به گزارش پارس به نقل از خراسانخدمت شما مخاطب گرامی سلام و عرض ادب دارم. امیدوارم نکاتی را که در ذیل می‌خوانید اطلاعات و راهکارهای خوب و مفیدی برای رفع مشکل شما فراهم کند. البته بهتر بود درباره تعداد فرزندان و رابطه پسرتان با دیگر فرزندان نیز اطلاعاتی را بازگو می‌کردید.

با این حال با توجه به وجود این مشکل از دوران نوجوانی فرزندتان، ما در ادامه توضیحاتی درباره ریشه‌یابی این مسئله و روش حل آن بیان می‌کنیم.

روابط ابتدایی مادر و فرزند

طبق نظریه‌های فرزندپروری در روان‌شناسی، دوران نوزادی و به خصوص سنین 6 تا 20 ماهگی در روابط مادر و فرزند نقش عاطفی، روانی و شخصیتی بسیار محوری ایفا می‌کند و می‌تواند پایه‌گذار اصلی روابط و شخصیت فرد در بقیه دوران زندگی‌اش باشد. باید ببینیم شما چه نوع ارتباطی از نظر فیزیکی (تماس نزدیک مثل بغل کردن و بوسیدن) و روانی در آن سنین با وی داشتید و مهم‌تر این‌که نیازهای عاطفی وی را تا چه حد برطرف کرده و نیز چقدر در دسترس او بودید.

تشکیل هویت و شخصیت

سن بلوغ یعنی حدود 12 تا 13 سالگی که همان نوجوانی است، سن بسیار مهمی برای شکل گیری و پایه‌ریزی شخصیت فرد در ادامه زندگی است. در این سن بر اساس تغییرات فیزیولوژیک و روان‌شناختی در فرد، هم‌زمان با تغییرات شرایط عاطفی و اجتماعی (مثل تحصیل و روابط بین فردی متنوع) فرد هویت خود را درمی‌یابد و به تدریج شخصیت اصلی او شکل می‌گیرد. توجه به این نیازها و برآورده کردن متعادل آن‌ها که بسیار حساس و حائز اهمیت است، نیز در روابط بعدی فرد تأثیر بسزایی دارد.

الگوپذیری از والدین

در اغلب سبک‌های فرزندپروری بر این مسئله تأکید می‌شود که ضمن ایجاد تعادل در پاسخگویی به نیازهای عاطفی روانی فرزندان، باید به بحث نقش‌پذیری و الگوپذیری آن‌ها از والدین یا الگوهای جانشین توجه فراوان شود. نوع برخورد والدین با یکدیگر و با فرزندان در روابط آن‌ها درآینده اثر فراوان دارد. توصیه می‌شود با نگاهی دقیق‌تر درخصوص رفتارهای خودتان در گذشته با فرزندان‌تان، ببینید که چقدر این رفتارها سبب نقش‌آفرینی رفتاری در آن‌ها شده است. ضمن این‌که هم اکنون نیز برای بهتر کردن این نقش و الگوها دیر نشده است و  می‌توان آن را تا حدود زیادی تصحیح کرد.

فرزندان سخت رو

در این‌جا توجه شما را به بحث خلق و خو و طبیعت فرزندان نیز جلب می‌کنم. فرزندان سخت رو بچه‌هایی هستند که خلق و خوی انعطاف ناپذیری دارند و به طور معمول، اولاً ارتباط خوبی برقرار نمی‌کنند و ثانیاً روی برآورده شدن نیازهایشان هر چه باشد، پافشاری می‌‌کنند. گاهی والدین اصلاً نمی‌دانند با این فرزندان چگونه باید رفتار کنند. اگر فرزند شما در گذشته جزو این دسته از کودکان بوده، ممکن است نوع رفتار شما در پاسخ به نیازهای او که شاید از نظر شما خیلی غیرمنطقی به نظر می‌رسیده، سبب سطح ارتباط کنونی شما باشد؛ چنانچه جزو این دسته از کودکان نبوده، برای کشف دلیل به بررسی عمیق‌تری نیاز است.

بازگو کردن حقایق

با توجه به این‌که کودکان و اغلب نوجوانان نوع ارتباط خودشان را با والدین و اطرافیان، براساس نیازهای درونی‌شان (نیازهای جسمانی، روانی و عاطفی) شکل می‌دهند، به شما توصیه می‌کنم در بحث رفع نیازهای فرزندتان در دوران کودکی و نوجوانی و همچنین بحث الگوهای رفتاری خودتان در نزد فرزندان بیشتر دقیق شوید و اگر در این حوزه مشکلاتی را می‌بینید، یکی از بهترین راهکارها گفت وگوی مستقیم با فرزندتان و گفتن همه حقایق گذشته و سعی در برقرار کردن ارتباط عاطفی بهتر در حال حاضر است. چنانچه از نظر خودتان مشکل رفتاری درگذشته وجود نداشته و این تغییرات رفتاری در فرزند شما با توجه به وجود وسواس در وی ناگهان به وجود آمده است، به شما و پسرتان توصیه می‌کنم از مشاوره بالینی بهره ببرید. موفق باشید.

 علی کاظمی دلویی

کارشناس ارشد روان شناسی

همسرم نگران مشکلات مالی است

جوانی هستم ۲۴ساله، ۲سال است که در دوران عقد به سر می‌برم، به دلیل مشکلات مالی، همسرم خیلی جوش می‌زند به طوری که بیشتر اوقات گریه می‌کند و به خاطر فشار عصبی دچار دردهای مفصلی شده است. چه کار کنم که آرامش به همسرم برگردد؟

با سلام خدمت شما مخاطب گرامی، متاسفانه به دلیل ابهام در معرفی، پس از مطالعه این پیامک دقیقاً متوجه نشدیم که شما خانمی هستید که برای حل مشکلات همسرتان به دنبال راهکار هستید یا مردی هستید که استرس‌های خانم تان نگران تان کرده است؟ اگر حالت اول درست باشد، می‌توانید از نکاتی که روز گذشته در صفحه اول «زندگی سلام» به چاپ رسید استفاده کنید، اما براساس حالت دوم یعنی فرض اینکه نویسنده این پیامک آقا است، نکاتی را خدمت شما بیان می‌کنیم.

مشکل را ریشه یابی کنید

پیش از هر چیز باید علت بروز این مسئله را بیابید. از خود بپرسید:

آیا قول و قرار خاصی داشتید که الان نمی‌توانید نسبت به قرارتان متعهد باشید؟

آیا او از دوران عقدی که به نظر طولانی شده ناراحت است و مشکلات مالی، نداشتن استقلال و نگرانی‌های خانواده هم به آن اضافه شده است؟

آیا او نگران توانمندی‌ها و شایستگی‌های شما درحوزه مدیریت مالی، درآینده است؟

یا سبک حل مسئله او در هر ماجرایی گریه و هیجانی کردن شرایط است؟

آیا او از نظر شخصیتی فردی است که در مسائلی که کمتر به یک خانم مرتبط است، به شکل جدی ورود پیدا می‌کند؟

شما می‌توانید با پاسخ به این سوال‌ها و مواردی از این قبیل، دلیل بی‌تابی همسر خود را کشف کنید و راحت تر به حل مشکل بپردازید. گاهی اوقات مشکل اصلی چیزی است که ما نمی‌بینیم.

شفاف سازی و ابهام زدایی

رفتار انسان پیرو ذهن او است. یک ذهن مبهم نمی‌تواند راهکار شفاف و منظمی ارائه کند. اگر بخواهیم مشکل شما را تفکیک و از ابهام خارج کنیم، سه مسئله اصلی دیده خواهد شد:

مشکل در مدیریت مالی: این طور به نظر می‌رسد که شما در کسب درآمد، پس انداز و یا سرمایه گذاری به مشکل برخورد کردید و این مشکل باعث بروز برخی نگرانی‌ها شده است.

مشکل در مهارت هیجان‌ها: معتقدم هر مسئله یا مشکلی با خود مقداری بار هیجانی دارد که چنانچه آن هیجان مدیریت نشود، مسئله به شکل ناکارآمدی به سمت احساسی شدن سوق پیدا می‌کند؛ به طور مثال برخی خانم‌ها در یک فضای هیجانی مانند شرایط سخت مالی گریه می‌کنند، قهر می‌کنند، عصبانی می‌شوند و ...؛ متاسفانه در همین شرایط، تصمیم‌های مهمی نیز می‌گیرند. زمانی که هیجان‌ها حضور دارد تعقل کمتر خود را نشان می‌دهد و تصمیمی که در شرایط هیجانی گرفته می‌شود در اغلب مواقع مورد تایید نیست. درباره خانم‌ها گفت وگو کردن با فردی هم‌دل و شنونده می‌تواند زمینه مدیریت هیجان‌ها را فراهم کند. به عبارت دیگر برای کاهش استرس همسرتان باید زمینه گفت وگو ایجاد شود و در این ارتباط به جای احقاق حق و توجیه کردن، بهتر است شنونده خوبی باشید.

مشکل در مهارت حل مسئله: پس از مدیریت هیجان، فرد باید بتواند مسئله خود را به درستی بیان و راه حل تولید کند. پس از آن راه حل‌های موجود را بررسی کند و در آخر آن‌ها را به صورت عملی در بیاورد. مثلاً ممکن است مسئله شما این باشد که در کسب درآمد یا نحوه هزینه کردن یا حتی سرمایه گذاری مالی دچار کمبود اطلاعات یا تجربه لازم باشید، در برابر این مسئله به جای جملاتی مانند چرا چنین اتفاقی افتاد، یا چرا من شانس نداشتم؟ و ... که باعث ناراحتی بیشتر وگاهی توجیه کردن می‌شود، می‌توان پرسید که چه راه‌های بهتری وجود دارد که بتوانم درآمد بیشتری داشته باشم؟ چون ذهن در شرایط دوم آماده ارائه راه حل است. در این مورد بهتر است مدیریت مالی‌تان در گذشته را بررسی و اشتباهات خود را بیابید و سپس با افراد قابلی که راه‌های بهتری را به شما معرفی کنند، مشورت کنید.

تشویق همسر برای حل مشکل

در پایان باید این نکته را به شما متذکر شوم که چون فردی که دچار مشکل شده است شما نیستید و به عبارت دیگر مراجع اصلی همسر شماست و او هنوز برای بهبود شرایطش کاری نکرده است یا لازم نمی‌داند که کاری انجام دهد یا راهکاری بهتر از گریه کردن بلد نیست یا کارهایی انجام داده، ولی اثربخش نبوده است و ...؛ شما قرار است به او در این زمینه کمک کنید. این در حالی است که در بسیاری از شرایط همسران (حتی اگر روان‌شناس و مشاور باشند) افراد مناسبی برای ارائه راهکار یا درمان به زوج خود نیستند. در واقع شایسته این است که شما همسر خود را به استفاده از خدمات حرفه‌ای مشاوره تشویق کنید یا مراوده او را با افرادی که از سلامت روانی بالا و مهارت خوب حل مسئله برخوردارند، بیشتر کنید. مریم اسودی

کارشناس ارشد مشاوره