ماهِ نخستِ سال تحصیلی ۹۶-۹۵ هنوز تمام نشده که خبر تنبیه بدنیِ دانش آموزان در شبکه‌های اجتماعی بازتاب زیادی پیدا می‌کند.

پیام و فیلمی در شبکه‌های اجتماعی بازنشر می‌شود که تعدادی دختر با لباس محلی در جنوب کرمان ادعا می‌کنند به دلیل نداشتن پول کتاب توسط مدیر خود اخراج و شلاق خورده‌اند. این فیلم و پیام در شبکه‌های اجتماعی آنقدر بازتاب دارد که مسئولان وزارت آموزش و پرورش واکنش نشان می‌دهند و به شدت این فیلم و پیام را تکذیب می‌کنند.

این ماجرا انتقادهای زیادی را روانه نظام تعلیم و تربیت کشور می کند و گرچه واقعا به نظر می رسد حرف مسئولان در این مورد درست است و افرادی در صدد تخریب مدیریت آموزش و پرورش هستند، اما داستان تنبیه بدنی دانش آموزان، روایت محالی نیست و حتی اگر کم، اما همین میزان نیز برای نظام تعلیم و تربیت زیاد و غیرقابل پذیرش و در بسیاری موارد غیرقابل جبران است.

هنوز چند روز از این ماجرا نگذشته که پدر و مادری اقدام به انتشار تصویری از فرزندشان در فضای مجازی می‌کنند؛ فرزندی که گوشهٔ سرش ضربه خورده است. آنان مدعی می‌شوند که فرزندشان را یک معلم تنبیه بدنی کرده و به این روز انداخته است.

پدر محمد پارسا دانش آموز تنبیه شده در مدرسه با ابراز تاسف و ناراحتی شرح ماجرا را اینگونه روایت می‌کند و می‌گوید: روز یکشنبه ۱۸ مهرماه، هنگامی که پسرم به مدرسه می‌رود، ساعت اول کلاس درس، معلم به یکی از دانش آموزان می‌گوید که از روی کتاب بخواند، یکی دیگر از دانش آموزان شیطنت می‌کند، باعث می‌شود که وقفه‌ای در روخوانی دانش آموز پیش آید. به گفتهٔ پسرم معلم آن دانش آموز را از کلاس بیرون می‌برد و دست او را به سمت کتف می‌پیچاند و گردن را به سمت پایین می‌چرخاند و وقتی دانش آموز به التماس می‌افتد معلم او را رها می‌کند اما این پایان ماجرا نیست و معلم به سراغ محمدپارسا می‌آید، ۴ ضربه پشت گردنش می‌زند و او را به سمت در خروجی کلاس هل می دهد به نحوی که ضربه این معلم درشت اندام باعث می شود سر دانش آموز به چارچوب در بخورد و بشکافد و سپس معلم در کلاس را بدون توجه به وضعیت پسر می‌بندد.

وی ادامه می‌دهد: پسرم هنگامی که می‌بیند از سرش خون می‌آید به دفتر مدیر مدرسه می‌رود و می‌خواهد به مادرش زنگ بزند که مسئولان مدرسه به او می گویند به مادرت بگو پایم گیر کرده و به زمین خورده‌ام. پس از حضور همسرم در مدرسه و اطلاع بنده از ماجرا، من نیز خود را به مدرسه می رسانم و متوجه می شوم که حتی معلم بعد از ساعت کلاس نیز توجهی به وضعیت فرزندم نکرده است. قبل از حضور من، مدیر، معلم را به دفتر می‌کشاند و معلم خاطی می‌گوید، محمد پارسا خودش به در خورده است، اما پس از اینکه صحبت‌های محمد پارسا و مادرش را می‌شنود، می‌گوید، من زدم اما سرش به در خورد و این معلم هنگامی که متوجه می‌شود بنده می‌خواهم به مدرسه بروم مدرسه را ترک می‌کند.

پدر این دانش آموز با بیان اینکه فرایند درمان را طی کردیم و سپس به پزشکی قانونی مراجعه و شکایت کردم، ادامه می‌دهد: پس از آن به آموزش و پرورش منطقه ۹ رفتم و از تنبیه دانش آموزان شکایت کردم، مسئولان اداره آموزش و پرورش منطقه ۹ نیز ابراز تاسف کردند و ۲ تن از مسئولان آموزش و پرورش ما را در بیمارستان همراهی کردند.

وی با بیان اینکه خوشبختانه به جمجمه پسرم آسیبی نرسیده است، می‌گوید: پسرم سلامت جسمانی خود را بدست آورده اما از لحاظ روحی آشفته است.

پدرِ محمدپارسا با یادآوری اینکه مسئولان مدرسه به عیادت پسرم آمدند و گفتند معلم می خواهد برای عذرخواهی به خانه ما بیاید اما ما نپذیرفتیم، گفت: برای بار دوم که مسئولین مدرسه به خانه ما آمده بودند، معلم را نیز با خود آوردند و او ادعا می‌کرد که برای اولین بار است که دانش آموزی را تنبیه می‌کند که پسرم یادآوری کرد همان روز و پیش از او یکی دیگر از دانش آموزان را نیز تنبیه کرده بود.

وی می افزاید: نباید در مدارس حتی یک دانش آموز تنبیه شود و بنده شکایتم را پیگیری می‌کنم.

 وزارت آموزش و پرورش به مسئله تنبیه بدنی حساس است

در این ارتباط، علیرضا کمره ای می گوید: تنبیه دانش آموزی در مدارس، منطقی و قابل توجیه نیست و وزارت آموزش و پرورش نیز به این مسئله حساسیت دارد.

مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران افزود: اگر اهمالی صورت گیرد با کسانی که مرتکب تنبیه شده باشند حتما برخورد صورت می گیرد.

در همین راستا یکی از اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نیز از آغاز تحقیقات در خصوص گزارش های رسیده از تنبیه بدنی دانش آموزان در روزهای اخیر در سه استان خبر داده و گفته است، در صورت تایید صحت این اخبار با عوامل این اتفاقات برخورد خواهد کرد.

ماجرایِ محمدپارسا پایانِ ماجرای تنبیه‌های بدنی در نخستین ماهِ سال تحصیلی نبود. در همان روز یکشنبه ۱۸ مهر ماه قیصر قادری دانش‌آموز پایه پنجم دبستان ادیب روستای خیرآباد بمپور توسط معلمش مورد تنبیه بدنی شدید قرار می گیرد و به دلیل شدت مصدومیت در بیمارستان ایران ایرانشهر بستری می‌شود و تحت درمان قرار می‌گیرد.

در پیِ این رخداد مدیر این مدرسه تعلیق و معلم خاطی نیز به هیئت رسیدگی به تخلفات احضار می شود. «فریدون دامنی» رئیس آموزش و پرورش منطقه بمپور نیز از سمت خود استعفا می کند. روایات مطرح شده، تنها گریزی به ماجراهای رخ داده در نخستین ماهِ سال تحصیلی بود. گرچه شاید این پایانِ ماجراها نباشد و آن ضرب‌المثل معروف در این باره صدق کند که «سالی که نکوست از بهارش پیداست»؛ اگر این‌چنین باشد شاید مدارس دیگر جای امنی برای دانش‌آموزان نباشند.

البته این امید می رود که با رسانه ای شدن این موارد، مسئولان آموزش و پرورش دست به کار شوند و با اندیشه و برنامه وارد عمل شوند و اینگونه ماجراها را ریشه کن کنند.