افکار عمومی اما وقتی بیشتر جریحه‌دار شد که اطلاعات بیشتری از جزئیات ماجرا در اختیار مردم قرار گرفت. زن و شوهر جوان در یکی از خیابان‌های شیراز در حرکت بودند که ناگهان خودرویی با آنها تصادف می‌کند.

همان موقع مرد جوان از خودرو پیاده می‌شود تا علت را جویا شود، اما چهار سرنشین عصبانی خودروی مقابل به شکل باورنکردنی از خودرو پیاده و به راننده جوان حمله ور می‌شوند.
 
در این درگیری مرد جوان به وسیله تبر از ناحیه گردن بشدت زخمی و دقایقی بعد مقابل چشمان حیرت‌زده همسر باردارش جان می‌دهد. اتفاقی تلخ و باورنکردنی که یک بار دیگر زنگ هشدار افزایش درگیری‌ها و نزاع‌های خیابانی را در جامعه برای مسئولان و کارشناسان به صدا درآورد.
 
درگیری‌هایی که در یک لحظه کوتاه می‌تواند به جنایتی تلخ تبدیل شود. فاصله این نزاع‌های خیابانی تا قتل و جنایت فاصله کوتاهی است؛ فاصله‌ای که در آن خیلی ساده می‌توان از خشم و عصبانیت پل زد به جنایت و قتل. موضوعی که بهانه می‌شود تا پای صحبت‌های چند کارشناس بنشینیم و به بررسی حادثه‌هایی مشابه بپردازیم. حادثه‌هایی که حتی نام افراد مشهور را هم به صفحه حوادث روزنامه‌ها آورده است، ‌مثل ماجرای تلخ مرگ روح‌الله داداشی، قوی‌ترین مرد ایران در تیر سال 90 در یک نزاع و درگیری خیابانی وقتی چاقوی قاتل، شاهرگ قوی‌ترین مرد ایران را هدف گرفت.

مردم از عواقب قضایی نزاع‌ها مطلع نیستند

آمار نزاع‌ها و درگیری‌های خیابانی تکان‌دهنده است. کارشناسان پزشکی قانونی می‌گویند بیش از نیمی از افرادی که به مراکز معاینات پزشکی قانونی مراجعه می‌کنند جراحت دارند و حدود 20 درصد این جراحات ناشی از بروز درگیری‌ها و نزاع‌های خیابانی است؛ نشانه‌ای واضح از افزایش سطح خشونت بین شهروندان.

اتفاقی که وقتی آن را با سرهنگ محمد عظیمی، رئیس سابق پلیس آگاهی مازندران درمیان می‌گذاریم، می‌گوید: برای غالب قتل‌ها چه در کشور ما و چه در نقاط دیگر کشور، پنج انگیزه کلی شناخته شده است که البته در هر کشوری بسته به فرهنگ آن، عادات رفتاری، خلق و خوی مردم و شرایط مختلفی که بر جامعه حاکم است، این انگیزه‌ها سهم متفاوتی دارد، اما آنچه مسلم است بخشی از قتل‌ها، قتل‌هایی است که به صورت تصادفی و اتفاقی انجام می‌شود.

رئیس سابق پلیس آگاهی مازندران در توضیح بیشتر می‌گوید: البته تصادفی بودن به معنی غیرعمدبودن نیست. در واقع در جنایاتی که حین درگیری‌ها و نزاع‌های خیابانی به وقوع می‌پیوندند، اگرچه آن فردی که در درگیری شرکت داشته مشخصا قصد و نیتی برای قتل و جنایت و از بین بردن طرف مقابل نداشته است،

اما بنا به دلایل مختلف از جمله عصبانیت‌هایی که کنترل نمی‌شود، در شرایط خاصی منجر به قتل می‌شود. برای مثال، ضربه به نقاط حساسی از بدن می‌خورد یا بر اثر همان درگیری و نزاع، بیماری‌های دیگری که از قبل در شخص متوفی بوده بروز می‌کند مانند بیماری‌های قلبی و... .

سرهنگ عظیمی می‌افزاید: بخشی از پرونده‌های قتل که در سراسر کشور به آگاهی‌ها ارجاع می‌شود از این پرونده‌ها است. در حالی که خیلی از اینها با یک مقدار آرامش، تامل و احترام گذاشتن به حقوق شهروندی دیگران و رعایت قوانین و مقررات و احترام قائل شدن برای قانون قابل حل بوده‌اند.

رئیس سابق پلیس آگاهی مازندران، راهکار پیشگیری از این قتل‌های ناخواسته را در آموزش خانواده‌ها و تربیت فرزندان از ناحیه اولیا و افرادی که متولی امر آموزش هستند می‌داند و عنوان می‌کند: در سال‌های اخیر در این زمینه حرکت‌های مثبتی صورت گرفته و همه تلاش می‌کنند این فرهنگسازی را انجام بدهند. با این حال ضروری است توجه بیشتری به بحث کنترل خشم شود، چراکه یک بخش نزاع‌های اینچنینی ریشه در عصبانیت آنی افراد دارد.

 
سرهنگ عظیمی در ادامه تاکید می‌کند: قتل فقط بخشی از نتایج ناگوار درگیری‌ها و نزاع‌های خیابانی است. در بسیاری از موارد این درگیری‌ها باعث به وجود آمدن عوارض جسمی غیرقابل برگشت هم می‌شود مانند نابینایی، قطع عضو و... و من فکر می‌کنم این اتفاق‌ها بیشتر ریشه در این موضوع دارد که افراد درگیر در نزاع از عواقب قضایی مساله مطلع نیستند.
 
افزایش دانش قضایی، عامل بسیار مهمی در کنترل بسیاری از رفتارهای ناهنجار است. این که کسی بداند در یک درگیری اگر آسیبی به کسی برساند چه سرنوشتی در انتظارش است و حتی می‌تواند باعث سلب آزادی‌اش شود، خودش یک عامل بازدارنده از وقوع چنین جرایمی است.

پایین بودن آستانه تحمل و فوران ناگهانی خشم

نزاع و درگیری خیابانی یکی از اصلی‌ترین آسیب‌های اجتماعی جامعه ماست؛ اتفاقی که در فضای عمومی جامعه رخ می‌دهد و تبعات منفی زیادی به دنبال دارد؛ قتل و جنایت‌های خیابانی درست جلوی چشم بقیه شهروندان یکی از تلخ ترین تبعات این زد و خوردهای خیابانی است. دکتر سعید محمدی‌صادق، جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه زاهدان در این باره به جام‌جم می‌گوید: تحقیقات بسیاری در این زمینه انجام شده و همه نشان می‌دهد هیچ یک از این قتل‌ها برنامه‌ریزی شده نبودند.

 
یعنی تصمیمی از قبل برای قتل و جنایت گرفته نشده بوده و فی‌البداهه و ناگهانی اتفاق افتاده‌اند. در حقیقت این طور نبود که یک نفر ابزار قتاله را به دست بگیرد و با برنامه‌ای از پیش تعیین شده برود فرد دیگری را بکشد.

به گفته این استاد دانشگاه، دومین منشا و عامل محرک به وجود آمدن جنایات خیابانی، به عدم کنترل خشم در افراد بر می‌گردد. محمدی‌صادق همین جا روی پایین بودن آستانه تحمل افراد دست می‌گذارد و می‌گوید: بسیاری از این اتفاقات ناشی از عدم کنترل خشم به خاطر پایین بودن آستانه تحمل است.

 
در بسیاری از موارد یک درگیری ساده لفظی، سر پارک ماشین یا ویراژ در خیابان، به اتفاقی خونین منجر شده است، در حالی که اگر از دور به این حادثه‌ها نگاه کنیم هیچ وقت در لحظه‌های اول بوی خون و جنایت نمی‌دهند. این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد: اما خشمی که درون بسیاری از شهروندان نهفته شده، ناگهان فوران می‌کند و از یک مسأله کوچک و یک ناسزا و فحاشی، آتش این خشم شعله ور می‌شود. در حقیقت جرقه اولیه بیشتر این درگیری‌های خیابانی از فحاشی‌هایی است که متاسفانه در جامعه ما رواج پیدا کرده است.
 
این جامعه‌شناس در ادامه می‌افزاید: در گذشته مردم در درگیری‌های خیابانی نقش مداخله‌گرایانه داشتند و نمی‌گذاشتند دعوا بالا بگیرد، اما الان وضع طوری شده که همه فیلمبرداری می‌کنند. یعنی بی‌تفاوتی اجتماعی و بیگانگی اجتماعی به اندازه‌ای رسیده که شهروندان نسبت به پدیده‌های اجتماعی پیرامونی‌شان بی‌تفاوت و خنثی شده‌اند و رسالتی را که به عهده دارند، انجام نمی‌دهند. همین اتفاق هم مزید بر علت است و آتش درگیری‌ها را بیشتر می‌کند. وقتی فردی درگیر می‌شود و می‌بیند بقیه دوربین به دست گرفته‌اند خود این اتفاق، ‌درگیری را تشدید می‌کند.

ریسک ابتلا به خشونت در یک جامعه خشن بالاست

زندگی مدرن، خشونت را در جامعه بالا می‌برد! با این جمله موافق باشید یا نباشید، نمی‌توانید منکر این موضوع باشید که در جامعه امروز، بهانه‌های بروز خشونت بالاست و کمتر پیش می‌آید، وقتی از خانه خارج می‌شوید با صحنه‌ای از یک درگیری در خیابان‌های شهر روبه‌رو نشوید. فرقی نمی‌کند طرف‌های این درگیری، راننده تاکسی و مسافرانش باشند یا دو راننده عصبانی که همزمان با هم به یک جای پارک رسیده‌اند.

دکتر غفور شیخی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در این باره به جام‌جم می‌گوید: عوامل زیادی مانند ژنتیک و محیط می‌توانند در بروز خشونت و افزایش آن در جامعه موثر باشند. برای مثال در محیط‌‌هایی که پرخاشگری خشونت و ناامنی بالاست، ریسک ابتلای افراد به خشونت هم افزایش پیدا می‌کند.

شیخی ادامه می‌دهد: اما در مواردی که خشونت‌ها به درگیری منجر می‌شوند، می‌توان دنبال دلایل دیگری بود. برای مثال شهروندان ما نمی‌دانند برای رفع مشکل‌شان از چه کانالی وارد شوند و از چه طریقی قضیه را حل کنند. در نتیجه به واکنش‌های احساسی و عکس‌العمل‌های سنتی رومی‌آورند.

این جامعه‌شناس در ادامه می‌گوید: در بررسی پرونده‌های مختلفی که در طول سال به مراجع قضایی فرستاده می‌شود، می‌توان به سه دلیل عمده رسید: اول، پرونده‌هایی که با موضوع طلاق تشکیل می‌شوند،‌دوم پرونده‌هایی برمبنای نزاع و درگیری و سوم، پرونده‌‌هایی مربوط به چک‌های برگشتی. همین مساله نشان دهنده حجم زیاد درگیری‌هایی است که در بیشتر آنها خود طرفین دعوا از عاقبت کار بی‌خبرند.

دلیل بعدی این اتفاق از دید دکتر شیخی، ‌تاثیر فشارهای اقتصادی بر روح و روان شهروندان است. وقتی شهروندان از نظر تامین معاش زندگی با مشکل مواجه باشند، با کوچک ترین بهانه‌ای منفجر می‌شوند.

اما و اگرهای ممنوعیت استفاده از سلاح سرد

در بیشتر این درگیری‌ها و نزاع‌های خونین خیابانی، پای یک سلاح سرد در میان است؛ از پنجه بوکس و قمه گرفته تا چاقو و شمشیر و... وسیله‌هایی که درباره حمل آن اما واگرهای زیادی وجود دارد. دسترسی افراد به آلات جرم نباید آسان باشد. تصویب طرح ممنوعیت حمل و به‌کارگیری سلاح سرد راهکاری است که به عقیده کارشناسان می‌تواند دسترسی آسان به سلاح‌های سرد را کاهش دهد.

محمد کاظمی، یکی از اعضای کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس، در توضیح این مطلب می‌گوید: کلیات طرح ممنوعیت خرید و فروش، تولید و حمل سلاح سرد در جلسه گذشته کمیسیون به تصویب رسیده است.کاظمی می‌افزاید: در این طرح ممنوعیت به همراه داشتن قمه، شمشیر و پنجه‌بوکس پیش‌بینی شده و همراه داشتن این اقلام به قصد ارتکاب جرم نیز قابل مجازات دیده شده است. همچنین در تصویب نهایی جزئیات این طرح خرید و فروش و ساخت سلاح سرد ممنوع می‌شود.