قصه پریشانی بیماران شهرستانی در پایتخت/سرگردانی برای یک عکسبرداری ساده...!
به گزارش پارس به نقل از ایران وقتی جایی دور از مرکز زندگی کنی و خدای ناکرده بیماری عزیزت بر زندگیات سایه بیندازد و با آن عجین شود، وقتی ببینی که همان معدود مطبهای شهرت دیگر دوای دردت نیستند و نبود امکانات را به رخ میکشند، وقتی قرار باشد کمبود پزشک و تجهیزات پزشکی بلای جان بیمارت شود، وقتی از این و آن میشنوی که هرچه بخواهی، از جمله دوای دردت را تنها و تنها میتوانی در پایتخت بیابی! اینجاست که حاضرید هر دردی را به جان بخرید و همه دار و ندار زندگیتان را بدهید و جایی بیایید که میگویند امکانات مورد نیاز و حتی پزشک متخصص حاضر و آماده است. رنج راه را به جان میخری، مبادا دفتر زندگی عزیزت به خاطر کمبود تجهیزات و دستگاههای پزشکی بسته شود.
قصه سرگردانی بیماران حالا دیگر برای پایتخت نشینها تصویر آشنایی است. تجمیع امکانات و وجود بهترین مراکز درمانی در پایتخت، ناگزیر مردم را از نقاط مختلف کشور به تهران کشانده است. بیمارانی که بیشتر از اقشار کم درآمد جامعه هستند و توانایی اقامت حتی در مسافرخانههای ارزان قیمت شهرهای بزرگ را هم ندارند و مجبورند روزها یا حتی ماهها در پشت دیوار بیمارستان، پیاده روها و پارکهای اطراف آن زندگی کنند به امید آنکه دوای درد بیمارشان را در تهران بیابند، منتظر میمانند. اگرچه وزارت بهداشت در گام دوم طرح تحول نظام سلامت، دسترسی حاشیه شهرها و شهرهای زیر 500هزار نفر جمعیت به مراکز بهداشتی را هدف قرار داد و با راهاندازی بیش از هزار خانه بهداشت به وعدههای خود عمل کرد اما به اعتقاد وزیر بهداشت، طرح تحول سلامت ایرادهایی هم دارد که باید اصلاح شود. دکتر سید حسن هاشمی، وزیر بهداشت بعد از آنکه در سفرهای استانی از نزدیک مشکلات مردم را حس کرد از ارائه بستههای جدید طرح تحول نظام سلامت در اوایل امسال سخن گفت. طرح تحولی که پیش از این دغدغه آن کاهش هزینهها، عدالت در دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی و ارتقای کیفیت سلامت عمومی بود، حالا بنا است وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در قالب این طرح برای ساماندهی وضع بهداشت و درمان استانها چاره اندیشی کند. بهرهبرداری از بیمارستانهای جدید و تجهیز آنها راهکاری است که به گفته دکتر هاشمی تحقق آن موجب میشود، بیماران شهرها و روستاها مجبور نباشند راه طولانی مراکز درمانی دولتی پایتخت را در پیش بگیرند.
کمبود تجهیزات پزشکی و نارضایتی بیماران
بیمارستان امام خمینی(ره) همان جایی که شهرت و آوازهاش را کمتر کسی است که به گوشش نرسیده باشد. بیشتر از آنکه هزینههای پایین درمان یا پزشکهای سرشناسش این مرکز درمانی را بر سر زبانها بیندازد امکانات پزشکیاش، آن را از خیلی جهات با مراکز درمانی استانهای دیگر متفاوت میکند آزمایشگاههای پاتوبیولوژی پیشرفته و وجود دستگاهها و بخشهای تشخیصی و درمانی مجهز بیانگر همین تفاوتها هستند. وگرنه هیچ دلیل دیگری نمیتواند ، رنج همراهان بیمار را توجیه کند. آنها راضیاند از اینکه دیگر نیازی نیست برای انجام آزمایش یا عکسبرداری و سونوگرافی و... از این کلینیک به آن یکی بروند و جیب شان در سایه دستگاههای گرانقیمت بخش خصوصی خالی شود. اینجا نگرانی از بابت هزینههای درمان ندارند و خاطرشان حسابی جمع است. میدانند در بیمارستان مجهزی همچون بیمارستان امام خمینی(ره) حداقل کسی به خاطر نبود تجهیزات جانش را از دست نمیدهد .
خانم مرادی همراه یکی از بیمارهایی است که از اسلامشهر به بیمارستان امام آمده . از او سؤال میکنم، مگر اسلامشهر بیمارستان ندارد که تهران آمدهاید؟در جواب میگوید: چرا داریم بیمارستان سعدیه است، کار ما را راه میاندازد اما برای بعضی بیماریها دستگاه درست و حسابی ندارد مثلاً «امآرآی» ندارد. شنیدهایم، دستگاهها همه در بیمارستان امام است و اینجا مجهز و کامل است. بیمار بعدی که با خانم مرادی درد دل میکند بدون هیچگونه سؤالی شروع میکند به حرف زدن. «خانم مریض مان را از شهرستان سراب آوردیم. طحالش مشکل دارد.» با تصوری که از کلانشهری همچون تبریز دارم و میدانم امکانات و تجهیزاتش کمتر از تهران نیست، میپرسم چرا تبریز مراجعه نکردید؟ آنجا که مجهز و نزدیک تان است؟ «تبریز! مگر جواب درست و حسابی به آدم میدهند. سراب که خودش هیچ امکاناتی ندارد ما هم تبریز، اردبیل و میانه رفتیم اصلاً جایی نمانده که اون طرفها نرفته باشیم وقتی جواب نگرفتیم پاشدیم آمدیم تهران. الان آزمایشهای اونجا را آوردیم قبول ندارند تشخیص شان درست نبوده. اردبیل صد بار از بچهام آزمایش گرفتن. اینجوری بگم هیچیش به درد نمیخورد اما اینجا خدا رو شکر مجهز است ما هم مطمئنیم مریض مان را جای درست و حسابی آوردیم.»
ارائه خدمات تشخیصی و درمانی به بیماران به امکانات و تجهیزات مراکز درمانی برمیگردد که باید متناسب با توزیع جمعیت باشد اما بیشتر شهرهای ما از این بابت مشکل دارند و این امر با عدالت در دسترسی به خدمات سلامت، منافات دارد. از این رو تا زمانی که شهرهای کوچک و حتی مرکز استانها امکانات پیشرفته تشخیصی و درمانی نداشته باشند، قصه آوارگی و سرگردانی همراهان بیمار ادامه خواهد داشت. وزیر بهداشت نیز در این باره معتقد است، البته نگاه ما باید ملی باشد و موظفیم به همه استانها و شهرستانها توجه کنیم تا مردم حتی برای بیماریهای صعبالعلاج هم به تهران مراجعه نکنند. اما در عین حال او تصریح میکند: بسیاری از کسانی که برای اقدامات تشخیصی و درمانی راهی پایتخت میشوند در مراکز درمانی محل سکونت یا مراکز استانها میتوانند بیماریشان را درمان کنند. با وجود این، حال سؤال اینجاست؛ پس چرا این همه بیمار شهرستانی برای درمان به تهران میآید؟ مسألهای که پاسخ به آن شاید بتواند به آوارگی هزاران هزار جمعیتی که روانه تهران میشوند، پایان دهد. عبدالرحمان رستمیان عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سؤال خبرنگار «ایران» که چه چیزی موجب شده بیماران به تهران مراجعه کنند ؟میگوید: در درجه اول به خاطر باوری است که بیماران دارند و فکر میکنند متخصصان تهران قویتر هستند این مسأله باید فرهنگسازی شود. اما مشکل اصلی بحث تجهیزات پزشکی است. وزارت بهداشت باید تجهیزات پزشکی را طوری در شهرها پخش کند که نیاز به ارجاع بیمار به تهران نباشد چرا که در تهران سطح بندی خدمات به تناسب جمعیت انجام شده و مراجعه آنها به بیمارستانهای دولتی موجب ازدحام و شلوغی میشود. نکته بعدی که عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس اشاره میکند و البته مغفول هم مانده بحث بیمارستانهای معین است. به گفته دکتر رستمیان هر شهرستانی، بیمارستان معین بالاتر از خود دارد تا چنانچه بیمار نیاز به ارجاع داشت به بیمارستان معین مراجعه کند. این در حالی است که بیمارستانهای معین خوب ساماندهی نشدهاند. همچنین وقتی در مرکز درمانی به عنوان مثال دستگاه رادیوتراپی وجود نداشته باشد پزشک ریسک نمیکند و سریع بیمار را به مرکز دیگری ارجاع میدهد. او در پاسخ به اینکه توزیع خدمات تشخیصی و درمانی در کشور بر اساس چیست؟ میگوید: جمعیت مهمترین فاکتور سطح بندی خدمات است. البته این سطح بندیها باید بازنگری شود و وزارت بهداشت باید با تحقیق، وزن هر کدام از خدمات را در شهرستانها بسنجد.
نارضایتی بیماران سرطانی از کمبود امکانات در مراکز برخی استانها
خانم دیاری همراه بیماری است که پسرش به خاطر سرطان خون در بیمارستان امام بستری است. از رشت آمده است و می گوید: «مجبوریم
به خاطر امکانات اینجا بیاییم از امکاناتش مطمئن هستیم. ما که چیزی از دم و دستگاهها سردرنمیآوریم ولی وقتی میبینم جان بچهام
به خاطر نبود امکانات به خطر میافتد، تصمیم میگیریم راهی تهران شویم. بیمارستانهای رشت به مجهزی اینجا نیستند البته اینجا هم مشکلات خودش را دارد. پسرم نمونهبرداری مغز استخوان انجام داده اما هنوز تخت خالی ندارند تا به بخش خون منتقلش کنند. باور کنید به خاطر نبود تجهیزات و امکانات سر از تهران در میآوریم. اگر امکانات داشت که همان جا میماندیم. خودم در خانه نشسته بودم پسرم هم بیمارستان بود یک ساعت میرفتم بهش سر میزدم و میآمدم و اسیر این همه خاک و خل کف خیابان هم نمیشدم.»
آقای مظفری از شهرستان دامغان به بیمارستان امام مراجعه کرده همسرش سرطان سینه دارد. او هم از نبود امکانات پزشکی گلایه میکند. اینکه دامغان یا حتی سمنان دستگاه «داکتوگرافی» ندارند و آنها مجبور میشوند برای تشخیص و درمان به تهران بیایند. البته این گلایهها از تجهیزات پزشکی شامل دستگاههای پیشرفته تشخیص سرطان نیست، ظاهراً دامغان امکانات سونوگرافی هم ندارد. آقای مظفری میگوید: «دامغان، سمنان و شاهرود شهرهای بزرگی هستند اما مردم به خاطر نبود تجهیزاتی مانند رادیوتراپی و پیشینه خوبی که برخی از پزشکان نداشتهاند، مجبور میشوند به تهران بیایند. بالاخره شهر کوچک است و اشتباه پزشکان دهان به دهان میچرخد و کمتر کسی حاضر میشود، آنجا مراجعه کند.»
آقای فایقی میگوید: «ماکو که هیچی ندارد یک بیمارستان دارد که تعداد پزشکانش بسیار کم است. امکاناتش خیلی ضعیف است برای عکسبرداری و سونوگرافی مجبوریم به بخش خصوصی برویم که گران است دستگاه امآرآی هم ندارد. امکاناتش در حدی نیست که قابل ذکر باشد. اسم شهر از دور شیرین است هیچ وقت نمیتوان امکانات اینجا را با تبریز و ارومیه مقایسه کرد. از دولت میخواهیم به فکر شهرهای کوچک هم باشند. 900کیلومتر راه آمدیم حداقل اگر50درصد امکانات اینجا در شهرستانها باشد، باور کنید همان جا دردمان را دوا میکنیم.»
آقای قلیپور هم بیماری است که از اهواز مراجعه کرده است سمت راست صورتش تومور داشته و مجبور بوده به خاطر پاره نشدن عصب صورتش به مطب یک پزشک در تهران مراجعه کند که اتفاقاً مطب پزشک تهرانی، دستگاه مانیتور عصب صورت را که بیمارستانهای اهواز و البته شیراز نداشتهاند، دارد. قلیپور هم از نبود تجهیزاتی مانند دستگاه مانیتور صورت در بیمارستان دولتی اهواز مینالد و میگوید: «متأسفانه به خاطر نبود این دستگاه ضریب خطر پاره شدن عصب صورتم بالا بود اینجا هم که به مطب پزشک مراجعه کردم با شرایط خاص خودش پذیرفت تا عمل کند. گفتند که تنها بیمارستان آتیه و امام این دستگاه را دارد. اینجا مجبور بودم، نوبت طولانی منتظر باشم. شرایطم اورژانسی بود پرس و جو کردیم و متوجه شدیم یک پزشکی این دستگاه را در مطبش دارد البته نتیجهای که من انتظار داشتم برآورده نشد.» حرفش را قطع میکند و میگوید ضبط را قطع کن تا بگویم چقدر هزینه عملم شد. می پرسم زیاد پول گرفتند؟ «بماند دیگر. اعلام کردهاند زیر میزی نگیرند اما ما مجبوریم بپردازیم. دکترم 15 میلیون از من خواست گفتم: ندارم پول رهن خانهام را گرفتهام چطور میتوانم این همه پول بدهم. بالاخره راضی به 10میلیون شد و گفت که اگر این مسأله جایی درز پیدا کند برایش مهم نیست اما این تویی که متضرر میشوی و دفعه بعد مجبوری بروی جای دیگر. این بیماری هیچ جای ایران درمان نمیشود فقط انستیتو کنسر بیمارستان امام باید درمانش کنم البته اینجا هزینهام 260هزار تومان شد. ترسم از این است که پیگیر شوم و شکایت کنم و دیگر پذیرش نشوم چون پزشکم هم همین حرف را زد گفت که دبه در نیاورم.»
اجرای موفــق گام دوم طــرح تحول سلامت نیاز به برخی پیش زمینه ها و امکانات حساب شده مانند تجهیزات پزشکی، افزایش امکانات مراکز بهداشتی و درمانی دولتی و وجود واحدهای تشخیصی و درمانی سرطان و بیماریهای صعب العلاج دارد. اینکه بیماری به خاطر نبود آزمایشگاه سیتولوژی، بخش رادیوتراپی، فرسوده بودن دستگاههای پزشکی و تشخیص نادرست در مراکز استانی همچون قزوین، اهواز، سمنان، ایلام، بوشهر و سایر استانهای کمبرخوردار مجبور شود سر از بیمارستانهای دولتی پایتخت در بیاورد مشکلی است که باید ببینیم با ارتقای کیفیت هتلینگ و مجهز کردن امکانات بیمارستانی و مراکز درمانی تازه تأسیس مرتفع خواهد شد یا اینکه با تجهیز شدن شهرستانها، همچنان بیماران به شنیدههایشان بسنده خواهند کرد و به امکانات پزشکی و پزشک محل
زندگی شان بیاعتماد خواهند بود.
مشکل فقط کمبودها نیست
بیمارستان فوق تخصصی 15 خرداد اگرچه به شلوغی بیمارستان امام نیست اما اینجا هم بیماران نبود تجهیزات و مراکز درمانی مجهز را بهانهای برای آمدن به تهران عنوان میکنند اما وقتی بشنویم، بیشتر این بیماران به خاطر یک عکسبرداری و پانسمان ساده از حاشیه تهران یا حتی شهرستانهای دیگر استانها به آنجا هجوم آوردهاند، قضاوتمان کمی متفاوت میشود . خانم رضایی یکی از همین افراد است که از شهرری به قول خودش به بالا شهر آمده تا زخم دست پسرش را که شیشه بریده در بیمارستان 15 خرداد، عکسبرداری و پانسمان کند. او میگوید: بیمارستان فیروزآبادی وضع خیلی نامطلوبی دارد من که جرأت نمیکنم بچهام
را آنجا ببرم. خانم و آقایی که روی نیمکتهای بیمارستان نشستهاند آنها هم امکانات بیمارستان قم را قبول ندارند و میگویند همه چیز فرسوده است و متخصصهای خوبی ندارد آنها هم برای گرفتن امآرآی مراجعه کردهاند. ادعا میکنند، تا کی باید از نبود پزشک مجرب و امکانات در رنج و عذاب باشند.
هر چند که بیماران حاشیه شهرها و شهرستانها همچنان نیاز به حمایتهای بیشتر و توجه جدی تری دارند اما مشکل تنها به کمبودها ختم نمیشود. عدم اطمینان به پزشک و تجهیزات مراکز درمانی در شهرهای کوچک گویا ریشه در فرهنگ ما ایرانیها دارد آنها بدون آزمون و اینکه تجربه مراجعه به مراکز درمانی محل زندگی شان داشته باشند به شنیدهها اکتفا میکنند و بر اساس همین شنیدهها هم هست که میگویند در روزنامهات بنویس فلان بیمارستان در فلان شهر بی فایده و نامناسب است سالم بروی جنازهات را تحویل
خانوادهات میدهند. چندی پیش یکی از مسئولان سازمان نظام پزشکی با بیان اینکه هیچ جای دنیا به اندازه ایران دارو، آزمایش سی تی اسکن و سونوگرافی و... تجویز نمیشود ، عنوان کرد: بسیاری از مراجعههای بیماران به خدمات پاراکلینیکی غیر ضروری است. شهرام طارمی مشاور مدیریت بیمارستانی نیز با تأیید این مسأله میگوید: برخی تجهیزات «های تک» و سرمایهای مانند امآرآی دستگاه تشخیصی هستند و اورژانسی نیستند. این در حالی است که در کشور ما اگر کسی اراده کند در کمتر از 20دقیقه میتواند از این دستگاه استفاده کند اما در کشورهایی مانند کانادا نوبت دهی برای دستگاه امآرآی شاید بیش از 20روز طول بکشد. طارمی میگوید: مبنای توزیع خدمات تشخیصی بیمارستانها را پروانه بهرهبرداری بیمارستان تعیین میکند اما قول وزارت بهداشت ارتقای هتلینگ بیمارستانها یا همان تختهای بیمارستانی است.
دکتر احمد آریایینژاد نماینده ملایر و دبیر کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی هم عقیده دارد: نمیتوان از بحث عدم تناسب امکانات و نیازهای جامعه برای اغلب بیمارن بویژه در شهرهای کوچک و حاشیه شهرها غافل شد . اگرچه تعریف استاندارد دسترسی به تجهیزات پزشکی به ازای جمعیت بیان میشود اما متأسفانه به خاطر جمعیت زیاد اغلب امکانات و پزشکان در تهران و جاهای شلوغ متمرکز شدهاند بنابراین باید توزیع متناسب پرسنل و امکانات ساماندهی شوند. دکتر آریایینژاد هم با تأکید بر اینکه بسیاری از اعزامها از شهرستانها به تهران به علت نبود امکانات و تجهیزات است، عنوان میکند: باید تأمین تجهیزات مناطق کوچک مطابق استاندارد باشد. از طرفی مسأله دیگری که نیاز به استفاده از تجهیزات و ابزارهای تشخیصی را کم میکند، راهکارهای بهداشتی حفظ سلامت در میان و بلند مدت است. به گفته او، در حال حاضر ما یک سیکل معیوبی را طی میکنیم چرا که اگر این امکانات در مرکز استانها مستقر شوند و پرسنل کارآزمودهای در مراکز درمانی استانها حضور داشته باشند، چه کسی حاضر خواهد شد رنج سفر را به جان بخرد. دکتر آریایینژاد میگوید: باید نیازمندیها توصیف شود و دولت برای تأمین تجهیزات، بودجه بگذارد چرا که این دستگاهها پول ساز هستند و میتواند ارجاع بیمار به بخش خصوصی را کم کند. به اعتقاد او مسئولان باید بند 12طرح تحول سلامت را مرور کنند و بر بخش بهداشت بیشتر تمرکز داشته باشند.
دبیر کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی با اشاره به کمبود تجهیزات پزشکی عنوان میکند: بیشتر شهرستانها از جمله سیستان و بلوچستان، ایلام، بوشهر و شهرهای شمالی، همدان و سمنان اغلب به لحاظ دستگاههای آندوسکوپی، آنژیوگرافی، دستگاه امآرآی، وسایل رادیوتراپی، دستگاه اکو، دستگاه دیالیز و... کمبود دارند ضمن آنکه تأمین وسایل مصرفی بیمار مانند لباس و پتو هم در بیمارستانها جای خود دارد و مدیریت کارآمد بیمارستان و درمانگاه را میطلبد.
ارسال نظر