به گزارش پارس به نقل از توریسم ظاهراً در ايام قديم، آب و هوای قریه‌ي «جیِ اولیا» چنان مطبوع و دلپذیر بوده که هر کس برای زیارت امامزاده حسن به این محله قدیمی می‌رفت، بدش نمی‌آمد که آنجا ماندگار شود. جمعیت محله این‌طوری كم‌كم بالا رفت. علت دیگرش هم این بود که خط آهن تهران- تبریز هم آن حوالی در دست ساخت بود و بدين ترتيب، همزمان با تهران، محله‌ي امامزاده حسن هم رفته رفته بزرگ و بزرگ‌تر ‌شد و روز به روز به پايتخت نزدیک‌تر.

آب‌انباری که پر شد: خیابان اصلی محله‌ي امامزاده حسن تابلویی به نام «امین‌الملک» بر دیوارهایش دارد. امین‌الملک لقبی قاجاری است که دست‌کم ۷ تن از رجال قجر به اين لقب خوانده شده‌اند، اما شاید مشهورترین‌شان دکتر اسماعیل مرزبان مشهور به امین‌الملک، چشم‌پزشک و سیاستمدار مهم آن دوران بود. او طی ۹ دهه زندگی‌اش، به نیکوکاری و ساده‌زیستی شُهره بود و بعید نیست این خیابان هم به یاد او نامگذاری شده باشد. حرم امامزاده حسن«ع» در همین خیابان قرار دارد. شاید خیلی‌ها ندانند، اما کهنسالان محله می‌گویند در قدیم، طبقه‌ي زیرین امامزاده حسن«ع» آب‌انباری بود که اهالی آب مصرفی‌شان را از آنجا تأمین می‌کردند، اما از زمانی که آب شهری به اینجا راه یافت، دیگر هویتِ خود را از دست داد و شد خطری برای آن بنا. ‌چنین بود که برنامه توسعه محله ایجاب کرد که این آب‌انبار در لایه‌ي زیرین ساختمان امامزاده، پُر شود.

کوچه پر ماجرا: از همان اول که به محله امامزاده حسن مي‌رويم، بیش از ۵ نفر در بخش‌های مختلف خیابانِ امین‌الملک، نشانی کوچه‌ي جعفر جنی را با اين توصيه مي‌دهند كه حتماً سری هم به آنجا بزنيم. این کوچه که پر است از لباس‌فروشی‌های جمع و جور و بساط دستفروشی‌های رنگانگ، یک سرش در خیابان امین‌الملک است و سر دیگرش به خط آهن تهران- تبریز می‌رسد. اینجا روزگاری کوچه‌ي حاج‌سیدجوادی نام داشت، اما حالا با اینکه مدتی است تابلوی «کوچه شهید نیک‌پی» بر ورودی‌اش نصب شده است، اما سال‌هاست به نام «جعفر جنی» شناخته می‌شود. واقعاً نام عجیبی ا‌ست و هر کس هم فلسفه‌ي نامگذاری آن را یک جور روایت می‌کند. بعضی‌ها او را یکی از لوتی‌های محل می‌دانند که در دوران جنگ به جبهه رفت و کشته شد. بعضی‌ها کلاهبرداری به این نام را به یاد می‌آوردند که یک روز ناپدید شد و برخي هم روايت‌هایی بدتر و بهتر ارائه مي‌دهند، اما واقعاً جعفر جنی کیست؟

ملاقات با جعفر جني! شاید خوش‌شانس بوديم که او را دیديم! مردی لاغراندام با موهای جوگندمی آشفته که در مغازه‌ای کوچک در محاصره لباس‌های رنگارنگ و خریدارانی مشکل‌پسند بود. «جعفرآقا» فروشنده این مغازه بود. او و برادرش سال‌هاست در این محل کاسب هستند. وقتی می‌پرسيم چرا به نام جعفر جنی مشهور شده، می‌گوید: «زمانی که من این مغازه را راه انداختم و لباس‌فروشی را در این محله آغاز کردم، هیچکس این کسب و کار را نداشت، اما من همزمان به ده‌ها مشتری سرویس می‌دادم و به خاطر سرعتِ عملم، به این نام مشهور شدم!» مشتریانِ اکثراً زنِ مغازه‌ي جعفرآقا هم تایید کردند که سال‌هاست او را می‌شناسند و وقتی او اینجا مغازه داشت، خیلی از معابر اطراف اينجا، حتی آسفالت نشده بود.

پاتوق مشکل‌پسندها: دوگانه‌ي «شمال شهر-جنوب شهر» در دهۀ ۶۰ و ۷۰ معنا و مفهوم پررنگ‌تری داشت که یکی از نشانه‌هایش سر برآوردنِ مراکز خرید لوکس در نیمه شمالی تهران بود، اما این روزها نیمه جنوبی شهر هم مراکز خرید شیک و تودل‌برویی دارد که ساعت‌ها وقت و توجه خریداران را به خود اختصاص می‌دهد.