به گزارش پارس به نقل از الف نسبت به افرادی که توانِ‌ مالی پایین دارند، دو نوع نگاه می‌توان داشت. در نگاه اول این افراد "فقیر" دانسته می‌شوند و در نگاه دوم "مستضعف". اگر ما افراد ذکر شده را "فقیر" تصوُر کنیم، خودشان را علت مشکل‌شان دانسته‌ایم و ناخودآگاه نگاه‌مان ترحم‌آمیز و از سر "لطف" خواهد بود. اما اگر آنها را "مستضعف" یعنی "ضعیف نگه‌داشته شده" بدانیم، جامعه، خودمان و حاکمیت را مقصر مشکل دانسته‌ایم و نگاه‌مان به آنها نگاهی "بدهکارانه و از سر تکلیف" خواهد بود. 

نوعِ نگاهِ اولی سعی می‌کند با از خودگذشتگی و فداکاری، بخشی از دارایی خود را به فقرا ببخشد اما در نگاه دوم فرد باید خود و جامعه را اصلاح کند تا مشکل مستضعفان حل شود.
عذاب وجدان و احساس ناراحتی بابت "فقر" در جامعه با بخشش تسلی پیدا می‌کند، انگار فرد می‌گوید من سهم خودم را پرداخت کرده‌ام. اما عذاب وجدان و احساس تکلیف بابت "مستضعفین" در جامعه تا حل کامل مشکل وجود دارد. فرد دائما خود را شماتت می‌کند و رفتار روزمره‌اش را به گونه‌ای تنظیم می‌کند که اگر به رفع "استضعاف" کمکی نکند لااقل آنرا دامن هم نزند. 

حالا و در قضیه‌ی دیوار مهربانی که مدتی است باب شده، حس من این است که نگاه، از بالا و از سر لطف به فقراست. انگار می‌خواهیم عذاب وجدانِ خودمان را تسلی بدهیم. طی زندگی روزمره‌مان، در همان حالی که داریم در مسیر افزایش استضعاف اگر نه به عنوان یک مهره دست‌ِ کم به عنوان یک بی‌تفاوت حرکت می‌کنیم، می‌زنیم بغل، دنده را خلاص می‌کنیم یکی از لباس‌های دستِ دوم خودمان را آویزان می‌کنیم، سلفی می‌گیرم، سوار می‌شوم و ادامه‌ی مسیر با وجدانی آسوده یا کمی آسوده‌تر؛ اما هرگز به این فکر نمی‌کنیم که ما خودمان مگر لباسِ دستِ دوم دیگری را می‌پوشیم؟ پس چرا باید برای به تن کردن لباس دستِ دوم شهروند درجه یک به تن شهروند درجه دو خوشحال باشیم و هورا بکشیم؟ به این فکر نمی‌کنیم که چه شد که بجای پنهان کردن فقر از سرِ‌ خجالت از وجود آن، آنرا علنی می‌کنیم و بابت‌ش خوشحال‌م می‌شویم؟

به این فکر کرده‌ایم که از پس‌فردا در مدارسِ جنوبِ شهرٰ، پسرک و دخترکی که کاپشن نو به تن می‌کنند انگِ "دیوار مهربانی" از دوستان‌شان دشت می‌کنند؟ این رسم جوانمردی نیست که ما برای آسوده‌ کردن خاطرمان، انگ بسازیم.

دیوار مهربانی خوب است، اما نه برای گوشه‌ای از شهر، که همیشه باید پیش رویمان باشد وگرنه کارکردش به عنوان مسکنی برای جامعه‌ای که با شتاب هرچه تمام‌تر به سمت فاصله‌ی طبقاتی می‌رود کاملا هم مضر و مخفی کننده‌ی درد و "انگ ساز" است.