آمار 3برابری زنان مجرد در برابر مردان مجرد
در حال حاضر ۱۱ میلیون و ۲۴۰ هزار نفر در سنین بالا هنوز ازدواج نکردهاند؛ یعنی این افراد در سن متعارف ازدواج قرار دارند، اما هرگز ازدواج نکردهاند
«سن یک میلیون و300 هزار مجرد در کشور از حد متعارف ازدواج گذشته است» این خبری است که «شیرین احمدنیا» مدیرکل پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی به رسانه میدهد و اعتقاد دارد: «افزایش سن بلوغ تا ازدواج و مجرد ماندن افراد باعث افزایش رفتارهای پرخطر و در نهایت بیماریهای مقاربتی شده است.»
به گزارش ایران، البته این آمار جدید نیست و پیشتر هم از سوی سازمان ثبت احوال اعلام شده بود. نخستین سؤالی که با این شرایط به ذهن مخاطب میرسد این است که چطور میتوان بدون هیچ برنامه حمایتی قوی و با این حجم از مشکلات اقتصادی و اجتماعی از نسل جوان توقع داشت که مسئولیت یک خانواده را بپذیرد؟ دکتر «مصطفی آبروشن» نیز، نسبت به این موضوع ابراز نگرانی میکند و میگوید: «در شرایطی که بسترهای مشروع و مقبول اجتماعی امکان ازدواج را مهیا نکند نسل جوان ترجیح میدهد تن به روابط خارج از چارچوب خانواده بدهد تا از این طریق به خلأهای عاطفی و جنسیاش پاسخ بدهد.»
نرخ ازدواج در چند سال اخیر کاهش چشمگیری داشته است. ثبت احوال نیز این موضوع را تأیید کرده و اعلام میکند: «در حال حاضر ۱۱ میلیون و ۲۴۰ هزار نفر در سنین بالا هنوز ازدواج نکردهاند؛ یعنی این افراد در سن متعارف ازدواج قرار دارند، اما هرگز ازدواج نکردهاند. از این بین ۵ میلیون و ۵۷۰ هزار مرد و ۵ میلیون و ۶۷۰ هزار زن هستند. «حفظ پاکدامنی، تأمین نیاز جنسی، تداوم نسل و رفع نیازهای عاطفی از مهمترین کارکردهای ازدواج محسوب میشود. با کمی تأمل این سؤال مطرح میشود که 11 میلیون جمعیتی که در حال حاضر در سن ازدواج هستند اما هنوز مجرد باقی ماندهاند، چطور قرار است این نیازها را تأمین کنند؟
دکتر مصطفی آبروشن وجود ابزارهای ارتباطی از جمله شبکههای اجتماعی را نه به عنوان علت، بلکه به عنوان ابزاری تسهیلگر رابطههای خارج از ازدواج ارزیابی و بیان میکند: «ازدواج به علت پیامدهای اجتماعی آن از اهمیت فراوانی برخوردار است.میل به کار، تحصیل و رقابت در زندگی شهری موجب بالا رفتن سن ازدواج جوانان شده و تمایل به زندگی مجردی را افزایش داده است. تأخیر در ازدواج که برخی از کارشناسان آن را در قالب مد مفهومسازی میکنند، علت نیست بلکه معلول شرایطی است که این سبک از زندگی را به جوانان تحمیل کرده است.»
این جامعهشناس در ادامه میگوید: «ما در عصری زندگی میکنیم که تحصیلات آکادمیک و ورود به دانشگاه از ضرورتهای الزام آور زندگی تلقی میشود که این واقعیت، بخشی از دلایل افزایش سن ازدواج محسوب میشود. بحران بیکاری دومین علتی است که نقش مؤثری در تجرد جوانان و از سوی دیگر ریشه اکثر نابسامانیهای اجتماعی دارد.»
هراس از کابوس طلاق
«از این پس آمار طلاق به صورت رسمی اعلام نخواهد شد. چرا که این کار تکرار مکررات است »این خبری بود که برخی از رسانهها از سوی سازمان ثبت احوال اعلام کردند. پس از اعلام این خبر جامعه شناسان و مسئولان بسیاری مخالفت خود را با توقف اعلام آمار طلاق اعلام کردند.آنها معتقد بودند که این کار به نوعی پاک کردن صورت مسأله است و حتی نتایج زیان بار تری را به همراه دارد.
واکنشهای منفی در خصوص این خبر آنقدر بالا بود که «علی اکبر محزون» مدیرکل اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور، با تکذیب توقف اعلام آمار طلاق، گفت: «اطلاعرسانی در این حوزه باید کنترل شده و هدفمند باشد تا در تحلیل و ارزیابی برنامهها بتوان به این آمارها استناد کرد. بنابراین نه تنها اعلام آمار طلاق متوقف نشده بلکه از این پس این آمارها با برنامهریزی صورت گرفته در زمانهای مختلف و در پایان سال برای استفاده پژوهشگران، محققان وصاحب نظران از طریق مرجع رسمی یعنی سازمان ثبت احوال اعلام خواهد شد.»
تعدادی از جوانها علت تجرد خود را افزایش طلاق در کشور و ترس از شروع زندگی عنوان میکنند. این جامعه شناس نیز با تأیید این موضوع میگوید: «پیامدهای حقوقی، اقتصادی و روانی ناشی از طلاق بسیار نگران کننده است. این عوامل ریسک یک زندگی با کیفیت را برای تشکیل خانواده بشدت بالا میبرد. بنا براین طلاق به عنوان یک عامل مؤثر باعث بروز ترس در مسئولیتپذیری جوانان میشود، چراکه جوانی که هیچ گونه آینده شغلی روشنی را برای خودش تصور نمیکند چگونه میتواند به ازدواجی خالی از محتوا تن دهد؟ این نکته مهمی است که پیامدهای روانشناختی فراوانی را در پی دارد و موجب افزایش بیاعتمادی در بین دختران نیز شده است.»
آب روشن، در ادامه بیان میکند: «این واقعیت است که جوانان ما علی رغم ظاهر مدرن متأسفانه بشدت سنت زده هستند زیرا درصد بالایی از این پسران که روابط آزاد دارند اکراه دارند با دوستان دختر خود ازدواج کنند که این واقعیت بخشی از وضعیت پیچیده جامعه ما را تبیین میکند.»
او با اشاره به اینکه در مبحث ازدواج نمیتوانیم با رویکردهای دستوری جوانان را وادار به ازدواج نماییم، میگوید: «برای یک ازدواج موفق، علاوه بر بلوغ فیزیولوژی و فکری شخص باید تمکن اقتصادی نیز داشته باشد تا بتواند به بلوغ اجتماعی نیز برسد لذا تا زیربنا و مقدمات ازدواج مهیا نشود هر گونه شتابزدگی در این امر آسیبزا خواهد بود در واقع دولت باید به عنوان نهادی تسهیلگر ونه مداخلهگر با ایجاد زمینههای اشتغال و فراهمسازی بسترهای حمایتگرانه، نقش سازنده خود را بخوبی ایفا کند.»
معمای «درآمد» و زندگی شیرین
برخی از کارشناسان اجتماعی نبود شغل و درآمد کافی را مهمترین علت کاهش نرخ ازدواج میدانند. آنها اعتقاد دارند خانوادهها در گذشته قانعتر بودند و کمتر به مسائل مادی توجه میکردند اما امروزه درآمد پسر ملاک اصلی برای پذیرفتن او است تا بتواند یک زندگی ایده آل را برای دختر فراهم کند.
اما دکتر ناصر صبحی، مدیر کل دفتر ازدواج و تعالی خانواده وزارت ورزش و جوانان اعتقاد دارد که اقتصاد حرف اول را برای شروع یک زندگی نمیزند چرا که اگر اقتصاد حرف اول را در ازدواج بزند چرا نرخ ازدواج در اقشار پردرآمد هم پایین است و چرا هنوز شاهد ازدواج در اقشار کم درآمد جامعه هستیم؟ بسیاری از عوامل در کاهش این نرخ مؤثر هستند اما اگر افراد این عقیده را داشته باشند که تا مشکلات اقتصادی برطرف نشود نمیتوان ازدواج کرد، این عقیده خطرناک است.»
صبحی با تأکید بر اینکه باورها و ارزشهای فکری افراد هستند که در ازدواج نقش اساسی دارند، بیان میکند: «نرخ ازدواج و طلاق از سال 90 به بعد به صورت معکوس بوده است. به طوری که هر ساله آمار ازدواج کاهش و آمار طلاق افزایش مییابد. بر همین اساس در سال 94 برنامه ریزیهای لازم برای افزایش ازدواج در کشور توسط سازمان ورزش و جوانان انجام شد، به طوری که در سال 95 توانستیم برای 7هزار وپانصد جوان کلاسهای آموزش پیش از ازدواج برگزار کنیم.»
او با تأکید بر اینکه در نیمه اول سال 95 شاهد افزایش نرخ ازدواج در برخی از استانهای کشور بودیم، ادامه میدهد:«در اردیبهشت ماه امسال نیز فرایند اثر بخشی این کلاسها را بر 2 هزار جوان بررسی کردیم که نتایج آن بسیار قابل قبول بود. همچنین برگزاری این کلاسها را به ادارات و استانهای مختلف اعلام کردیم تا در نقاط مختلف کشور نیز شاهد افزایش ازدواج باشیم. خوشبختانه در برخی از استانها مانند گلستان وهمدان تأثیرات مثبت قابل توجهی را در این زمینه مشاهده کردیم افزایش خوبی داشت هرچند که در حال حاضر در ابتدای کار هستیم اما میخواهیم این روند را ادامه دهیم.»
مدیر کل دفتر ازدواج و تعالی خانواده وزارت ورزش با اشاره به اینکه به جوانها باید آموزش داد که با حقوق کم و مشکلات اقتصادی هم میتوانند زندگی خود را آغاز کنند، بیان میکند: «اغلب افراد متاهل با اینکه چندین سال از زندگی آنها میگذرد در حال پرداخت قسط هستند اما یکی از نکات مهم این است که جوانان باید از سوی خانوادهها و دولت حمایت شوند. مجلس و قوه قضائیه باید زمینه تسهیل ازدواج را فراهم کنند.»
کسر مبلغ زیادی از وام تحت عنوان کارمزد، بلوکه کردن درصدی از وام، صفهای طولانی مدت وام ازدواج در برخی استانها و تقاضای بانکها برای بیش از یک ضامن از دغدغههایی است که جوانان برای دریافت وام ازدواج دارند. شواهد نشان میدهند هنوز سازو کارهای محکمی برای حمایت از زوجهای جوان در کشور شکل نگرفته است. تعداد زیادی از آنها کلافه و سردرگم برای گرفتن وام ازدواج هستند و در نهایت هم اگر موفق به گرفتن این پول شوند این هزینه نیز دردی از دردهایشان کم نمیکند.
صبحی نیز بر افزایش حمایتهای دستگاههای دولتی از جوانان تأکید کرده و میگوید: «سازمان ورزش و جوانان تنها پیگیر و هماهنگ کننده امور مربوط به جوانان است. بنابراین سازمانهای مختلفی که در زمینه ازدواج جوانان کوتاهی کردند باید برای رفع این معضل راهکارهای مؤثری بیندیشند.»
اعلام آمار طلاق در هر سال و رشد آن نسبت به سال گذشته هر ساله موج جدیدی از نگرانیها را در میان نسل جوان به راه میاندازد. آن طور که «حمید درخشاننیا» رئیس سازمان ثبت احوال کشور کمتر از 3 ماه قبل اعلام کرد: «در حال حاضر یک طلاق در مقابل هر 4.2 ازدواج ثبت میشود و میانگین طول مدت زندگی مشترک در طلاقهای ثبت شده 8.2 سال بوده است که 12.1 درصد زوجین دوام زندگی کمتر از یک سال داشتهاند.»
صبحی در پاسخ به این سؤال که چقدر افزایش طلاق و بدبینی به ازدواج در کاهش نرخ ازدواج مؤثر است، میگوید: «بله ممکن است تعدادی از جوانها با افزایش طلاق در کشور نسبت به ازدواج کمی سست شوند.طلاق یک زوج نشان میدهد که آنها توانمندیهای پیش ازدواج را بخوبی کسب نکردند. زوجهای جوان باید مدتی قبل و بعد از ازدواج مهارتهای کافی را بدست بیاورند تا بتوانند با مسائل و مشکلات بخوبی برخورد کنند. از نظر من طلاق به عنوان یک آسیب مطرح نیست بلکه عوارض آن است که یک معضل محسوب میشوند.»
مدیر کل دفتر ازدواج و تعالی خانواده وزارت ورزش، بیان میکند: «اینکه میگویند با کاهش ازدواج بیماریهای مقاربتی در کشور افزایش پیدا میکند تنها یک فرضیه است، چراکه این حرف سند پژوهشی ندارد. اگر تعدادی از جوانهایی که ازدواج نکردند در یک پژوهش بررسی شوند و مشخص شود آنها رابطه غیر مشروع دارند و نکات بهداشتی را رعایت نمیکنند میتوان گفت که کاهش ازدواج باعث افزایش بیماریهای مقاربتی شده است.»
کاهش نرخ باروری با افرایش سن ازدواج
در حالی که کارشناسان وزارت بهداشت بارها افزایش سن ازدواج را یکی از دلایل ناباروری بیان میکنند اما همچنان این معضل در حال افزایش است.آنها بر این باور هستند که افزایش متوسط فاصله بین ازدواج و فرزندآوری و فاصله تولد بین فرزندان، روند رو به افزایش تمایل به تک فرزندی و افزایش آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد، طلاق، سقط جنین و رفتارهای پر خطر از دیگر عوامل تأثیرگذار بر رشد ناباروری در جامعه است.
کمتر از یک هفته قبل نیز «محمداسماعیل مطلق»، مدیرکل دفتر سلامت جمعیت خانواده و مدارس وزارت بهداشت، از افزایش 4 تا 6 ساله سن ازدواج خبر داد و گفت: «کاهش سن ازدواج موجب افزایش نرخ باروری در جامعه میشود. بیشترین نرخ باروری در کشور مربوط به سال 62 با 6.8 درصد بوده که از سال 65 سیر نزولی داشته و هم اکنون به 1.9درصد رسیده است.»
صبحی هم با تأیید این موضوع بیان میکند: «در هر سنی میتوان خانواده تشکیل داد اما افزایش سن ازدواج باعث کاهش قدرت باروری در زنان میشود. اینکه سن یک میلیون و سیصد هزار نفر از سن ازدواج عبور کرده تنها یک مسأله جامعه شناختی است. تعدادی از افراد در سنین بالا ازدواج میکنند. بنابراین این یک میلیون و سیصد هزار نفر نیز ممکن است پس از مدتی تصمیم به ازدواج بگیرند، حتی اگر در سن میانسالی باشند.»
تعداد زنان مجرد قطعی 3 برابر مردان
اگرچه تعداد مجردان قطعی یک میلیون و سیصدهزار نفر است اما تنها 320 هزار نفر از این آمار مرد هستند. بنابراین تعداد زنان هرگز ازدواج نکرده بالای سن متعارف و قبل از تجرد قطعی، سه برابر مردان با این شرایط است.مریم 39 سال دارد و در یک شرکت بازرگانی کار میکند. او هم به این موضوع اشاره کرد و گفت: «متاسفانه تعداد پسران نسلی که من در آن متولد شدم بسیار کم بوده و این موضوع یکی از عوامل اصلی تجرد من محسوب میشود.»
رضا 28 ساله است و در یک مغازه کابینت فروشی کار میکند. او هم هنوز مجرد است و برنامهای برای ازدواج ندارد. او نداشتن خانه و درآمد کافی را مهمترین علت مجرد ماندش، بیان میکند: «درآمد ماهیانه من یک میلیون و نیم است و این حقوق برای اداره زندگی کافی نیست. به خواستگاری دختران زیادی رفتم اما هیچ مورد مناسبی حاضر نیست با این شرایط با من ازدواج کند.»
نازنین32 ساله است و در یک آژانس هواپیمایی کار میکند. او معتقد است که ازدواج باعث محدودیتش در زندگی میشود، چراکه اغلب مردانی که به خواستگاریاش آمدهاند مخالف کار کردن او بودهاند. او در ادامه عنوان میکند: «بیبند و بار نیستم اما دختر آزادی هستم. به واسطه کارم هم از لحاظ مالی مشکلی ندارم. بنابراین نمیخواهم ازدواج کنم تا یک مرد برایم تعیین تکلیف کند.»
اقایونی که نتونستند از این همه جنگ و خونریزی توی سی سال گذشته جلوگیری کنند ... جواب بدند حالا... راحت شدید؟ پسرها توی بهشت زهرا هستند...
به خاطر حوادث و وقايع و جنگ هاي چند ساله اخير تعداد زيادي از جمعيت مردان در كشورمان از ميان عزيزانشان رفته اند... از اين گذشته در حوادث رانندگي و حوادث ناشي از كار هم اكثراً مردان هستند که صدمه مي بينند... دركشورمان به همين دليل تعداد زيادي از دختران بدون شوهر مانده اند... باید فكري براي اين معضل اجتماعي کرد .... بهتر است در کشور ما هم مانند کشورهای همسایه فرهنگ دو همسري براي افراد متمول اشاعه شود... يعني افراد متمول كه تمكن مالي مناسبي دارند دو همسر داشته باشند.... و اين مهم به عنوان فرهنگ مثبت تبليغ شود... در غيراينصورت اين بحران اجتماعي ادامه دار خواهد بود...!!!!
تهرانی عزیز جنگ را مردم ایران به راه نینداخت خون جوانان کشورمان به گردن دشمن زیاده خواه است که برای منافعش جنگ راه انداخت و خونهای بیشتر به گردن کسانی است که به کمک مدافعین کشور نرفتند و نیز منافقین داخلی که با دشمن همکاری کردند.
وقتي خداوند قانون شرعي 4 همسري را براي بشر مي نوشت مي دانست كه چه مي كند !
امان از دست يهود جهاني كه قوانين خود را بر گردن خراني انداخت كه نام خود را بشر مي دانند
نتيجه گردن نهادن به قوانين بشري مفسدان جهان . جز به چنين روزي ختم نخواهدشد
سن دختران و مردها رفته بالا و از لحاظ اقتصادی نمیتوانند ازدواج کنند و ما هم که الان سنمان 50 سال است خدایی ماندیم تو هزینه های زندگی از دولت محترم خواهش میکنم لا اقل به فکر ازدواج جوانها باشید چون واقعا نیاز مبرم هست که جوانها ازدواج کنند وگرنه زندگی فاجعه بار میشود . الان شاید خودشا نشون نده ولی بعدها موارد خطرناکی را مشاهده خواهیم کرد مانند جنگ که ان زمان زیاد چیزی مشاهده نمیشد ولی اکنون که چند سال است از جنگ میگذرد داریم عوارضش را میبینیم مسعولین بفکر باشید و اقدام کنید که فردا دیر است
آقای ناشناس شما حتما یکی از اون آقایونی هستی که داری حروم خوری میکنی تو این مملکت از من و ماها /بجای اینکه شلوارت رو با پولهای ما دو تا کنی .لطف کن پرونده مردم رو امضا بزن
فقط بايد به مزدوجين تا چند سال خانه أجاره اي رايگان داد و مستمري تا تشويق شوند
فقط بايد به مزدوجين تازه ازدواج كرده تا پنج سال خانه أجاره اي رايگان داد و مستمري تا تشويق شوند
اول شاید یکی از حکمتهای مجوز چهار همسر برای مردان در اسلام همین آسیب پذیری بیشتر مردان در حوادث باشد.
دوم پیشنهاد "افراد متمول كه تمكن مالی مناسب دارند دو همسر داشته باشند" با شرط توان اجرای عدالت بسیار بجاست.
سوم دخترانی که انتظار دارند پسران در ابتدای ازدواج همان امکاناتی را داشته باشند که متاهلین پس از چند سال زندگی و تلاش به دست آورده اند ناچار به مجرد ماندن چندین سال بیشتر هستند.
چهارم پسرانی که از حد اقل شروع زندگی برخوردار ولی ازدواج نکنند به خود، همسر و به فرزندان و آیندشان ظلم میکنند.