ایران رتبه 105 را در بین کشورهای مورد بررسی در سال 2016 به خود اختصاص داده، ولی طی سه سال گذشته (از سال 2013 به بعد) وضعیت کشور در این شاخص بهبود یافته است. مبنای این مطالعه در سنجش وضعیت «شادی» کشورها، 6 مولفه «سرانه تولید ناخالص داخلی»، «حمایت اجتماعی»، «امید به زندگی سالم در بدو تولد»، «آزادی انتخاب زندگی»، «فعالیت‌های خیرخواهانه» و «ادراک فساد» است. طبق این بررسی، برداشت عمومی از واقعیات و پدیده‌های اجتماعی مانند «حمایت‌های اجتماعی، آزادی انتخاب زندگی و فساد» تاثیر بیشتری روی سطح نشاط عمومی در مقایسه با شاخص‌هایی مثل «رشد اقتصادی» و حتی «امید به زندگی» دارد. اقتصاد شادکامی حوزه نسبتا جدیدی در اقتصاد است که در سال‌های اخیر اهمیت ویژه‌ای در معادلات سیاست‌گذاری بسیاری از کشورها پیدا کرده است. حتی سازمان ملل هر ساله نسبت به انتشار نتایج حاصل از بررسی‌ وضعیت رفاه ذهنی در کشورهای مختلف در قالب «گزارش جهانی شادی» اقدام می‌کند. «دنیای اقتصاد» در گزارشی با اشاره به رویکردهای حاکم در این حوزه تلاش کرده چارچوب اقتصادی یک کشور شاد را معرفی کند.

 «گزارش جهانی شادی» که هر سال از سوی پژوهشگران سازمان ملل به انتشار می‌رسد، 6 متغیر را مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر سطح نشاط عمومی در کشورهای مختلف می‌داند: «سرانه تولید ناخالص داخلی»، «حمایت اجتماعی»، «امید به زندگی سالم در بدو تولد»، «آزادی‌انتخاب زندگی»، «فعالیت‌های خیرخواهانه» و «ادراک فساد». بر اساس نتایج این بررسی حمایت‌های اجتماعی، آزادی انتخاب زندگی، درک فساد، فعالیت‌های خیرخواهانه، تولید ناخالص داخلی و امید به زندگی در بدو تولد، به ترتیب دارای بیشترین تاثیر بر سطح نشاط عمومی در کشورهای مختلف بودند. بنابراین به نظر می‌رسد، برداشت عمومی از واقعیات و پدیده‌های اجتماعی مانند فساد، نسبت به وضعیت اقتصادی و بهبود در متغیرهای اقتصادی تاثیر بیشتری روی سطح نشاط عمومی دارد. بر مبنای گزارش جهانی شادی، ایران از لحاظ شاخص‌های نشاط عمومی در میان 157 کشور موردبررسی در رتبه 105 قرار دارد. بر مبنای این گزارش هرچند ایران در وضعیت مناسبی از لحاظ شاخص‌های معرف نشاط عمومی قرار ندارد، اما در سال‌های اخیر سطح نشاط عمومی در کشور افزایش یافته است.

 

انعکاس واقعیت‌های اجتماعی در لبخند عمومی

با معرفی مفاهیمی مانند «رفاه ذهنی» و «شادکامی»، در دهه‌های اخیر شاهد چرخش نگاه سیاست‌گذاران از مسائل عینی رفاه به سمت مساله ذهنی رفاه بوده‌ایم. تا چند دهه قبل اقتصاددانان رفاه و شادمانی را حاصل از افزایش سطح درآمد و مصرف افراد می‌دانستند. از سوی دیگر جامعه‌شناسان، شادکامی را ناشی از حمایت‌های اجتماعی می‌دانستند. همچنین فلاسفه معتقد بودند که جامعه شادمان، جامعه‌ای است که در چارچوب عقیدتی و اخلاقی پذیرفته‌شده، حرکت می‌کند. وجود تعاریف متفاوت برای شادکامی، به خوبی نشان می‌دهد که شادی را باید به‌صورت برآیندی از چند متغیر درنظر گرفت. در ادبیات علوم انسانی نیز برای اندازه‌گیری سطح شادی در کشورهای مختلف، مجموعه‌ای از شاخص‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد.

«گزارش جهانی شادی» را می‌توان جامع‌ترین بررسی انجام شده در زمینه اندازه‌گیری سطح شادمانی در کشورهای مختلف دانست. این گزارش سازمان ملل هرسال وضعیت شاکامی در 156 کشور مختلف را مورد ارزیابی قرار می‌دهد. بر مبنای بررسی‌های بازوی پژوهشی معاونت رفاه اجتماعی وزارت کار، تعاون و امور اجتماعی، پژوهشگران در نخستین گزارش جهانی شادی، در بررسی عوامل موثر بر نشاط در کشورهای مختلف، 6 متغیر را شناسایی کردند: «سرانه تولید ناخالص داخلی»، «حمایت اجتماعی»، «امید به زندگی سالم در بدو تولد»، «آزادی انتخاب زندگی»، «فعالیت‌های خیرخواهانه» و «ادراک فساد».

بر اساس اطلاعات استخراج شده از نظرسنجی‌های بین‌المللی «حمایت‌های اجتماعی» بیشترین تاثیر را در ایجاد حس شادمانی عمومی پایدار دارد. از سوی دیگر بر مبنای این بررسی، «امید به زندگی سالم در بدو تولد» دارای کمترین میزان اثر بر سطح شادمانی عمومی است. یکی از مهم‌ترین نکات قابل توجه در این بررسی تاثیر بیشتر متغیر درک فساد در مقایسه با سرانه تولید ناخالص داخلی بود. بر اساس نتایج این بررسی حمایت‌های اجتماعی، آزادی انتخاب زندگی، درک فساد، فعالیت‌های خیرخواهانه، تولید ناخالص داخلی و امید به زندگی سالم در بدو تولد، به ترتیب دارای بیشترین تاثیر بر سطح نشاط عمومی در کشورهای مختلف بودند. بنابراین می‌توان گفت برداشت عمومی از واقعیات و پدیده‌های اجتماعی مانند فساد، نسبت به وضعیت اقتصادی و بهبود در متغیرهای اقتصادی تاثیر بیشتری روی سطح نشاط عمومی دارد.

 

اقتصاد رفاه ‌ذهنی

«توماس کارلایل»، مورخ و اندیشمند اسکاتلندی در سال 1842 اقتصاد را علم «ملال‌آور» نامید اما این نامگذاری به دلیل مفاهیم و محاسبات پیچیده و اصطلاحا «خشک» در علم اقتصاد نبود، بلکه کارلایل و همفکران او معتقد بودند اقتصاددانان باید به‌جای «مطلوبیت‌گرایی»، رنج‌ها و احساسات خوشایند مصرف‌کنندگان را در محاسبات خود مورد توجه قرار دهند. هرچند ایده کمی‌سازی عواطف انسانی در اقتصاد به حدود دوقرن پیش باز می‌گردد، اما این ایده حدود یک قرن و تا زمان مطرح شدن حوزه جدیدی در علم اقتصاد به نام « اقتصاد شادکامی» (Economics of happiness) در ابعاد گسترده مورد استفاده قرار نگرفت. نقطه آغاز این حوزه از علم اقتصاد را می‌توان به طرح «معمای استرلین» نسبت داد یعنی جایی که استرلین با بهره‌گیری از شاخص‌های رفاه ذهنی در علم روانشناسی، ادعا کرد که در دهه 1970 با وجود افزایش سرانه درآمد در کشور آمریکا، سطح رفاه ذهنی در میان مردم این‌ کشور کاهش یافته است.

اقتصاد شادکامی حوزه نسبتا جدیدی در اقتصاد است که در سال‌های اخیر اهمیت ویژه‌ای در معادلات سیاست‌گذاری بسیاری از کشورها پیدا کرده است. اقتصاددانان در این حوزه نحوه اثرگذاری متغیرهای اقتصادی بر مفهومی به نام «رفاه ذهنی»را بررسی می‌کنند. از آنجا که سیاست‌گذاران عموما در جهت افزایش رفاه و رضایت عمومی تصمیم‌گیری می‌کنند، کمیت بخشی به مفهوم رفاه ذهنی اهمیت پیدا می‌کند. در اندازه‌گیری رفاه ذهنی اقتصاددانان از دو رویکرد استفاده می‌کنند. رویکرد با سابقه‌تر در این زمینه کمی‌سازی رفاه اقتصادی با استفاده از متغیرهای عینی است. مهم‌ترین متغیر مورد استفاده در این رویکرد سطح درآمد افراد است. اما در رویکرد دوم که حاصل نگاه روان‌شناسانه به مفهوم رضایت و رفاه ذهنی است، متغیرهای ضمنی برای اندازه‌گیری رفاه ذهنی مورد استفاده قرار گرفتند. داده‌های مورد نیاز در این روش از طریق پرسش‌نامه گردآوری می‌شوند. اگرچه استفاده از رویکرد اقتصاد شادکامی سابقه چندانی ندارد، امروزه بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر اهمیت این حوزه در سیاست‌گذاری کلان تاکید دارند. به‌همین علت، در سال‌های اخیر برخی از موسسات و نهاد‌های بین‌المللی اقدام به ارائه و اندازه‌گیری برخی از شاخص‌های تعیین‌کننده سطح «شادکامی» و «رفاه ذهنی» در کشورهای مختلف کرده‌اند. برای نمونه سازمان ملل هر سال نسبت به انتشار نتایج حاصل از بررسی‌ وضعیت رفاه ذهنی در کشورهای مختلف در قالب «گزارش جهانی شادی» اقدام می‌کند.

 

وضعیت رفاه ذهنی در ایران

بررسی‌های بین‌المللی انجام شده در زمینه رفاه اجتماعی حکایت از وضعیت نامناسب ایران از لحاظ شاخص‌های رفاه ذهنی دارد. در «گزارش جهانی شادی» سازمان ملل، رفاه ذهنی در کشورهای مختلف با استفاده از شاخص نشاط عمومی و به‌صورت بازه‌ای از اعداد صفر تا 10 مشخص می‌شود. عدد بزرگتر در این مقیاس بیانگر سطح رفاه ذهنی بالاتر در کشورهای مورد بررسی است. بر اساس جدیدترین گزارش جهانی شادی، مربوط به سال 2016، ایران با سطح نشاط عمومی معادل با عدد 8/ 4 در رده 105 در میان 157 کشور مورد بررسی قرار دارد. در این رده‌بندی کشورهای سوئیس، ایسلند و دانمارک در سه رده ابتدایی و کشورهای سوریه، برونئی و توگو در سه رده انتهایی قرار گرفته‌اند. این در حالی است که میانگین سطح شاخص نشاط در میان کشورهای مورد بررسی معادل با 5/ 5 گزارش شده که معادل با سطح نشاط عمومی در کشورهایی نظیر تاجیکستان و کوزوو است.

بر اساس اطلاعات ارائه شده در این گزارش شاخص نشاط عمومی در ایران بر میانگین شاخص نشاط عمومی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا منطبق است. در میان کشورهای منطقه نیز بهترین رتبه به کشورهای امارات متحده عربی و عمان اختصاص‌داده شده ‌است. وضعیت نامناسب ایران در شاخص‌های «ادراک فساد»، «حمایت اجتماعی» و «آزادی انتخاب زندگی» در مقایسه با سایر کشورهای جهان باعث شده است که ایران در نیمه پایینی جدول نشاط عمومی قرار گرفته باشد. اگرچه ایران از لحاظ شاخص‌های معرف سطح نشاط عمومی در وضعیت مناسبی قرار ندارد، اما بررسی‌ شاخص‌های جهانی حکایت از افزایش سطح رفاه ذهنی شهروندان ایرانی در سال‌های اخیر دارد. بر اساس اطلاعات ارائه شده در گزارش سازمان ملل، در سال 2012 شاخص نشاط عمومی در ایران معادل با 64/ 4 گزارش شده است. در گزارش بعدی سازمان ملل در سال 2015، شاخص نشاط عمومی در ایران با افزایش حدود 05/ 0 واحدی به 7/ 4‌رسید.

در جدیدترین گزارش شادی‌ جهانی نیز شاخص نشاط عمومی در ایران معادل با 1/ 0 واحد افزایش یافت. از سوی دیگر بر مبنای گزارش شادی جهانی، ایران طی 4 سال گذشته در جدول رده‌بندی کشورهای بانشاط 10 پله صعود کرده و از رتبه 115 به رتبه 105 رسیده است. اگرچه بر مبنای گزارش سازمان ملل، شاخص نشاط عمومی ایران در 4 سال اخیر روند رو به بهبودی را طی کرده است، اما به علت کاهش 7/ 0 واحدی طی سال‌های 2007 تا 2012 در مقایسه با دهه ابتدایی قرن 21 وضعیت مناسبی ندارد. بر مبنای داده‎های گزارش جهانی سلامت، شاخص نشاط عمومی در ایران طی سال‌های 2007 تا 2016 در حدود 5/ 0 واحد کاهش یافته است. بر مبنی گزارش سازمان ملل طی دهه گذشته میزان افزایش سطح نشاط عمومی در میان کشورهای آمریکای جنوبی بیش از سایر مناطق جهان بوده است. همچنین بر مبنای داده‌های گزارش جهانی سلامت، طی دهه گذشته وضعیت توزیع نشاط در میان اقشار و سطوح درآمدی مختلف در ایران غیریکنواخت‌تر شده است.