به گزارش پارس به نقل از مجله مهر، ۶۲۲ سال قبل گوهرشاد آغا، ۳۲ ساله بود که هوای زیارت مشهد به دلش افتاد. نذر کرده بود گردنبند الماس نشانش را خرج مسجدی کند که در سایه امام رضا (ع) بنا شود و این گردنبند را به بازرگانی ایرانی فروخت و هزینه ساختش را از دارایی خود فراهم کرد. چند هفته بعد کلنگ مسجد درست در ضلع جنوبی حرم علی بن موسی الرضا (ع) به زمین خورد، این مسجد در سال ۸۱۲ ه. ق در زمینی به مساحت ۸۷۹۸ متر مربع ساخته شد تا هم نام گوهرشاد بیگم در تاریخ ماندگار شود و هم به همت او مسجد گوهرشاد افتخار معماری اسلامی باشد که قرن هاست پابرجا مانده.

امیرزاده نیکوکار

مهد علیا گوهرشاد آغا یا گوهر شاد بیگم امیرزاده ای بود که در دوران تیموری زندگی می کرد. پدرش امیر غیاث الدین ترخان، لقب ترخان را وقتی از چنگیزخان گرفت که در جنگ های مختلف شرکت کرده و از خود شجاعت نشان داده بود. ترخان به ترک ها و مغول ها یا بزرگانی گفته می شد که مزایای موروثی را به ارث می بردند، از پرداخت مالیات معاف بودند و آنقدر در حکومت اعتبار داشتند که هر وقت می خواستند، می توانستند به دیدن سلطان بروند. ترخان همچنین واسطه ای میان سلطان و رعیت بود و گوهرشاد بیگم، یک ترخان زاده بود.

بعدها هم که به همسری شاهرخ میرزا پسر تیمور گورکانی درآمد، همچنان یکی از زنان قدرتمند و با نفوذ و ثروتمند ایران بود که عروس موسس حکومت تیموریان شده بود. با این حال همه کمالات گوهرشاد در ثروت و قدرت خانواده اش خلاصه نمی شد. گوهرشاد را زنی ادب دوست، هنرپرور و خیر می دانستند که به تاریخ و ادبیات علاقه داشت، فرزندان هنرمندی تربیت کرد و دارایی اش را همیشه صرف کار خیر کرد.

 

بهترین معماران برای بهترین بناها

گوهرشاد وقتی تصمیم گرفت ماندگارترین میراث خود را به یادگار بگذارد، قوام الدین شیرازی سرشناس ترین معمار ایرانی را استخدام کرد تا ساخت مسجد گوهرشاد را به او بسپارد. قوام الدین هم حاصل سال ها تجربه و دانش خود را در بند این مسجد به یادگار گذاشت تا نظم و تقارن و ظرافت این بنا را تا ۶ قرن بعد هم به رخ بکشد، اسم گوهرشاد در دو محل با کاشی معرق نگاشته شده است یکی در قسمت بالای در نقره ای که به" دارالسیاده" می رود و دیگری بر کتیبه ایوان مقصوره که به خط زیبای پسری وی شاهزاده بایسنقر است.

به دنبال ساخت این مسجد گوهرشاد بیگم موقوفات بسیاری را در این مسجد ماندگار کرد: از مجموع درآمد رقبات، یک عشر، حق التولیه متولی تعیین کرد، یک عشر دیگر را برای کارکنان و ضابطان و عمال و معمار کنار گذاشت و سپرد که مابقی درآمد را صرف عمران و آبادی مسجد گوهرشاد کنند.

گوهرشاد بیگم آثار و ابنیه زیادی از خود به جا گذاشته است که می توان به غیر از مسجد گوهر شاد مشهد از مسجد جامع، مدرسه و خانقاه شهر هرات نام برد که هر دو این مساجد از شاهکارهای هنر و معماری و کاشیکاری قرن نهم هجری به شمار می رود. همچنین آثار ارزنده ای در حرم امام رضا (ع) و اطراف آن پدید آورد از جمله دو رواق" دارالحفاظ" و" دارالسیاده" را بنا کرد که معمار این دو رواق و دو مسجد در هرات و مشهد قوام الدین شیرازی بود، مدرسه و خانقاهی که گوهرشاد دستور احداث آن را صادر کرد محلی برای تحصیل علمای برجسته ای از خراسان بود.

پسران هنرمند گوهرشاد

پسران گوهرشاد بیگم نیز هر دو هنرمند بخصوص در زمینه خط بودند، یکی از پسران او به نام میرزا بایسنقر خوش طبع و هنرپرور بود و در خط ثلث سرآمد دیگر خطاطان زمان خودش به حساب می آمد؛ به طوری که کتیبه پیش طاق مسجد گوهرشاد هم که به خط ثلث نوشته شده، از هنرهای بایسنقر است. بزرگ ترین قرآن موجود در ایران هم که طول هر صفحه آن دو زرع و نیم است با هنر دست بایسنقر ماندگار شده که اگر سری به آستان قدس رضوی بزنید، می بینید که هنوز هم برخی صفحات آن در موزه موجود است.

پسری که گوهرشاد تربیت کرد، مثل مادرش ادب دوست بود. او بانی زیباترین مکتب کتابسازی در ایران بوده است و در زمان خود نسخه های نفیس و زیبا بسیار نوشته و به تصویر کشیده است، همچنین به جهت علاقه خاصی که به هنر نشان می داد هنرمندان بسیاری را حمایت می کرد و گرد هم می آورد.

میرزا سلطان ابراهیم پسر دیگر گوهر شاد هم مانند برادرش هنرمند بود و قرآنی به خط نسخ بسیار عالی از او در کتابخانه رضوی به یادگار مانده است. کتبیه های بسیاری هم به خط او در بناهای تاریخی شیراز وجود دارد که از جمله دارالصفا و کتیبه موجود در بقعه ظهیری است. همچنین میرزا ابراهیم سلطان کلیه مصالح و زندگی تیمور را به فارسی و ترک جمع آوری و مقایسه و تدوین کرد و تحویل شرف الدین علی یزدی داد.

قتلی که پرونده گوهرشاد را بست

پرونده زندگی گوهرشاد آغا اما با قتلش به پایان رسید. او وقتی ۸۱ ساله بود، بر اثر وسوسه جمعی به دستور میرزا سلطان ابوسعید تیموری، برادرزاده همسرش در هرات به قتل رسید و پیکرش در هرات و در مدرسه گوهرشاد که خود آن را ساخته بود، کنار مزار شوهرش به خاک سپرده شد. بعدها پسرش، میرزا بایسنقر هم در این مدرسه دفن شد تا همراه پدر و مادرش زیر سایه مهم ترین مسجد ایران آرام بگیرد.