زن جوان در دادگاه خانواده ؛ شوهرم حاضر نیست خانه را به نام من بزند
به گزارش پارس به نقل از باشگاه خبرنگاران چندی پیش زن جوانی به دادگاه خانواده مراجعه كرد و درخواست طلاق داد.
وی در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی روزی كه با شوهرم ازدواج كردم هیچ مبلغی را به عنوان مهریه تعیین نكردم. در كل هیچ مهریه ای نخواستم در عوض به او گفتم اگر خانه ای خریدیم باید به نام من بخرد.
زن جوان ادامه داد:اما وقتی ازدواج كردیم و بعد از چند سال یك خانه خریدیم شوهرم سه دانگ آن را بیشتر به اسم من نزد و سه دانگ دیگرش را به نام خودش زد. از اینكار او به شدت متعجب شدم و اصلا تصورش را نمی كردم كه او خانه را به اسم من نزد. وقتی من مهریه ای ندارم چرا باید هیچ خانه ای به نام من نباشد. تازه آنجا بود كه فهمیدم شوهرم اصلا به من اهمیتی نمی دهد و درواقع نمی توان در كنار او زندگی كرد. من دیگر به شوهرم اعتمادی ندارم و می خواهم با گرفتن پول سه دانگ خانه ام از او جدا شوم.
بعد از صحبت های این زن قاضی دستور احضار شوهر او را به دادگاه صادر كرد تا صحبت های او را هم بشنود.
چقدر این موجودات وقیح اند!
به این زودی دلت رو زده ؛ بهانه دیگه ای نبود.
اگه خونه رو کامل هم به نامت میزد بازم طلاق میگرفته اینا همش بهانس
خاک بهسر این جوری زنها که همیشه دنبال بهانه گیری ومال خوردن است با ده نفر این جوری مینند ومال دارمیشند همش حرام خوری است وآتش جهنم
خانم من هم از 15سال پیش به لطایف الحیل متوسل میشد تا خونه رو بنامش سند بزنم(یکی از حیله هاش این بود که اگه روزی برای من اتفاقی بیفتد پدرم که ان زمان در قید حیات بود از من ارث میبرد اگه سند به نام او بشود دیگه ارثی به پدرم نمی رسد ) ومن رندانه از زیر کار شانه خالی میکردم .(دران زمان پدر ومادر ایشان هردو زنده بودندو...) این قضیه ادامه داشت تا سال 85به اوج خودش رسید.(بهانه جویی/قهر و اشتی/دعوا / بداخلاقی و...) لازم به ذکر است که ما سه فرزند داشتیم. دخترمان ازدواج کرده بود .پسرمان دانشجو بودو دختر کوچکمان 12 ساله وسال اول راهنمایی بود.برای کشف نیتش بهش گفتم اگر واقعا تو نگران این قضیه هستی / من خونه رو به نام بچه ها سند میزنم تا طی هیچ شرایطی مشگلی پیش نیاید.اینجا بود که چهره واقی اش را نشان دادو ... سال 86از هم جدا شدیم. اگر سند هم میزدم یا باید یوغ بندگی را به گردنم می انداختم ویا باید کارتن خواب میشدم.باعرض پوزش از تمامی خانمهایی که برای حفظ زندگی خود وشوهر وبچه هایشان علاوه بر مسیولیت خانه داری باکار خارج از خونه همدوش شوهرانشان بدون هیچ منتی کار میکنند و من گوشه چادرشان را میبوسم میگویم.مردی که سند به نام زنان ان چنینی بزند .احمق ابن احمق احق است.