پولدارهایی که بادبادک می فروشند
خانم ملکپور: فعالیت داوطلبانه شجاعت میخواهد، من هیچ ترسی از این کار ندارم آقای آقپور: ثمرات کار خیر را در زندگیام دیدهام
به گزارش پارس به نقل از شهرونداغنیای شهر هستند. لباس داوطلبی میپوشند و بادبادک میفروشند. «کاسبند»؛ هزینه میکنند و سود میبرند. داشتنیهایشان لبخندی است که بر چهره دارند، مهری که بر دل دارند؛ کسبشان هم کار خیر است و داوطلبی. در مورد خانم ملکپور و آقای آقپور حرف میزنم؛ زوج عاشقی که قابل احتراماند. بدون ثبت عکس سِلفی و بدون هیأت همراه در میدان اصلی شهر میایستند و به نفع کودکان مبتلا به سرطان بادبادک میفروشند. آنها شلخته درو میکنند تا چیزی هم گیر خوشهچینها بیاید. صفحه هلال، امروز، با این زوج اهل تسنن هم صحبت شده است؛ با «آنامحمد آقپور قابوس» خیّر داوطلب جمعیت هلالاحمر گنبدکاووس، چهره برتر داوطلب درسال ٩٠ و ٩١ و خیّر برتر کشور درسال ٩٢ و همچنین «شهلا ملکپور» که او را بیشتر با نامهای «خانم آقپور» و «بانوی خیّر شهر» میشناسند. آنچه در ادامه میآید، شرح گفت و گوی ما با این زوج دوست داشتنی است.
از خودتان برایمان بگویید.
خانم ملکپور: متولد اولین روز در اولین ماه سال ٥١ در شهرستان گنبدکاووس هستم. ١٢سال است که فعالیت خیرخواهانه را آغاز کردهام و ٦سال است که عضو جمعیت هلالاحمر هستم. درسال ١٣٦٨ با محمد ازدواج کردم و حاصل ازدواجمان یک پسر و یک دختر است. پسرم متولد١٣٧٠ و مهندس عمران، و دخترم هم متولد ١٣٧٢ و مهندس معماری است.
آقای آقپور: متولد اولین روز از مردادماه ١٣٤٧ هستم و ١١سالی میشود که عضو جمعیت هلالاحمر شدهام. در هیأتمدیره خیرین سلامت و هیأتمدیره خیرین مدرسهساز هم فعالیت دارم. در ١٧ سالگی با خانم ملکپور آشنا شدم؛ اهل سنت خیلی زود ازدواج میکنند. خرج زندگیام هم از فعالیتهای کشاورزی و فعالیتهای اقتصادی به دست میآید.
به فعالیت های خیرخواهانهتان برسیم.
خانم ملکپور: بانوان شهرستان گنبد کاووس توانمندیهای مختلفی مثل هنرهای بافندگی و صنایع دستی دارند که باید از این توانمندیها استفاده شود. ما با همین هدف سعی کردیم تا با آموزش صحیح نیازمندان، شهرمان را توانمند کنیم. ما شرایط را در این زمینه فراهم میکنیم تا افرادی که امروز نیازمندان جامعه هستند، فردا بهطور توانمند به جامعه خدمت کنند. به همین منظور با سازمانهای مختلف مانند صنایع و معادن بهعنوان متصدی این موضوع هماهنگیهایی صورت گرفت. دریافت مجوز تولید کارگاه فرش دستباف، برگزاری و شرکت در جلسات تخصصی فرش دستباف و صنایع دستی، شناسایی و بکارگیری ٢٠ نفر از بافندگان کم توان در جهت تولید تابلو فرش و فرشهای صادراتی، برنامهریزی برای مشارکت در نمایشگاههای داخلی و خارجی با همکاری سازمان داوطلبان، تشکیل شبکه در بین جمعیت داوطلبان و برگزاری کارگاههای آموزشی جهت توانمندسازی بانوان و فعالان جمعیت ازجمله اقداماتی بود که در این رابطه انجام شد.
آقای آقپور: منطقه گنبد بیشترین بیماران مبتلا به سرطان را در کشور دارد. آمارها نشان میدهد که بیماری سرطان در این منطقه بسیار شایع است. ظرفیت درمانی در حوزه سلامت در این شهرستان جواب گوی بیماران نیست؛ به همین دلیل ما بیشتر در این حوزه فعالیت کردیم. در آخرین اقدام که در حوزه سلامت انجام دادهایم، با مادری آشنا شدیم که فرزند یکساله خود که توانیاب بود را با پول قرضی برای درمان فیزیوتراپی میبرد؛ نوزادی زیبا با موهای طلایی. این کودک تنها با معلولیتی مواجه بود که با فیزیوتوراپی حل میشد. همین موضوع دلیلی شد تا تصمیم به خرید تجهیزات فیزیوتوراپی بگیریم. امیدوارم با راهاندازی یک مرکز فیزیوتوراپی در شهرستان گنبد کاووس بتوانیم به نیازمندان جامعه کمک کنیم. سعی میکنیم در این مرکز درمان بچههای ٧ تا ١٠سال را به صورت رایگان انجام دهیم. با رئیس سازمان داوطلبان هم گفت و گویی داشتیم و تعاملاتی برای راهاندازی مرکز درمانی صورت گرفت. دستگاه خریداری شده و مجوزهای مربوطه نیز گرفته شده و اگر خدا کمک کند این مرکز بهزودی افتتاح خواهد شد.
انگیزهتان از کار داوطلبی؟
خانم ملکپور: من ترس و واهمهای از فعالیت داوطلبی ندارم. بدون هیچ ترس و خجالتی لباس داوطلبی میپوشم. این کار شجاعت میخواهد. من از اینکه در میدان اصلی شهر و به نفع کودکان مبتلا به سرطان بادبادک بفروشم، هیچ ترسی ندارم.
آقای آقپور: پدربزرگ من زمین آرامگاه مسلمین را در گنبد کاووس وقف کرده است. پدرم هم زمین فرمانداری را اهدا کرده. من در خانواده خود ثمرات کار خیر را دیدهام و همین دلیلی شد تا من نیز همین مسیر را دنبال کنم. در طول زندگی ثمرات و پاداش کار خیر را دیدهام. محرک من تربیت خانوادگی و آموزههایی است که از پدرم به ارث بردهام.
اگر بخواهید درباره همدیگر صحبت کنید...
خانم ملکپور: همسر من خونسرد و دست و دلباز است. هیچ گاه ندیدهام فردی ناراضی از در خانه ما برود. چنین شوهری دارم.
آقای آقپور: میخواهم بگویم من در مقابل کارهای همسرم کم میآورم. صبر و تحمل این بزرگوار و تشویق ایشان برای کارهای عامالمنفعه و همچنین شجاعت ایشان در کارهای داوطلبی ستودنی است. «بادبادک فروشی وسط خیابان» به اصرار همسرم انجام شد. مردم میآمدند و میگفتند «آقای آقپور خانمات چه میکند؟!» صبر و تحمل ایشان در جمعآوری کمک برای نیازمندان و جذب داوطلبان برای مشارکت اجتماعی بسیار ستودنی است. این حاج خانم ما توان و صبر و حوصله
زیادی دارد.
فعالیتهای خیرخواهانه «آنا محمد آقپور قابوس» و «شهلا ملکپور»؛ زوج خیّر اهل گنبدکاووس
اهدای زمین ٥/٥ هکتاری برای ساخت بیمارستان ٩٦ تختخوابی پیامبر اعظم (ص) گنبدکاووس کمک به ایجاد پایگاه بسیج اهل تسنن به ارزش ٩٠٠میلیون ریال کمک به ساخت و مرمت مساجد مشارکت در طرح همای رحمت و فرشتگان رحمت مشارکت در ساخت مدارس مناطق زلزلهزده آذربایجان احداث ١٠٠ درصدی دبستان هلال در روستای قولجه تپه گنبدکاووس به ارزش ٩٧٠میلیون ریال کمک به بیماران نیازمند اهدای دستگاه دیالیز به بیمارستان پیامبر اعظم(ص) گنبدکاووس مشارکت در توانمندسازی بانوان (برگزاری کلاسهای آموزشی خیاطی و آشپزی) برگزاری نمایشگاه به نفع کودکان مبتلا به سرطان
برگزاری نمایشگاههای خیریه در سطح کشور با همکاری سازمان داوطلبان .
ارسال نظر