دردسرهای ازدواج پنهانی با خارجیها
اگر زنی بدون اجازه دولت شوهر خارجی اختیار کند، این ازدواج از سوی دولت ایران اعتبار ندارد و این ازدواج اگرچه از نظر شرعی باطل نیست اما از نظر قانونی تخلف است و دادگاهها در صورت بروز مشکل کاری با این ازدواج ندارند.
همه اینقدر خوشبخت نیستند که تا قصد ازدواج میکنند همه زنهای فامیل جمع شوند و موردهای مختلف را برای ازدواجشان ردیف کنند؛ یا بهعکس تا به سن ازدواج میرسند، هرکس پسر دم بختی را میشناسد به آنان معرفی کند تا به خواستگاریشان بیاید و بقیه ماجرا.
گاهی پیش میآید که دو آدم از دو سرزمین جدا و دور، تصمیم به ازدواج میگیرند؛ کار دل است دیگر، باید و نباید که سرش نمیشود. اما ماجرا از زمانی شروع میشود که یکی قصد سوءاستفاده از دیگری را داشته باشد. در این قبیل ماجراها، چون پای احساسات به میان میآید و طرفین خیلی نمیتوانند از روی عقل و منطق تصمیمگیری کنند، قانون بهاندازه کافی با تدوین مقررات، سختگیری کرده است.
بیگانه بودن و بیگانه شدن خیلی سخت نیست، فقط تعدادی شرایط میخواهد مثل شهروند یک کشور نبودن، تابعیت یک کشور را نداشتن و مواردی مانند این. حالا معلوم است که هر کسی تابعیت کشور ما را نداشته و از کشور دیگری به ایران آمده باشد، بر اساس قوانین کشور ما، بیگانه به حساب میآید اما آیا میدانید ازدواج با بیگانگان چه تشریفاتی دارد؟ آیا میدانید برای ازدواج با بیگانگان اجازه دولت لازم است؟ آیا میدانید رعایت نکردن مقررات ازدواج با بیگانگان چه عواقبی دارد؟
با کی ازدواج کنیم؟
اینکه یک بیگانه بخواهد با یک ایرانی ازدواج کند، مشکلی ندارد و ازدواج حق آنهاست اما خیلی این کار برایشان راحت نیست؛ یعنی مانند بقیه ایرانیها نمیتوانند شال و کلاه کنند، دست مادر را بگیرند و خواستگاری ببرند یا نمیتواند بهراحتی به هر کسی اجازه بدهد که به خواستگاریاش بیاید. قانون در اینجا هم بیکار ننشسته و خود را مجاز دانسته که حتی وارد یکی از خصوصیترین مسائل زندگی این افراد بشود. در اینجا قانون مانند ریشسفیدی عمل میکند که تا برای ازدواج رضایتش را نگیرند، عشقی به وصال نمیرسد.
ازدواج زن و مردی که یکی از آنها ایرانی و دیگری غیر ایرانی است، شرایطی است و البته اگر عروسخانم ایرانی و آقای داماد غیرایرانی باشد، قانون کشورمان سختگیری بیشتری به خرج داده است. در ادامه هر دو مورد را بررسی میکنیم.
داماد ایرانی و عروس خارجی
مرد ایرانی برای ازدواج با زن بیگانه مشکل چندانی ندارد مگر اینکه مرد جزو مستخدمان دولتی و منصب مهمی داشته باشد، در این صورت است که برای ازدواج حتماً باید دولت مجوز بدهد. حالا اگر مردی بدون کسب اجازه از دولت با زن خارجی ازدواج کند، خیلی جای نگرانی ندارد زیرا از نظر قانونی این ازدواج صحیح است ولی این آقای کارمندِ متخلف، صلاحیت ادامه خدمت را ندارد و دور شغل دولتیاش را باید خط بکشد؛ یعنی ازدواج صحیح است ولی یک تخلف اداری صورت گرفته و مجازات آن هم انفصال از خدمت است.
ازدواج با بیگانگان برای کارمندان وزارت امور خارجه اکیداً ممنوع
مستخدمان دولت که منصبهای مهمی دارند در ازدواج با اتباع بیگانه با محدودیتهایی مواجه هستند. دلیل وجود محدودیت هم منطقی است زیرا با توجه به مقامی که این افراد دارند این احتمال وجود دارد که از لحاظ امنیتی یا اطلاعاتی، سوءاستفادههایی صورت بگیرد، به همین خاطر است که در قانون منع ازدواج کارمندان وزارت امور خارجه با اتباع بیگانه برای تمام مستخدمان و کسانی که در وزارت امور خارجه، سفارتخانهها، دفاتر حافظ منافع و همچنین کارکنان اداری واحدهای مربوطه آمده است.
بر این اساس اگر کارکنانی با وجود اشتغال در این مجموعه (وزارت امور خارجه) بدون رعایت جوانب قانونی ازدواج کنند، اعم از اینکه زن باشد و با مرد بیگانه ازدواج کند یا مرد باشد و با زن بیگانه ازدواج کند، متخلف شناخته میشود و مستوجب مجازات اداری خواهند بود.
مصائب عروس خارجیها شدن
زن ایرانی ممکن است بعد از ازدواج با مرد خارجی، تابعیت شوهر خود را بگیرد. در واقع اگر قانون کشور شوهر، تابعیت شوهر را به زن تحمیل کند، زن تابعیت ایرانی خود را از دست داده و به تابعیت مرد در میآید. قانون هم برای اینکه افرادی هوس ازدواج با خارجیها بهبهانه تغییر تابعیت به سرشان نزند، ازدواج زنان ایرانی با مرد غیرایرانی را منوط به کسب اجازه از دولت کرده است، ضمن اینکه زن ایرانی بعد از ازدواج با یک خارجی، اگر قانون کشور شوهر، تابعیت مرد را بر وی تحمیل نکند، همچنان ایرانی بودن خود را حفظ میکند.
البته این در صورتی است که در قوانین کشور مرد، زن بعد از ازدواج تابعیت شوهر را نگیرد و اگر در قوانین کشور مرد یا همان آقای داماد، زن بعد از ازدواج تابع کشور شوهر خود شود، به این ترتیب زن ایرانی، تابعیت کشور همسر خود را خواهد گرفت.
آقا اجازه، ما عروسی کنیم؟
زن ایرانی برای ازدواج با تبعه خارجی در مواردی هم که مانع قانونی مثل اختلاف در دین زن و مرد وجود ندارد، باید اجازه مخصوص از دولت را نیز بگیرد. صدور اجازه مخصوص ازدواج زن ایرانی با مرد خارجی بهعهده وزارت کشور است که از طریق ادارهکل امور مهاجران استانداری انجام میشود. وزارت کشور میتواند به استانداریها و فرمانداریهای کل و همچنین با موافقت وزارت امور خارجه، به بعضی از نمایندگان سیاسی و کنسولی در خارج از کشور اختیار بدهد که طبق مقررات مربوطه، پروانه زناشویی را مستقیماً در محل صادر و موضوع را به ثبت احوال اعلام کنند.
ماده 1061 قانون مدنی میگوید دولت میتواند ازدواج بعضی از مستخدمان و مأموران رسمی و محصلان دولتی را با زنی که تبعه خارجی باشد، موکول به اجازه مخصوص کند.
سور و سات عروسی
اگر کسی قصد ازدواج با بیگانگان را در سر دارد، رعایت تمامی تشریفات این نوع از ازدواج برایش کاملاً اجباری است. گام اول این تشریفات اخذ پروانه زناشویی است. ابتدا زوجین باید با مراجعه به اداره امور اتباع و مهاجرین خارجی استانداری، درخواست صدور پروانه زناشویی را کرده و گواهینامه از مرجع رسمی کشور متبوع مرد مبنی بر بلامانع بودن ازدواج با یک زن ایرانی را ضمیمه درخواست کنند. گواهینامه مبنی بر تأهل یا تجرد مرد تیز از سوی مراجع محلی یا مأموران سیاسی و کنسولی متبوع مرد صادر میشود؛ البته اگر زوج پناهنده باشد طبیعتاً صدور چنین گواهینامهای امکان ندارد زیرا در این مورد از حمایت مأموران سیاسی و کنسولی برخوردار نیست.
گام دوم ثبت ازدواج است. ازدواج بیگانگان با زنان ایرانی به همین راحتیها نیست زیرا هنگام ثبت ازدواج یک تضمین سفت و سخت از داماد بیگانه میگیرند. در این تضمین مرد خارجی متعهد میشود با همسر ایرانی خود در مدت زناشویی روابط حسنه داشته باشد و وظایف مالی خود را در قبال همسرش بهدرستی ادا کند. در این رابطه تعهدنامهای رسمی مبنی بر پرداخت نفقه و هزینه بلیت برگشت زن به ایران توسط مرد و آن هم در حضور کنسول در سفارت تنظیم و امضا میشود.
دردسرهای ازدواج پنهانی با خارجیها
اگر زنی بدون اجازه دولت، شوهر خارجی اختیار کند، این ازدواج از سوی دولت ایران اعتباری ندارد. حواستان باشد ازدواج بدون اجازه دولت اگرچه از لحاظ شرعی باطل نیست اما از نظر قانونی تخلف است زیرا ازدواج خلاف مقررات صورت گرفته است، بنابراین دادگاهها در صورت بروز مشکل، دیگر کاری با این ازدواج ندارند و اگر زن ایرانی بخواهد از همسر خود جدا شود، دولت ایران نمیتواند از حقوق وی حمایت کند.
این مشکل دامن فرزندان احتمالی را نیز خواهد گرفت؛ به این معنی که در صورت بروز مشکل بین زن ایرانی و همسر غیرایرانیاش، بهدلیل اینکه فرزندان تابعیت ایرانی ندارند، دولت به آنان شناسنامه ایرانی نمیدهد و به همین دلیل، امکان تحصیل برای آنها در ایران وجود نخواهد داشت. حتی بچههای حاصل از این ازدواج در زمینه وراثت هم نمیتوانند از حقوق قانونی خود بهرهای ببرند.
شناسنامه بیشناسنامه
کسانی که پدر خارجی دارند باید تا هجدهسالگی فکر داشتن شناسنامه را از سر بیرون کنند زیرا شناسنامه فقط مخصوص ایرانیهاست و به افرادی که تابعیت ایرانی دارند، داده میشود. این بچهها باید منتظر بمانند تا به سن 18سالگی برسند و بعد از اینکه توانستند تابعیت ایرانی دریافت کنند، شناسنامهدار میشوند، البته آن هم بهشرط اینکه بلافاصله پس از رسیدن به سن 18 سال تمام، لااقل یک سال دیگر در ایران سکونت داشته باشند و درخواست خود را برای دریافت این تابعیت به وزارت امور خارجه بدهند.
خطر حبس در کمین است
قانون حمایت از خانواده برای مرد خارجی که خلاف مقرراتِ گفتهشده، تن به ازدواج با زن ایرانی بدهد، مجازاتی در نظر گرفته است. این قانون میگوید هر فرد خارجی که بدون اجازه یا بهخلاف سایر مقررات قانونی با زن ایرانی ازدواج کند، به مجازات حبس محکوم میشود.
ارسال نظر