پایگاه خبری تحلیلی «پارس»«دکتر زهره الهیان» یکی از نامزدهای ائتلاف‌ بزرگ اصولگرایان در انتخابات هفتم اسفند مجلس شورای اسلامی، نماینده مجلس شورای اسلامی در دوره هشتم و عضو فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی و هیأت رئیسه کمسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در یادداشتی اختصاصی برای «پارس» در واکاوی نقش زنان در سیاست و دو قطبی جنسیتی به عنوان برنامه انتخاباتی رسانه های بیگانه نوشت:

مشارکت زنان در عرصه های سیاسی به یک ضرورت پیوند ناگسستنی در شرایط بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تبدیل شده است. در حال حاضر مشارکت زنان ایرانی در روند تعیین سرنوشت خویش نزد جهانیان زبان زد شده است؛ به طوری که میتوان مشاهده کرد که امروزه بسیاری از کشورهای مسلمان در منطقه از زن مسلمان ایرانی در حهت مشارکت سیاسی و تعیین سرنوشت خویش الگو گرفته است. در واقع این ظرفیت هدیهای از سوی تفکر حضرت امام (ره) به زنان ایرانی بود تا این که قادر باشند مشارکت خویش را در سطوح کلان کشور به نمایش گذارند.

امروز بعد از گذشت سی و هفت سال از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد هستیم که بانوان به جهت مشارکت و حضور گسترده در عرصه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، علمی و سیاسی به توانمندیهای بالایی دست پیدا کردهاند؛ لذا ضرورت دارد که مسئولین و دولت مردان به این پتانسیل و ظرفیت بالا توجه داشته باشند و برای به کارگیری این ظرفیت بی بدیل برنامه ریزی داشته باشند.

با این حال متاسفانه از سوی برخی از دولت مردان به این ظرفیت کم لطفی و کم توجهی میشود و در راستای پیشبرد اهداف کلان نظام از این ظرفیت به خوبی بهره گرفته نمیشود. گفتنی است که آن چه که مسلم است، نظام استکبار برنامه ریزی جدی برای جامعه زنان ایرانی دارد و این مساله در اعتراف خانم کلینتون، وزیر سابق ایالات متحده آمریکا در مدتی قبل قابل مشاهده است. وی مدتی قبل در زمان حضور خویش در وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا اعلام کرد که برای زنان مسلمان برنامه آموزش و توان مندی ویژه دارند. این موضوع نشان از اهمیت بسیار بالای تفکر اسلامی و تفکر انقلابی در باب حضور و مشارکت زنان دارد که آنها را نگران کرده است و به این اندیشه واداشته است که بودجهای را برای تغییر و استحاله زن مسلمان ایرانی اختصاص دهند.

به عنوان نمونه از این دست مثالها میتوان به اختصاص اعتبار پنجاه میلیون دلاری برای افزایش مشارکت زنان در عرصه فضای مجازی اشاره داشت. در کنار این برنامه ها میتوان به موضوعات دیگری نیز اشاره داشت. به عنوان نمونه این مسائل را میتوان در کنار موضوعاتی مثل ایجاد کمپینها قرار داد؛ کمپین هایی که در آستانه انتخابات شکل گرفته است و موجب ایجاد یک تقابل بین جامعه زنان و جامعه مردان میشود. کمپین کارت قرمز نمایندگان زن ستیز از این دست کمپینها است که میتوان به آن اشاره کرد؛ این کمپینها با طرح شعارهای فمینیستی شکل گرفته است و یک تقابل و ستیزه جویی را میان زنان و مردان جامعه تداعی میکند؛ با این وجود این در حالی است که در کشور هرگز چنین تقابلی بین جامعه زنان و جامعه مردان وجود نداشته است، بلکه طریق پیشرفت و تعالی جامعه در گرو تعامل، هم دلی و هم زبانی جامعه زنان با کلیت جامعه به خصوص در سطوح بالای مدیریتی است؛ لذا طرح شعارهای افراطی و شعارهای فمینیستی و جنسیتی کردن انتخابات به ضرر انتخابات و مشارکت حداکثری زنان شمرده میشود که قاعدتا این نوع طرح ریزیها با هوشمندی جامعه زنان ایرانی ابتر و ناقص خواهد ماند.

در حالی که دو قطبی جنسیتی از سوی برنامه های انتخاباتی رسانه های بیگانه دنبال میشود اما بایستی به این نکته مهم توجه داشت که اهداف آنها جنسیتی کردن انتخابات و ایجاد مقابله بین زنان و آقایان در مجلس شورای اسلامی است؛ اقداماتی که نوعی جفا به جامعه زنان محسوب میشود؛ لذا گفتنی است که تنها با تعامل، همراهی و هم سویی جامعه زنان با کلیت جامعه میتوان به حقوق حقه زنان دست پیدا کرد. این تقابل و ستیزه جویی و ایجاد کمپین هایی در مخالفت با آقایان نه تنها حلال مشکلات نخواهد بود، بلکه خود مشکل ساز به نظر میآید.