پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- زهرا کریمی- یکی از موضوعاتی که معمولا از سوی والدین مورد غفلت قرار می‌گیرد؛ آمادگی دخترانشان برای ورود به زندگی مشترک است.

برخی والدین با خود تصور می‌کنند که آمادگی دخترانشان برای ازدواج تنها به‌مدتی اختصاص دارد که برای او خواستگار می‌آید درحالی‌که باید کمی دقیق‌تر نگاه کنند و از همان دوران بلوغ شرایطی را فراهم کنند تا دخترشان آمادگی ورود به یک زندگی جدید را داشته باشد. از این‌رو در آستانه روز دختر به سراغ سرکار خانم طاهره همیز مشاور خانواده و کارشناس مذهبی رفته‌ایم. تا راهکارهای لازم برای آماده کردن دختران برای ازدواج و زندگی مشترک را از زبان ایشان بازگو کنیم.

او را در نقش‌های زنانه غرق کنید

یکی از اشتباهاتی که پدران و مادران در تربیت دخترانشان مرتکب می‌شوند این است که به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که دخترانشان هویت زنانه خود را فراموش می‌کنند. درصورت ادامه این رفتار، در آینده با دخترانی مواجه می‌شویم که مرد نیستند؛ اما هویت مردانه دارند. نوع لباس پوشیدن و حرف زدن آنها نیز مردانه است. مثلا بارها دیده‌ایم که پدران عنوان می‌کنند که دخترم برای خودش مردی شده است درحالی‌که مردانگاری هویت انسانی به زنان و دختران آسیب می‌زند. برای اینکه این اشتباه در تربیت دخترانمان پیش نیاید و آینده او را تحت‌تأثیر قرار ندهد باید نقش‌های زنانه او را جدی بگیرید. برای این کار از سنین نوجوانی دخترانتان را تشویق به‌کار خانه کنید. موقع آشپزی از او کمک بگیرید. برایش لباس‌‌هایی بخرید که نقش‌های پسرانه نداشته باشد. مسئولیت کارهای مهم در خانه را به او بسپارید. اجازه دهید تا او از ایفای این نقش‌ها احساس خوبی داشته باشد و البته کاری نکنید که از بروز این رفتارها خسته شود. همه‌‌چیز را در کمال آرامش به او یاد بدهید. مثلا مدام از آشپزی و دستپخت او ایراد نگیرید زیرا ممکن است ذوق کدبانوگری را در او از بین ببرید.

دختران را به مادرشدن علاقه‌مند کنید

یکی از موضوعات مهمی که متأسفانه این روزها در رفتار برخی دختران ظهور و بروز پیدا کرده، تغییر نگاه آنها درخصوص نقش مادری است. مادران باید به‌گونه‌ای رفتار کنند که فرزندانشان به خوبی بتوانند نقش مادری را ایفا کنند؛ مثلا اگر خواهر و برادر کوچک‌تر دارند از او برای برخی کارها کمک بگیرید. به او مسئولیت بدهید. با او بازی کنید و اجازه دهید نقش مادر را بازی کند و شما فرزندش شوید. اینکه دختران ما حسی به مادر شدن نداشته باشند اصلا اتفاق خوبی نیست.

عروسک ها را جدی بگیرید

یک دختر زمانی برای زن بودن و همسر بودن خود ارزش قائل خواهد شد که در موقعیت دخترانه پرورش پیدا کند و از این طریق به موقعیت زنانه و مادرانه برسد. برای اینکه دخترانمان را در موقعیت دخترانه پرورش دهیم باید به نیازهای خاص او توجه کنیم. دختران ما قطعا علاقه‌مند به بازی با عروسک هستند. شما از این طریق به خوبی می‌توانید خیلی مسائل را به دخترتان آموزش دهید. این تمرین به‌خصوص در سنینی که دخترتان 5تا 8ساله است بسیار مفید به‌نظر می‌رسد. وقتی می‌خواهید نقش یک زن موفق را به او آموزش دهید از طریق عروسکش به خوبی این کار را انجام دهید. مثلا نمایش عروسکی برای او اجرا کنید تا او یاد بگیرد چگونه باید در مقابل سختی‌ها از خود صبوری نشان دهد. شما باید به‌عنوان یک مادر مولفه‌های یک همسر خوب را از این طریق به فرزند خود آموزش دهید و مطمئن باشید وقتی دخترتان این آموزش‌ها را دید و ازدواج کرد حاصل این همه وقت گذاشتن را خواهد دید. البته وقتی بزرگ‌تر شد مادر و پدر باید با رفتار خودشان اینگونه مسائل را به او یاد دهند. پدر و مادری که جلوی دخترشان سر هم داد نمی‌زنند قطعا به فرزندشان ضرورت آرامش در زندگی مشترک را گوشزد می‌کنند.

چه زمان متوجه شویم دخترمان آمادگی ورود به زندگی مشترک را دارد؟

بهترین زمان برای ازدواج دختر وقتی است که به بلوغ زوجیت برسد، بلوغ زوجیت بلوغی است ترکیب شده از بلوغ جنسی، بلوغ اخلاقی، بلوغ عقلی، بلوغ اقتصادی و بلوغ عاطفی. هر زمان احساس کنید که دخترتان، توانایی حضور در یک زندگی دیگر را دارد و از جهت عاطفی فرد وابسته و لوسی نیست، اگر پولی دستش آمد خرج بی‌خود نمی‌کند و عقل اقتصادی دارد و در حیطه اجتماعی توانایی این را دارد که خودش را مدیریت کند، هرگاه این حداقل‌ها را داشت بهترین زمان برای ازدواج است. به اعتقاد بنده بهترین زمان همان 24-18سالگی است . خانواده با درست تربیت کردن و فراهم کردن فرصت ازدواج و دادن مشورت درست و به موقع به دخترها، می‌تواند به ازدواج دخترش کمک کند.

در هنگام انتخاب به دخترتان استرس وارد نکنید

والدین در زمان ازدواج دخترموظف هستند که شناخت کافی از عضو جدیدی که قرار است پا به کانون خانواده بگذارد به‌دست آورند، آنها باید با خانواده این عضو جدید ارتباط برقرار کرده و نحوه زندگی او را مورد بررسی قرار دهند و او را به دور از تعصبات خاص خود و با توجه به سلیقه و نظر دخترشان مورد ارزیابی قرار داده و عیب‌ها و حسن‌های او را به فرزند یادآوری کنند. مشاوره کافی به فرزندانشان ارائه کنند. تجربه‌هایی که از دوران زندگی مشترک خود داشته‌اند را در اختیار دخترشان قرار داده و او را با فراز و فرودهای زندگی مشترک آشنا کنند.

پدر و مادر باید با بیان معیارهای درست انتخاب همسر برای دخترشان به‌گونه‌ای رفتار کنند که او بهترین انتخاب را داشته باشد. در زمان انتخاب او اوضاع آرام و بدون تنشی را فراهم کنند تا فرزند با فراغ خاطر به بررسی مورد ازدواج بپردازد. قطعا از درگیرشدن و بحث کردن با فرزند و به‌وجود آوردن استرس‌های بی‌مورد و تحت‌تأثیر قرار دادن فکر او با مسائلی که بعدا می‌تواند مطرح شود جلوگیری کنند.

به دخترتان فرصت انتخاب دهید

پدر و مادر باید نقش یک راهنما و کمک‌دهنده را در زمان ازدواج دخترشان داشته باشند. یعنی به‌گونه‌ای رفتار نکنید که چون برای فرزندتان زحمت زیادی کشیده‌اید باید سختگیری بی‌جا از خودتان نشان دهید. وقتی شما به‌عنوان والدین به خوبی دخترتان را برای ازدواج آماده کرده باشید پس بهتر است انتخاب را به او بسپارید و فقط نظارت و کنترل نامحسوس داشته باشید. هرگز به جای او تصمیم نگیرید. فقط او را راهنمایی کنید. آن هم با مهربانی و زبان ملایم و به دور از لحنی که همراه امر و نهی خشن باشد.

از سن بلوغ شروع کنید

این یک اصل انکارناپذیر است که دختران در کل دنیا نسبت به پسران زودتر به بلوغ می‌رسند به همین‌خاطر مادران و پدران باید از همان ابتدای بلوغ با دخترانشان طوری رفتار کنند که رفتارشان برای دخترانشان به‌عنوان یک فردی که قرار است در آینده همسر و مادر باشد، الگو شود. در واقع مادران و پدران باید همانگونه که دخترانشان را برای کنکور آماده می‌کنند به فکر این مسئله هم باشند که او قرار است در آینده نقش یک همسر و مادر و عروس و خانم خانه را ایفا کند و بهترین زمان برای شروع ایجاد آمادگی در دختران سن بلوغ است.

دختران بیش از هرکس از مادرشان الگوبرداری می‌کنند. پس مادران باید بسیار مراقبت کنند تا رفتارهایی را از خود نشان ندهند که دخترشان نسبت به ازدواج دلسرد شود. گاهی می‌بینیم که مادران از همان سنین کودکی جلوی فرزندانشان عنوان می‌کنند که از ازدواج‌شان پشیمان هستند و یا شروع به بدرفتاری با همسرشان می‌کنند. در واقع دختر بازتابی از احساسات درونی مادر است و خیلی زود رفتارهای او را یاد می‌گیرد. مادری که جلوی چشمان فرزندش مطلبی را از شوهرش مخفی می‌کند، عدم‌رازداری در زندگی مشترک را به دخترش یاد می‌دهد. پس تا جایی که ممکن است در حضور دخترانتان از خوبی‌های زندگی مشترک صحبت کنید.

حمایت از دختر بعد از ازدواج چگونه باشد؟

والدین در حد امکان باید پس از ازدواج نیز از دخترشان حمایت کنند تا او بتواند به خوبی نقش مادری را ایفا کند. البته باید این نوع حمایت بدون دخالت باشد. گاهی اوقات می‌بینیم که یک مادر و یا پدر جلوی دخترشان شروع به بدگویی از رفتارهای همسرش می‌کنند و این موضوع حس بی‌اعتمادی و بی‌علاقگی را در او ایجاد می‌کند. پس باید به‌خوبی به این نکته توجه شود که زندگی دخترتان را با مدیریت و درایت کنترل کنید. گاهی والدین با برخی باورهای غلط عنوان می‌کنند که دخترمان نباید سختی بکشد و باید در بهترین امکانات زندگی کند. همین موضوع باعث می‌شود تا دخالت مستقیم آنها در زندگی مشترک فرزندشان احساس شود و موجبات نارضایتی آنها را فراهم کند. پس بسیار باید مراقب باشید تا با دخالت‌های بیجا روزهای زیبای زندگی دخترتان را تیره نکنید. از سوی دیگر شما به‌عنوان پدر و مادر باید روابط بسیار خوب وصمیمی با دامادتان داشته باشید تا او نیز احساس کند عضوی از خانواده شماست.

مردم چی میگن؟!

برخی اوقات که حوصله توضیح‌دادن درمورد موضوعی یا چیزی را به دخترم نداشتم، یک جمله را به‌کار می‌بردم. مثلا اگر می‌خواست لباس خاصی را بپوشد، می‌گفتم «وا!مادر، مردم چی می‌گن‌؟ اینو نپوش. مردم فکر می‌کنن دیگه لباس نداری.» یا اگر می‌خواست رفتاری انجام بدهد که اتفاقا مناسب سنش بود اما من حوصله همراهی با او را نداشتم، می‌گفتم «مردم فکر میکنن ادب نداری. بیا بشین.» یا در خانه به او می‌گفتم «خونه رو به هم نریز. اگه کسی بیاد ببینه چی میگه؟» و گذشت و گذشت تا اینکه دیدم دخترم صبح‌ها زود از خواب بیدار می‌شود و برای مهدکودک رفتن چندبار لباس عوض می‌کند، برای پارک رفتن به جای لباس‌هایی که بتواند به راحتی بدود و بازی کند، لباس‌های سخت و دست و پاگیر می‌پوشد. حتی در مسابقات ماست‌خوری مهد کودک هم شرکت نمی‌کرد مبادا لباسش کثیف شود چون« دیگران به کسی که لباسش کثیف است، چه می‌گویند؟» به‌خودم آمدم و دیدم تمام کودکی فرزندم را به‌خاطر حرف دیگران از او گرفته‌ام.

«مردم چی میگن» یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های زندگی ماست؛ خانه‌هایمان را با در نظر گرفتن دیگران می‌چینیم، جهیزیه را بر همین اساس می‌خریم. هنگام انتخاب همسر برخی به این فکر می‌کنند که مردم در موردشان چه فکر می‌کنند. نکند بگویند «اینهمه گشت و آخرش اینو پیدا کرد؟!» و با این فکر حتی از انتخاب‌هایشان می‌گذرند یا پدران و مادرانی که نمی‌خواهند جمله «دخترشو داده به این؟!» یا «اینو برای پسرش گرفته؟!» را بشنوند، جلوی ازدواج فرزندانشان را می‌گیرند. نامزدی‌ها و مراسم‌های ازدواج برای «آفرین» شنیدن‌های بیشتر از دیگران، هر‌چه مجلل‌تر برگزار می‌شود و اصلا کسی به این فکر نمی‌کند که این کار درست است یا خیر‌؟ حتی برخی اوقات احساسات غلو شده‌مان را به‌خاطر دیگران بروز می‌دهیم که نگویند «دیدید اصلا خوشحال نبود‌؟» یا «دیدید اصلا ناراحت نبود؟»

درحالی‌که باید به کودک می‌آموختم که خدا و پیغمبر چه می‌گویند؟ من چه می‌گویم؟ همسرم چه می‌گوید؟ فرزندانم چه می‌گویند؟ پدر و مادرم چه می‌گویند؟ اینها از حرف دیگران بسیار ارزشمندتر و مهم‌تر است. اینکه همه کارها را به‌خاطر دیگران انجام بدهیم، اشتباه است. وقتی همه کارها برای رضایت دیگران انجام می‌شود، این حس به فرزندان منتقل می‌شود که هر جایی که کسی نباشد، هر کاری می‌شود کرد.

تصمیم گرفتم از این به بعد برای رفتار کودکم به او ترازوی «مردم چی میگن» ندهم. چند روزی است که مناسب سن کودکم، طوری که متوجه شود و براساس باورهایم، توضیح‌های عاقلانه به او می‌دهم. به او می‌گویم: «فکر کن ببین به جای این کار بهتر بود چه کاری می‌کردی، در مورد رفتارت فکر کن و ببین چه مشکلاتی میتونه برات به‌وجود بیاره، از نتیجه کارها و رفتارت راضی هستی؟ اگر کارهات بقیه رو تو دردسر بندازه، عواقب کارت رو می‌پذیری؟ ببین چه لباسی بپوشی بهتر می‌تونی بازی کنی، اگه می‌خوای تو مهد بهت خوش بگذره می‌تونی روز مسابقه ماست‌خوری یه لباس دیگه همراه خودت ببری».

درست است که باید یک معیار به کودکم بدهم که کارهایش را با آن بسنجد اما قطعا آن معیار حرف مردم نیست؛ مهم این است که ترازویمان درست کار کند.