به گزارش پارس به نقل از باشگاه خبرنگاران زوجین جوانی در اطراف ما هستند که، ماه‌ها و یا چندین سال از زندگی مشترک آنها می‌گذرد اما، دیگر هیچ حس و علاقه‌ای بین آنها وجود ندارد و معتقدند که، باید با مشکلات زندگی یسوزند و بسازند و به قول خودشان یکدیگر را تحمل می‌کنند و از زندگی لذت نمی‌برند.

*طلاق عاطفی، طلاق خاموش

معضل طلاق عاطفی خط سیر مشخصی دارد که در تمام کشورها وجود دارد ؛ اما فرهنگ آن در هر کشوری متفاوت است. طلاق عاطفی به سردی شدید در رابطه بین زن و شوهر اطلاق می‌شود که، می‌تواند در رابطه روحی، جسمی، عاطفی و یا گفتاری آنها تاثیرگذار باشد.مردی که دچار طلاق عاطفی می‌شود ناخودآگاه، مسئولیت‌پذیری او در برابر افراد و خانواده کاهش می‌یابد.

*پایان سناریوی عاشقانه

اولین موضوعی که در طلاق عاطفی اتفاق می‌افتد، خیال‌پردازی و انتظارات غیرواقعی است که، زوجین از یکدیگر دارند و در صورت محقق نشدن آن، ابتدا افسرده می‌شوند و بعد از نرسیدن به نتیجه مورد نظر، هیجانی منفی در آنها ایجاد شده که در نهایت منجر به جنگ روانی می‌شود.

مصطفی فروتن مشاور و روانشناس اجتماعی در خصوص زمینه‌های ایجاد طلاق عاطفی معتقد است: رواج نوعی تفکر قالبی و فرهنگ‌های خانوادگی در بین زن و مرد مانند اینکه به این باور رسیده‌اند که، همه مردان و زنان به یک شکل هستند و چاره‌ای جز تحمل نیست، می‌تواند به مرور منجر به سردی روابط بین زوجین شود.

فضای زندگی صنعتی و اینکه زن و شوهر مدت زمان زیادی را در بیرون از منزل به سر می‌برند، وجود شبکه‌های اجتماعی و نداشتن مهارت‌های لازم برای ورود به زندگی، از جمله دلایلی است که، در طول زمان زن و شوهر را از یکدیگر دور می‌کند و سبب ایجاد طلاق عاطفی می‌شود.

*دخالت‌هایی که گاه مشکل‌ساز می‌شود

گاهی اوقات خانواده‌ها به محض آگاهی از طلاق عاطفی، با دخالت‌های غیر اصولی سعی در حل مشکل دارند.اما ممکن است با این دخالت‌ها و دلسوزی‌های بیش از حد بیشتر به مشکلات دامن بزنند، چرا که، خانواده‌ها با قرار گرفتن در شرایط خاص، نمی‌توانند داوران منطقی به‌شمار آیند.

* فرزندانی که ناآگاهانه یارکشی می‌شوند

زمانی که بین زن و شوهر طلاق عاطفی ایجاد می‌شود، فرزندان ناآگاهانه وارد این اختلاف می‌شوند و در اکثر موارد فرزندان این خانواده‌ها، نگاه کودکانه ندارند و رفتاری فراتر از سن خود بروز می‌دهند.

در این شرایط هر یک از زوجین سعی در تخریب همسر خود دارد غافل از اینکه، با این رفتار، ضربه بزرگی به فرزند خود وارد می‌کنند که، تاثیرات آن در آینده فرزند نمایان می‌شود.

پس چه بهتر که زن و مرد توجه داشته باشند که یک فرزند متعلق به هر دوی آنهاست و در شرایطی که، پرخاشگری می‌کنند، مقابل خود را در برابر فرزند تخریب نکنند و زیر سوال نبرند.

زمانی‌که ترس از قضاوت‌های اجتماعی، مانع طلاق رسمی می‌شود بسیاری از زوجین هستند که، به دلایلی از جمله نیاز مالی، حضور فرزندان و ترس از قضاوت‌های  اجتماعی، طلاق عاطفی را به طلاق رسمی و شناسنامه‌ای ترجیح می‌دهند.

در این شرایط توصیه می‌شود زن و شوهر برای به حداقل رساندن مشکلات به سمت درمان‌های تخصصی بروند و با مراجعه به مشاور‌های لازم، به حل مشکل نزدیک‌تر شوند.

ذکر این نکته نیز قابل اهمیت است که، ییشتر انسان‌ها در زندگی با فراز و نشیب و غم و شادی روبرو می‌شوند اما، وقتی در برابر مشکلات تسلیم نشویم و بپذیریم که انسانها را نمی‌توان تغییر داد، شاید تا حدودی در حل مسئله طلاق عاطفی موثر باشد.