پارس؛
وضعیت فساد، فحشا و حجاب در دنیا به چه سمتی است؟
یتوان به جریانهای روشنفکری، فراماسونری، بهائیت و حکومت اشاره کرد که گاه در هم تنیده و گاه مستقل در خدمت زدودن سنتهای رایج حجاب و عفاف زنان بودند.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- زینت سادات مطهری(دانشجوی دکترای علوم سیاسی)- بهرغم آنچه امروز شاهد هستیم، رعایت موازین حجاب به عنوان تبلوری از حیای درونی منحصر به جوامع اسلامی نبوده و ادیان مسیحیت، یهودیت، و بوداییسم نیز محدودیتهایی برای رعایت حجاب و عفاف قائل هستند. مستندات تاریخی حاکی از وجود فرمهای خاصی برای پوشش زنان و مردان در جوامع گوناگون با ادیان متفاوت در ادوار گوناگون تاریخی است. دستورنامه پاپ پیو یازدهم به مدارس مذهبی در سال ۱۹۲۸ یکی از اسنادی است که به وضوح اهمیت و لزوم پوشش مناسب یا حجاب در مدارس و در سطح جامعه مسیحی نزد کلیسای کاتولیک را تا یک قرن گذشته نشان میدهد. تغییر جوامع غیراسلامی در فاصلهگیری از حجاب و عفاف آبشخورهای فراوانی دارد و دورههای گوناگونی را به عنوان سرمنشأ آن نام بردهاند. طبق نظر یک تاریخدان از دانشگاه آکسفورد انگلستان که در سال گذشته اننتشار یافت، آغاز دوران موسوم به دوران «سکس» در غرب را باید در قرن ۱۸ میلادی دانست.
لیبرالیسم دهه ۶۰
دهه ۶۰ میلادی به طور همزمان در کشورهای غربی شاهد انقلابات دانشجویی برای دستیابی به ایدهآلهای فکری همچون برابری جنسی، برابری زنان و مردان، حمایت از صلح، حمایت از محیط زیست، و غیره بود. این جنبشها در واکنش به سیاستهای غلط دولت به ویژه در کشور آمریکا از شعاع وسیعی برخوردار بود و نوعی «رنسانس» فرهنگی را با خود به همراه داشت. آنچه در این میان قابل توجه است، قرار گرفتن مقولات جنسی در کنار مقولاتی چون جنگ ویتنام، تداوم سیاست تبعیض نژادی برعلیه سیاه پوستان آمریکایی و برنامههای تسلیحاتی و اقتصادی با آسیبهای جبران ناپذیر بر طبیعت و محیط زیست که از سوی سیستم سرمایهداری تغذیه میشد، بود. به این ترتیب، انقلاب پرشور جوانان آمریکایی بر علیه سیستم کاپیتالیستی و اقتضائات آن، به صورت کنترل نشدهای در خدمت آزادی جنسی نیز قرار گرفت و تا امروز ادامه یافت. بااینحال، باید دانست این دوران تنها عامل تغییر در جامعه آمریکا و غرب نبود بلکه به دلایلی که به آن خواهیم پرداخت و در فرایندی به نام جهانی شدن، به کشورهای شرق و جوامع اسلامی نیز نفوذ کرد.
نفوذ به جوامع اسلامی
روشن است که نفوذ فرهنگ بیحجابی به جوامع اسلامی بخشی از بازی سیاسی غرب برای تداوم حضور در این مناطق در دوران بعد از استعمار کهن است. این سیاست از طرق متعددی به طور همزمان کشورهای اسلامی و غیراسلامی را هدف قرار داده و هدف تمامی آنها منطبق ساختن کشورهای جهان با سیستم سرمایهداری و حفظ شرایط وابستگی و مصرف گرایی بود. از این میان میتوان به جریانهای روشنفکری، فراماسونری، بهائیت و حکومت اشاره کرد که گاه در هم تنیده و گاه مستقل در خدمت زدودن سنتهای رایج حجاب و عفاف زنان بودند.
در بررسی فرایند گرایش جهانی به بیحجابی، علاوه بر عوامل مورد توجه در این مطلب ابزارها و جریانات عدیدهای از جمله رسانهها و صنعت مد نیز حضور داشتهاند. این دو در کنار یکدیگر برای ترویج فرهنگ مصرف گرایی که موتور اصلی گرداندن سیستم سرمایهداری و بازار آزاد است، خدمت کرده و در این میان زنان و دختران به عنوان یکی از گروههای عمده مصرف کنندگان پوشاک و لوازم آرایشی هدف خوبی در طی بیش از یک قرن تبلیغات این رسانهها بودهاند.
اندرو فرانسیس، استاد اقتصاد دانشگاه اموری آمریکا، به کمک محققین حوزه حجاب و عفاف شتافته و آشکار میکند که چگونه توسعه شیوههای درمانی برای بیماریهایی همچون سیفیلیس و سوزاک با ایجاد اطمینان موهوم نسبت به مصونیت بهداشتی در روابط جنسی آزاد، راه را برای پدیدار شدن بیماری پیشرفتهتری به نام ایدز فراهم کرد و هشدار میدهد مبادا توسعه و ایجاد اطمینان خاطر نسبت به کشف راههای درمان ایدز بدون هشدار درباره کنترل روابط جنسی، زمینهساز بیماریهای ناشناخته و خانمانسوز آینده شود.
همانطور که مشاهده میشود، حجاب و عفاف تنها ناظر بر نحوه پوشش بدن زنان نبوده و حوزههای بسیاری اعم از سبک زندگی، باورهای اعتقادی و فکری، و دیدگاههای مردان و زنان را در بر میگیرد. به این معنا، توجه به این حوزه میتواند در حل بسیاری از معضلات فردی و جمعی در تمامی جوامع مفید واقع شود.
ارسال نظر