت‌های رنگی استفاده کنید. ساختار عصبی درک رنگ چشم نوزاد تازه به دنیا آمده هنوز آن قدر کامل نشده است که بتواند شدت رنگ‌های قرمز، بنفش، آبی، صورتی، زرد و سبز را تشخیص دهد. سیاه و سفید دو رنگی است که نوزاد ۳-۲ ماهه می‌تواند کاملاً آنها را درک کند و تضاد این دو رنگ راه را برای رشد مغز کودک هموار می‌کند.

برای تزئین محیط اطراف کودک با تصاویر محرک چشم از پوسترهای سیاه و سفید استفاده کنید. تصاویر واضح و شفاف برای این کار مناسب است. شکل‌ها را با چشم کودک تنظیم کنید تا به خوبی الگوها را ببیند و درک کند.

کودک خود را در موقعیت راحتی نزدیک به خود قرار دهید و هر کارت را به مدت ۱۰ تا ۱۵  ثانیه به او نشان دهید. اجازه بدهید کودک تصویر را بررسی کند. برای تحریک حس لامسه کودک خود را ماساژ دهید. امکان تجربه بافت‌ها و حالت‌های مختلف پارچه‌ها و اجسام مختلف با بافت‌های متفاوت را به کودک بدهید،

به پوست او نزدیک کنید و نرمی، زبری، صافی، زمختی و حتی گرمی و سردی یا خیس و خشک را به نوزادتان بفهمانید.مناسب‌ترین رفتار برای رشد شناختی کودکان تا ۲ سالگی فراهم کردن محیطی امن و دارای محرک‌های لازم برای حرکت و شناخت کودک از محیط است. لازمه رسیدن کودکان به رشد ذهنی تقویت حواس ابتدایی و خامی است که کودکان با آنها به دنیا می‌آیند

اما به کار گرفته نشدن آنها در زمان‌های حساس می‌تواند باعث ضعف و حتی در مواردی موجب از بین رفتن آنها شود. تحریک حس شنوایی، بینایی، لامسه، چشایی و بویایی و همچنین کشف روابط بین اشیاء و حرکات کودک از طریق بازی با اسباب بازی‌هایی که برای این منظور طراحی شده‌اند، نقش آموزش برای نوزادان را دارند.