روایت صیاد شیرازی از تماس قاسم سلیمانی
به گزارش پارس به نقل از فارس همه چیز برای انجام یک عملیات بزرگ و مهم آن هم خارج از مرزهای ایران راهم شده بود تا تاریخ ۲۲ تیر ۶۱ به عنوان آغاز عملیاتی موفقیت آمیز در تقویم ثبت شود اما بر خلاف همه چیز حمله رمضان شکست خورد و ما شهدای زیادی در این درگیری دادیم.
بسیاری از تحلیل گران و کارشناسان این حوزه دلایلی را برای این عدم موفقیت مطرح کردند اما آنچه خواهید خواند عوامل شکست در عملیات رمضان است آن هم از زبان شهید سپهبد علی صیاد شیرازی که در آن ایام فرماندهی نیروی زمینی ارتش را بر عهده داشت.
... در عملیات رمضان، اولین باری بود که دشمن در مقابله با ما، از شیوه «دفاع متحرک» استفاده میکرد. دفاع متحرک؛ مفهومش این است: دشمن نیرویی را که به عنوان «نیروی احتیاط قوی» در دست دارد، در جایی نگه میدارد که از آنجا، به سرعت عملیات تأخیری انجام دهد. مثلاً پیشروی ما کند یا متوقف شود و در جاهایی هم که ضعیف هستیم، به سرعت ضربه بزند و از این طریق دفع حمله کند. در حالی که دفاع میکند، ولی دفاعش ثابت نیست. در یک خاکریز نمیایستد. یک یگان متحرک، در هر جایی که میتواند، عمل میکند. البته «دفاع متحرک» یک تاکتیک مشکل هم هست. معمولاً به کمک نیروهای زرهی اجرای این تاکتیک امکانپذیر است. با نیروی پیاده نمیشود آن را انجام داد. آنها [سرفرماندهی ارتش عراق] امکاناتش را هم داشتند. تیپ 10 زرهی مستقل عراق، با تریلی تانکبر، تعدادی از تانکها را از یک نقطه به نقطه دیگر، در عرض دو یا سه ساعت میرساند و بلافاصله ضربه میزد و دوباره برمیگشت به قرارگاه. این؛ دفاع متحرک است.
با استفاده از همین روش، دشمن توانست نیروهای قرارگاه فتح را به محض رسیدن به جناح راست منطقه عملیاتی، مورد هجوم نیروهای دفاع متحرک خود قرار دهد. این اولین باری بود که دشمن از تاکتیک دفاع متحرک استفاده میکرد. یعنی با یک تیپ به نام تیپ 10 زرهی که مشهور هم بود، با تانکهای پیشرفته تی - 72 از جناح راست آمد و شروع کرد به ضربه زدن. به طوری که یک تیپ از لشکر 92 زرهی خوزستان که فرمانده آن سرتیپ شهید سید علی صفوی بود، کاملاً منهدم شد؛ همچنین تیپ 8 نجف اشرف. اینها از جناح راست - محدوده خالی مانده قرارگاه فجر - توسط تیپ 10 زرهی عراق ضربه خوردند و این دو واحد ما منهدم شدند. البته بقیه واحدها توانستند عقبنشینی کنند. یعنی در مرحله اول عملیات رمضان که تا عمق 15 کیلومتری خاک دشمن رفته بودیم، عقبنشینی کردیم.
حوالی ساعت 13 چهارشنبه 23 تیرماه 1361 یگانهای تابعه قرارگاه عملیاتی فجر در حوالی خط خیز خندق، در عمق 3 کیلومتری داخل خاک عراق، در مواضع پدافندیی که احداث کرده بودند، استقرار یافتند.
در جناح راست قرارگاه عملیاتی فجر، یعنی منطقه مسئولیت قرارگاه عملیاتی قدس، وضعیت به مراتب وخیمتر بود. در ساعت 11:50 واحدهای لشکر 5 مکانیزه دشمن ضمن رخنه از شکاف موجود در منطقه الحاق دو قرارگاه قدس و فجر که بایستی توسط قدس - شش (تیپ 41 ثارالله (ع) و گروه رزمی 185 مکانیزه لشکر 16) و فجر - یک (تیپ 33 المهدی (عج)و تیپ 1 لشکر 77) پوشش داده میشد، پاتک سنگین خود را آغاز کردند.
در ساعت 14:40 قاسم سلیمانی؛ فرمانده تیپ 41 ثارالله (ع) در تماس با قرارگاه عملیاتی قدس اعلام کرد: «فشار دشمن شدید شده... خسارات سنگینی به تیپ وارد شده است».
فرمانده قرارگاه قدس (احمد غلامپور) در تماس با قاسم سلیمانی دستور داد: «تیپ شما به هر نحو ممکن باید از مواضع موجود دفاع کند. با احداث خاکریزهای بیشتر، منطقه پدافندی خودتان را تقویت کنید!»
در پاسخ سلیمانی گفت: «خاکریز به مقدار کافی هست، ولی نیرویی برای اشغال آنها در دسترس ما نیست».
در ساعت 15:10، بخشی از مواضع قدس- شش سقوط کرد و رزمندگان تیپ 41 ثارالله (ع) با جنگ تن به تن، به دفاع از مواضع خود پرداختند. در ساعات باقیمانده از روز چهارشنبه 23 تیرماه، نبرد بین رزمندگان ایرانی و لشکرهای زرهی و مکانیزه سپاه سوم ارتش عراق همچنان ادامه داشت. دشمن میکوشید مواضع از دست رفته خود را از ایرانیان باز پس گیرد و متقابلاً نیروهای ایرانی نیز تلاش میکردند مواضع آزاد شده در جریان عملیات را به هر قیمت حفظ کنند. هم از این روی، با گذشت هر لحظه، بر شدت جنگ افزوده میشد.
به علت عدم الحاق بین جناح چپ قدس شش با جناح راست فجر - یک، لشکر 5 مکانیزه دشمن به فرماندهی سرتیپ زرهی ستاد ماهر عبدالرشید تکریتی، عمده فشار خود را به همین نقطه متمرکز ساخت و سرانجام در ساعت 15:30 مواضع سمت چپ تیپ 41 ثارالله (ع) سقوط کرد و نیروهای دشمن به داخل مواضع این تیپ نفوذ کردند. هر چند میزان تلفات وارده بر تیپ 41 ثارالله (ع) بسیار زیاد بود، لیکن باقیمانده نیروهای این تیپ با دلاوری و رشادتی حیرتانگیز، به نبرد نابرابر خود با دشمن ادامه دادند.
در فرجام، مقارن ساعت 18، تنها حدود 500 متر از مواضع آزاد شده طی شب گذشته، در دست رزمندگان قدس - شش (تیپ 41 ثارالله (ع) و گروه رزمی 185 مکانیزه لشکر 16) باقی مانده بود.
تلاش یگانهای قرارگاه عملیات قدس در روز اول عملیات رمضان به نتیجه مطلوبی نرسید و این یگانها موفق به اجرای مأموریت محوله و تأمین جناح شمالی منطقه عملیاتی رمضان نشدند.
دشمن با داشتن مواضع و سنگرهای مثلثی و با استفاده از تانک هایt72 بصورت مستقیم با گلوله های تانک و تیربارهای حامل آنها رزمندگان را هدف قرار می دادند لیکن به سبب کم تحرکی تیپ المهدی وهمواری مواضع تیپ 41 ثارالله که گاها از پشت دشمن رزمندگان را با گلوله مستقیم سنگین توپهای تانک می زد کار را بر هرگونه تحرک و یا پیشروی نیروهای قاسم سلیمانی بسیار مشکل کرده بود که مجبور شدبم بیش از 6-7 کیلومتر پیش روی در انتهای شب و هنگام صبح از مواضع کسب شده بدلیل عدم پیوست سایر نیروها و الحاق به هم بدلیل حجم سنگین فعالیت دشمن با استفاده از مواضع مثلثی در صبح دم عقب نشینی انجام گیرد ولی در اقدامات اولیه عملیات رمضان به سبب اصل غافل گیری و تحرک سریع رزمندگان صداها تانک و ادوات سنگین دشمن در پشت مواضع مرزی اش ودر سنگرهای مستحکمش تخریب و منهدم و تا مواضع مثلثی به عمق 5-4 کیلومتر خاک عراق تصرف گردید و وجود آب رها شده در جناحین پاسگاه زید نیز استفاده از این منطقه را برای نیروهای خودی بدلیل داشتن موانع در آب و نبود امکانات غیر ممکن کرده بود. بیاد شهدای این عملیات که در کانالهای قیر عراقی ها گیر افتاده و به شهادت رسیده اند بایستی همیشه یادشان را زنده نگهداریم.
روح شهدا شاد باد.
تو این عملیات که بچه های تیپ المهدی (ع) بیشتر از سایر یگانها پیشروی داشتند و بچه های آن هنگام نماز ظهر با آب دجله وضو گرفتند!!! چطور حالا مینویسند که از کم تحرکی یچه های المهدی بوده؟؟؟
همش تقصیر طرح عملیات و عدم شناسایی صحیح و عدم پشتیبانی نیروهای زرهی و هوابرد بود که این عملیات شکست خورد و بسیاری از شهدا و زخمی های تیپ الهمدی جا موندند و هنوز پیکر مطهرشون بر نگشته.