با مهری تیموری «فاخته» ، بانوی دکلمه خوان:
همه چیز برای من از یک اتفاق ساده، آغاز شد
زمانی که برای اولین بار پوستر آلبوم «بزن بارون» که دکلمه یک خانم بدون همراهی آوا و آواز و صدای خواننده مرد در ژانر موسیقی پاپ، پشت ویترین فروشگاه های محصولات فرهنگی دیده شد، در کنار عجیب بودن، نشان از رخ دادن کورسوی اتفاقات خوب در عرصه موسیقی بود.
به گزارش پارس به نقل از مجله آرمانی، این تفکر و جرات که « من به عنوان یک خانم می توانم اثری ارائه دهم که مطابق تفکر و اندیشه درونی ام است» از اندیشه خانمی برخواسته بود به نام « مهری تیموری» که با نام هنری « فاخته» آلبوم خود را منتشر کرده بود.
آنچه در ادامه می خوانید گفتگوی ما با تنها خانمی است که موفق به انتشار آلبوم دکلمه در موسیقی پاپ به صورت مجاز شده است.
بیان احساس درونی
مهری تیموری، فرزند سوم خانواده و متولد ۳۰ شهریور سال ۱۳۵۸ در بیمارستان نهم دی تربت حیدریه و در حال حاضر ساکن تهران هستم. پدرم که نزدیک به ۴ سالی می شود برای همیشه از دستش داده ایم، بازنشسته ارتش بود و مادرم هم معلم بازنشسته هستند. در خانواده ای فرهنگی بزرگ شدم و رشته تحصیلی ام ادبیات بود. به واسطه علاقه به این رشته از ۱۵ سالگی شروع به نوشتن کردم. در همان دوران به علت رفت و آمد خانوادگی با هنرمندانی همچون کیانوش گرامی و رضا آشتیانی به هنر و بازیگری علاقمند شدم و در چند فیلم هم نقش های کوتاهی بازی کردم. با این حال، بازیگری تمام آن چیزی نبود که من از هنر و علاقه ام به این رشته می خواستم. شعر در وجودم ریشه قوی تری دوانده بود. به دنبال راه دیگری برای بیان احساسات درونی ام می گشتم و سرانجام یافتن این مسیر، راهی به سمت تولید و ساخت آلبوم دکلمه « بزن بارون» به سوی من باز کرد.
ترانه هایم را دکلمه کردم
همه چیز از یک اتفاق ساده آغاز شد. یک روز که برای سرودن تیتراژ یک فیلم به موسسه سینمایی رفته بودم، به طور اتفاقی با « نیما نورمحمدی» آشنا شدم و در طی آن گفتگو، شرایط برای تولید آلبوم دکلمه با آهنگسازی ایشان هموار شد. البته در ابتدا قرار بود، او صرفاً روی یک ترانه برای تیتراژ آن فیلم موسیقی بسازد. به همین خاطر من هم چند ترانه به ایشان پیشنهاد دادم و با این هدف که ایشان بتوانند با اشعارم ارتباط بهتری برقرار کنند، سروده هایم را همان جا دکلمه کردم و این نقطه آغاز و ورود من به این عرصه بود. در پایان آن مصاحبت، ترانه ها برای اجرا در آلبوم انتخاب شدند و در واقع تیتراژ فیل که « انتقام» نام داشت به دست فراموشی سپرده شد. البته در این فیلم که به کارگردانی بهروز طاهری ساخته شده بود، بخش هایی رو دوبله کردم. ناگفته نماند که اگر تصور کردم صدای خوبی دارم و از عهده این کار بر می آیم، تقصیرش متوجه اطرافیانی است که من را برای اتمام و انتشار این آلبوم ترغیب کردند. به شخصه، نمی توانم از نگاه بیرونی نسبت به خودم، صدایم را ارزیابی کنم اما خوشحالم که استقبال از « بزن بارون» که اولین آلبوم دکلمه بدون آوا و آواز و همراهی صدای یک آقا در عرصه موسیقی پاپ بود، به من ثابت کرد که تا حدودی موفق عمل کرده ام.
انتخاب نام مستعار « فاخته»
اشعار و ترانه های من پر از تنهایی و اندوه هستند و این شاید به احساس درونی ام بر می گردد و یا دلیلش این است که ناراحتی ها تاثیر بیشتری بر روحیه ام دارند. همیشه سعی کرده ام شکننده نباشم و مشکلات را تحمل کنم اما به هر حال نمی توانم منکر لطافت روح زنانه ام باشم؛ چیزی که در تمام اشعارم به چشم می خورد. در واقع من خودم را به تصویر می کشم؛ با همان احساس، غم ها و شادی ها. ترجیح می دهم در ترانه هایم، تنها یک زن باشم تا شبحی از هر جنس و اعتقادی… هنگامی که استارت ضبط آلبوم خورده شد، به فکر یافتن نامی افتادم که در کنار خاص و راحت بودن، نشان دهنده درونی ام باشد، چرا که معتقدم بودم یک نام مستعار و ساده می تواند باعث برقراری ارتباط بهتری با مخاطب شود. نام « فاخته» را به این خاطر انتخاب کردم که شخصاً به این پرنده علاقه خاصی دارم؛ پرنده ای که با وجود آرامش، تنهایی و اندوهی که در چهره دارد، سمبل آواز خوش در فصل بهار است.
برخوردهای منفی کم نبود
پس از انتشار آلبوم، پیغام های زیادی با موضوع تبریک دریافت کردم، البته برخوردهای منفی و گاه منتقدانه هم کم نبودند. گاهی از زن بودنم ایراد گرفتند که نباید وارد عرصه هنر می شدم و برخی نیز به غمگین بودن قطعات معترض بودند. به هر حال، چه محبت ها و چه مخالفت ها، هر دو را بر دیده منت گذاشتم و خوشحال هستم که هنوز در این مسیر فعالم. می توانم بر این ادعا صحه بگذارم، که در این راه با تلخی و سختی های زیادی مواجه بودم. نه اسپانسری و حامی مالی وجود داشت و نه حمایت معنوی می شدم. البته تلخی ها را به شیرینی « رسیدن» به هدف به جان خریدم، اما کم نبودند کسانی که ساز مخالف زدند و سنگ سر راهم گذاشتند و اینها، خاطره سازان سختی های این مسیر شدند. هر آنچه از این آلبوم برای من حاصل شد، نتیجه تحمل و تلاشم بود. در هر کاری، مخالف مسیر آب حرکت کردن، سخت و طاقت فرسا است. زمانی که این آلبوم تکمیل شد، از چند جهت زیر فشار بودم. دلهره گرفتن مجوز و رفع تغییر و ایرادهای احتمالی، آرام و قرار را از من گرفته بود، چرا که این آلبوم برعکس موارد مشابه، خالی از صدای آقا به عنوان همخوان بود… از سوی دیگر، عدم استفاده از اشعار کلاسیک فارسی، کار را کمی سخت تر کرده بود، به هر حال من می خواستم کار جدید انجام دهم و خوشحالم که به هدفم رسیدم.
برنده مسابقه « سیمای خانواده»
در برنامه « خانواده» شبکه یک سیما با اجرای آقای هرمز شجاعی مهر، مسابقه ای با مضمون بهترین مناجات برگزار می شد. من هم تماس گرفتم و دست نوشته هایم را به عنوان مناجات خواندم. وقتی با من تماس گرفتند و گفتند که در این مسابقه برنده شدم و باید بروم جایزه ام را دریافت کنم، بسیار خوشحال بودم و سر از پا نمی شناختم. روزی که قرار بود، برای دریافت جایزه بروم، شادروان ناصر عبداللهی که گویا صدا و سروده های من را شنیده بودند، با من تماس گرفتند و پیشنهاد دادند با هم همکاری داشته باشیم و خواستند برایشان ترانه ای بنویسم. آنقدر از این تماس خوشحال شدم که جایزه را فراموش کردم. ترانه را نوشتم اما دیگر خبری از ایشان نشد تا اینکه خبر فوت شان را شنیدم. صد افسوس!
اشعار خودم
در آلبوم اول، از اشعار خودم استفاده کردم، زیرا احساس می کردم، بهتر از سروده دیگران روی صدایم می نشیند. به هر حال، آنها را از احساس شخصی و درونی ام برخواسته بودند و این گونه بهتر می توانستم، معنا و مفهوم شان را به شنونده ها منتقل کنم. البته قبول دارم که به واسطه این مسئله، تم تصویری آلبومم تقریباً سیاه و منفی شد، اما از آنجایی که در آلبوم اول ترجیح می دادم، « من» باشم؛ بدون نقش و ریا، به این نتیجه رسیدم، همان سروده هایی را اجرا کنم که با آنها ارتباط قلبی برقرار کرده ام. معتقدم تصنعی اما زیبا حرف زدن، شاید در یک لحظه مخاطب را درگیر کند، اما نمی تواند تاثیر قطعی و اساسی به جا بگذارد. می خواستم همان سروده هایی را اجرا کنم که متعلق به روح و ذهن من هستند. البته برای آلبوم دوم احتمال دارد، به جزء خودم از ترانه چند نفر دیگر هم استفاده کنم و صحبت هایی هم در این زمینه شده است که پس از به نتیجه رسیدن نام این دوستان عزیز مطرح خواهد شد. این دوستان هم تفکر و نگاهی شبیه به من دارند و جای کار با یکدیگر وجود دارد. برای برقراری ارتباط با ترانه این عزیزان سعی کردم، از قطعاتی با تصاویری که در ذهن خودم بود، استفاده کنم و در واقع صرفاً نوع کلام و لحن بیان واژه ها تغییر کرده است، وگرنه باز هم من خودم هستم؛ با همان دیدگاه، اندیشه و تفکر.
خنجر به هنرمندان
متاسفانه با فضا و جو بدی در عرصه موسیقی مواجه شده ایم، که سبب عدم فروش آلبوم ها و شکست مالی هنرمندان شده است. اینترنت با آنکه به نوعی بهترین و مهمترین حامی اهل موسیقی محسوب می شود، اما بزرگترین ضربه را نیز بر پیکره این هنر وارد می کند. هر علاقمند به موسیقی، با دانلود رایگان و آسان یک قطعه، در واقع خنجری از پشت به هنرمند محبوبش می زند، چون باعث می شود او برای همیشه به علت مشکلات مالی از این وادی خارج شود. با توجه به این که شرکت های تولید، اقدام به انتشار تعداد کثیری آلبوم نکرده و چون گذشته شرکت های غیر هنری، برای معرفی آثار و محصولات خود جهت اسپانسرینگ، بر روی آلبوم ها، حساب باز نمی کنند، ما هم مجبور شدیم، لااقل برای شنیدن در ابعاد بیشتر، به انتشار آلبوم به صورت اینترنتی پس از مدتی که از انتشار آن گذشته، دست بزنیم. در واقع آلبوم « بزن بارون» شامل ۵ ترانه به نام های « بزن بارون» ، « به یاد تو» ، « عشق اشتباه» ، « گناه» و « یادگاری» می شد، که به تازگی تمام قطعات این آلبوم به همراه دو تک قطعه « آرزو» و « دل خسته» که در زمان انتشار از آلبوم حذف کرده بودیم، را در یک مجموعه برای دانلود بر روی اینترنت قرار داده ایم که خوشبختانه با استقبال مواجه شد. تک قطعه دیگری را نیز آماده انتشار دارم، که البته با آهنگساز و ترانه سرای جدیدی کار کرده ام و این، در واقع تستی، برای تغییر فضای کار به سمت سروده های دیگر، همکاران است. در پایان نوروز سال ۹۲ را به هم میهنانم تبریک می گویم و امیدوارم که شاهد اتفاقات خوبی در حیطه موسیقی باشیم.
ارسال نظر