پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محمد معماریان- دوست من امیر حوالی سی‌سالگی است و پسری پنج‌ساله و بانمک به اسم آریا دارد. از زمانی که همسرش باردار شد، شوق بچه‌دار شدن رنگ و بوی دیگری به زندگی این زوج جوان داد. این زوج برای به اشتراک گذاشتن هیجانات و عواطف‌شان، و هرازگاهی هم طرح نگرانی‌ها یا راهنمایی خواستن، از فیسبوک هم استفاده می‌کردند. امیر در آنجا بیشتر از ذوق پدر شدن حرف می‌زد و همسرش که بارداری دشواری داشت و بیشتر خانه‌نشین بود در متن‌های طولانی از فرآیند مادر شدن و به دنیا آوردن یک انسان می‌نوشت. در میانه‌های دورۀ بارداری بود که پزشک به آنها گفت منتظر یک پسر باشند، و این زوج یک صفحۀ خصوصی در اینستاگرام برای آریا درست کردند تا از او و برای او مطلب بگذارند و حرف‌های اقوام و نزدیکان و آشنایان هم از ماقبل تولد آریا ماندگار شود. قرارشان این بود که پس از بزرگ شدن آریا، این صفحه را به او تحویل بدهند.

امروزه فضای مجازی به اقصی نقاط زندگی عادی مردم نفوذ کرده است و گاه افراد صمیمی‌ترین لحظات زندگی را نیز در بسترهای مختلف این فضا نمایش می‌دهند تا نشانه‌ای دیگر از آن لحظۀ حیات را ثبت کنند، حس و حال خود را به اشتراک بگذارند، یا حتی مُهر تأیید دیگران بر کارهای خود را بگیرند. بچه‌دار شدن هم که یکی از نقاط عطف مهم زندگی است، از این قاعده مستثنی نیست. در بسیاری از جوامع دنیا، کاربران جدی فضای مجازی که در آستانۀ بچه‌دار شدن هستند، بویژه اگر فرزند اول‌شان باشد، بیش و کم ماجرای خود را با دیگران در میان می‌گذارند و پس از آن نیز هم‌صحبتان مجازی‌شان را در جریان کمّ و کیف بزرگ شدن فرزندشان می‌گذارند. و در سال‌های اخیر روند دیگری هم پدیدار شده است که چندان کم‌تعداد نیست: والدینی مثل امیر و همسرش که برای فرزندشان یک شناسۀ مجازی می‌سازند و از زبان او یا خودشان، زندگی‌اش را ثبت می‌کنند.

برای بعضی افراد، به‌اشتراک‌گذاری محتوای مربوط به کودک‌شان گویا بخشی طبیعی از فرآیند و وظیفۀ نگه‌داری از اوست، چنانکه از دیگر احوالات زندگی‌شان هم در فضای مجازی می‌نویسند. در آنچه برخی والدین ثبت می‌کنند، خودشان نقش محوری دارند و فرزند در حاشیه است؛ و نزد برخی دیگر، کودک مضمون کلیدی یا انحصاری محتواست. گاهی اوقات والدین این اطلاعات را دور از دید فرزندشان ثبت می‌کنند تا وقتی او به سن مناسب رسید، با هدیه گرفتن این «آلبوم» که نشانه‌ای از توجه والدین به اوست غافل‌گیر شود. برای برخی والدین، فرزند انگار تبدیل به یکی از اشیاء دیگر زندگی می‌شود که می‌توان با تصاویر و متن‌های مربوط به او، از خود حرف زد یا حتی خودنمایی کرد. و حد افراطی ماجرا هم آنجاست که برای بانمک‌تر جلوه کردن فرزند، خاطره‌های جعلی از او ثبت شود یا کودک قدری اذیت شود تا یک تصویر «لایک‌خور» از او بگیرند.

در این فضاست که مسأله‌ای دیگر خودنمایی می‌کند: آنچه از کودک در فضای مجازی ثبت می‌شود، در شکل‌دهی به نگاه دیگران به او، و در ساخت هویت او وقتی به سنی برسد که با این محتوا درگیر شود، نقش مهمی بازی می‌کند. اما او در گزینش و انتشار این محتوایی که عامل مهمی در مسیر زندگی‌اش بازی خواهد کرد، نقش فعال ندارد. یا به تعبیر دیگر می‌توان پرسید: در این فرآیند ثبت تاریخ زندگی کودک، جای خواست و ارادۀ خود او کجاست؟ این پرسشی است که پاسخ تعریف‌شده و مشخص ندارد، اما والدین باید به آن فکر کنند.

امیر می‌گفت از سه چهار سالگی آریا، عکس‌ها و بعداً تکه‌فیلم‌هایی که از او روی اینستاگرام می‌گذاشتند را به پسرشان نشان می‌دادند. اوایل کار او اغلب از دیدن خودش ذوق می‌کرد و گاهی سؤال می‌پرسید: «این کیه؟ این چیه؟» در اردیبهشت امسال، تصویری از بازی او و بچه‌های همسالش در جشن تولد آریا در اینستا را نشان پسرش می‌دهد. آریا برای اولین بار می‌گوید که این عکس را «دوست ندارم» و «برش دار، برش دار.» آن تصویر را از اینستاگرام حذف می‌کند و از آن به بعد، پدر و مادر تصمیم می‌گیرند برای گذاشتن تصاویر نظر پسر را هم جویا شوند. یکی دو ماه پیش هم تصمیم می‌گیرند صفحه را به کل حذف کنند. امیر می‌گوید: «آریا حق دارد ردپایش در فضای مجازی را خودش بسازد.»