تحصن در شاه عبدالعظیم علیه وزیری که «کمر اسلام را شکست»
تاریخ را به اندازه ۱۰۸ سال ورق بزنید تا به سوم اردیبهشت ماه ۱۲۸۴ برسید. روزی که ده ها نفر از تجار و بازرگانان سرشناس راهی جنوب تهران شدند تا به سیاست های اقتصادی مظفرالدین شاه اعتراض کنند.
به گزارش پارس ، به نقل ازمجله مهر: در روزهایی که قجرها حکومت را به دست داشتند، ری و حرم شاه عبدالعظیم نبض تحصن هایی بود که زمینه ساز مشروطه شد. تحصن هایی که به بهانه های اقتصادی و سیاسی و مذهبی انجام می شد و حکومت وقت را وادار می کرد تا رویه خود را اصلاح کند.
سوم اردیبهشت ماه ۱۲۸۴ هم روزی بود که به عنوان شروع یکی از همین تحصن ها برنامه ریزی شده بود. بازرگانانی که آن زمان تحت فشار اقتصادی بودند و از تبعیض های وزیر بلژیکی گمرک به تنگ آمده بودند، با همراهی آیت الله بهبهانی تهران را به قصد ری ترک کردند و در حرم عبدالعظیم تحصن کردند. در آن زمان ژوزف نوز بلژیکی وزیرکل گمرکات ایران بود اما خصومتی که با مسلمانان داشت، باعث شده بود رفتار تبعیض آمیزی نسبت به مسلمانان در پیش بگیرد. تعرفه های گمرکی سنگینی که مسیو نوز در نظر گرفته بود، مشخصا مربوط به ایرانی های مسلمان می شد و غیر ایرانی ها یا حتی ایرانی های غیر مسلمان تعرفه های کمتری می پرداختند.
وزیری که « کمر اسلام را شکست»
البته این تنها دلیل بازرگانان برای به دل گرفتن کینه مسیو نوز نبود. نوز با عقاید مردم بازی می کرد، به شکلی آشکار مقدسات دینی را به بازی می گرفت و نه فقط در یک مجلس بالماسکه با لباس روحانیت حاضر شده بود، بلکه کار را تا آنجا رسانده بود که جلوی یکی از میخانه های قدیمی تهران به یک روحانی شراب تعارف کرده بود. همین ها بهانه ای شد تا آیت الله بهبهانی در یکی از منبرهای خود از وضع گمرک و قوانینی که نوز برای دریافت عوارضی مقرر داشته، شکایت کند و آزار مسلمانان در مرزها و استخدام یهودیان به جای مسلمانان در گمرک و استهزاء مسلمانان را شاهدی بر ضرورت اخراج مسیو نوز بداند. آیت الله بهبهانی گفته بود که نوز « کمر اسلام را شکسته» و از شاه خواسته بود که او را به دلیل خیانت اخراج کند. با این حال، مظفرالدین شاه که زمام همه امور را به صدراعظمش عین الدوله سپرده بود، سیاست بی اعتنایی در پیش گرفت و بعدتر مدعی شد چون روحانیون طالب عزل نوز هستند، او را نگه می دارد. همین رفتار بست نشینی بازرگان ها در حرم شاه عبدالعظیم را در پی داشت و در نهایت محمدعلی میرزای ولیعهد، آیت الله بهبهانی را موقتاً قانع کرد که نوز برکنار خواهدشد.
نوز به همراه همکارش پریم برای توهین به عقاید مسلمانان، لباس روحانیت به تن کرده اند
ناامنی در آستانه سفر اروپایی شاه
بازرگانان وقتی در حرم عبدالعظیم تحصن کردند که مظفرالدین شاه خود را برای سفر به اروپا آماده می کرد و ناامنی اوضاع کشور، وضعیت را نگران کننده کرده بود. به همین دلیل عین الدوله این بار مجبور شد برخلاف دفعات قبل، زودتر وارد عمل شود و به بازرگانان وعده رسیدگی دهد.
آزیتا لقایی، در مقاله ای با عنوان « حصن تجار در حرم حضرت عبدالعظیم» در موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران می نویسد: « نارضایتی بازرگانان از وضع نابسامان اقتصادی زمینه ساز تحصن بود. بازرگانان قبلاً هم به عین الدوله شکایت کرده بودند اما نتیجه ای نداشت. پیش از تحصن توسط میرزا جوادخان سعدالدوله نامه ای با امضاهای زیاد در شکایت از کوتاهی های بلژیکی ها به عین الدوله دادند. برای رسیدگی به شکایت تجار جلسه ای با حضور عین الدوله، سعدالدوله، وزیر مخصوص، علاءالملک، دبیر حضور، گروهی از رجال دربار و هفت نفر از تجار و ژوزف نوز تشکیل شد. بازرگانان با دلیل اثبات کردند که بیش از حقوق تعیین شده از آنها گمرک گرفته اند. ژوزف نوز پس از اثبات ادعای بازرگانان به آنها فحش داد، با این عمل جلسه بدون نتیجه ای پایان یافت. پس از آن بازرگانان تصمیم گرفتند در شاه عبدالعظیم متحصن شوند. »
پایان تحصن هشت روزه
تحصن تجار هشت روز طول کشید که از روز دوم پای سعدالدوله، وزیر تجارت و سعیدالسلطنه، وزیر نظمیه هم به ری باز شد تا به اوضاع رسیدگی و بازرگانان را قانع کنند که وضعیت را ساماندهی خواهند کرد. به شرط این که به تهران برگردند. بازرگان ها نپذیرفتند و ۶ روز بعد عین الدوله به بهانه زیارت به شاه عبدالعظیم رفت و خواهان ملاقات تجار شد که تجار درخواست او را رد کردند. دولت تعداد ماموران را در شاه عبدالعظیم بیشتر کرد و در نهایت در روز هشتم، با وساطت محمدعلی میرزا ولیعهد، تجار قبول کردند به تحصن پایان دهند.
سعدالدوله و آیت الله بهبهانی اگرچه با پایان تحصن مخالف بودند و عقیده داشتند تجار را فریب داده اند، اما در نهایت قرار شد مسیو نوز با اختیارات محدود سر کار باقی بماند و در عوض مجلسی از تجار به ریاست سعدالدوله بر کار او نظارت کنند. در گمرکخانه هر شهر هم نماینده ای از تجار حضور پیدا کرد تا روی کارها نظارت داشته باشد و بدون اطلاع و امضای او ماموران گمرک حق دریافت حقوق گمرکی را نداشته باشند.
ارسال نظر