شبكههاي اجتماعي؛ خوب، بد و زشت
«تمام مدرسه ميدانند»، «نمي توانم هيچ كاري براي درست كردن اين موضوع انجام دهم»، «فقط ميخواهم از دست اين بيآبرويي خلاص شوم.» اين عبارات آخرين پستهايي بودند كه آدري دختر 15 ساله كانادايي قبل از خودكشي در فيس بوك خود نوشته بود.
«تمام مدرسه ميدانند»، «نمي توانم هيچ كاري براي درست كردن اين موضوع انجام دهم»، «فقط ميخواهم از دست اين بيآبرويي خلاص شوم.» اين عبارات آخرين پستهايي بودند كه آدري دختر 15 ساله كانادايي قبل از خودكشي در فيس بوك خود نوشته بود. در آوريل 2013 اين دختر نوجوان پس از اينكه در يك پارتي بدليل مصرف بيش از حد الكل كنترل خود را از دست ميدهد، در يك ارتباط جنسي دسته جمعي با تعدادي از نوجوانان همسن قرار ميگيرد. وي بعد ازاينكه متوجه ميشود عكسهاي اتفاق آن شب در بين 1000 دانشآموز دبيرستاني كه در آن درس ميخواند منتشر شده است خودكشي ميكند.
گفته ميشود يكي از دلايلي كه سبب ميشود تجاوز تأثير ويرانكنندهاي برفرد داشته باشد اين است كه قرباني تجاوز احساس ميكند به طور كامل كنترلش را روي بدن خود از دست داده است. بر اين اساس وقتي شبكههاي اجتماعي اين امكان را فراهم كردهاند كه حادثه وحشتناكي كه قربانيان فقط در خلوت، ناخودآگاه وتنهايي خود از آن رنج ميبردند هماكنون در دسترس و معرض همگاني قرار گيرد احساس ناتواني، آسيبپذيري و ناميدي را در قربانيان به طرز قابل ملاحظهاي افزايش ميدهد.
در همين ارتباط يافتههاي يك تحقيق كه توسط دانشگاه گالف انتاريو كانادا انجام شده است بيان ميكند: «شبكههاي اجتماعي باعث تسهيل و پايدار شدن الگوهاي سوءاستفادههاي جنسي شده است در حالي كه مردم بويژه دختران جوان اطلاعات بسيار كمي در خصوص ماهيت جنسي تجاوزها و آزارهاي آنلاين دارند و البته اكثريت خشونتهاي جنسي مرتبط با شبكههاي مجازي نيز گزارش نميشوند.»
بايد دقت داشت يكي از جنبههاي زشت شبكههاي اجتماعي تسهيل بروز آسيبهاي نوظهوري است كه اغلب در فضاي مجازي رخ ميدهند. طبق تعريف ارائه شده توسط صاحبنظران اين عرصه، آسيبهاي مجازي «آسيبهايي هستند كه گستره آنها نامحدود و متمايل به بينهايت است و به سرعت در جهان دو فضايي شيوع پيدا ميكند. هرچند فضاي مجازي، فضايي قابل برنامه نويسي است و ميتوان در سطح آن را به گونههاي مختلف برنامهريزي كرد اما غيرخطي بودن دسترسيها در اين فضا موجب دشواري در بحث خواهد شد. آسيب ديجيتالي آسيبي غيرخطي است و به همين دليل كنترل آن دشوار است زيرا امكان تحليل و پيشبيني روندهاي توزيعي و اشاعه آن بدرستي قابل برآورد نيست.»
در گزارش تحليلي وضعيت آسيبهاي اجتماعي فضاي مجازي كه توسط كارشناسان دفتر امور آسيبهاي اجتماعي وزرات تعاون، كار و رفاه اجتماعي تهيه شده نيز عنوان شده است: «محلي بودن آسيب، فضاي فيزيكي پيامدها و آسيبهاي ثانويه آن را محدود به محل ميكند. دامنه محدود آسيب و آسيبهاي ثانويه، كنترل و درمان آن را ممكنتر ميسازد. جهاني بودن آسيب مجازي گسترش سريع آن را موجب ميشود ونه تنها براي فرد در محل اثرات شديدتري دارد بلكه براي فرهنگ و اجتماع آن فرد نيز اثرات منفي به دنبال دارد. به دليل ويژگي فرامحلي و جهان- محلي بودن، اين فضا به سرعت از فضاي محلي به فضاهاي جهاني منتقل و از آن سو از فضاهاي جهاني به فضاهاي محلي انتقال مييابد. در فضاي فيزيكي آسيب در بستر زماني پديد ميآيد ودر امتداد يك خط اوج گرفته و سپس افول ميكند اما در بستر غير خطي يا به عبارت بهتر شبكههاي آسيب ممكن است در يك يا چند نقطه پديدار شود ولي از آنجا كه در چند نقطه و به صورت شبكه هاي غيرخطي و در امتدادهاي مختلف در حال انتشار است پايان واحدي ندارد.»
بايد توجه داشت در عصري كه حدود دو و نيم ميليارد نفر كاربر اينترنتي در جهان وجود دارد كه يك ميليارد و 800 ميليون نفر آنان در شبكههاي اجتماعي فعال هستند، طبيعي است كه ميتوان انتظار داشت شبكههاي اجتماعي در كنار ابعاد خوب و مثبت، جنبههاي بد و زشتي نظير گسترش آسيبهاي اجتماعي و تسهيل بروز جرائمي نظير خشونتهاي جنسي را نيز داشته باشد.
اگر تسهيل انجام خشونتهاي جنسي را يكي از ابعاد «زشت» شبكههاي مجازي در نظر بگيريم، تأثيرات منفي پزشكي بر كاربران را ميتوان جنبه «بد» شبكههاي مجازي عنوان كرد. بايد توجه داشت كاربران شبكههاي اجتماعي بدليل كاهش تماسهاي چهره به چهره و معتاد شدن در دنياي روابط مجازي با كلكسيوني از مخاطرات پزشكي نيز روبهرو ميشوند. طبق برخي مطالعات انجام شده در امريكا، 53 درصد كاربران فيس بوك قبل از اينكه هرروز صبح تخت خواب را ترك كنند فيس بوك خود را چك ميكنند و 35 درصد كاربران نيز بيش از 7 بار در روز به صفحه خود مراجعه ميكنند.
آريك سيگمان يكي از محققان انجمن سلطنتي پزشكي در مطالعهاي كه در سال 2010 انجام داده است عنوان ميكند «شبكههاي مجازي نقش بسيار تعيينكنندهاي در ايزوله كردن افراد ايفا ميكنند. فقدان ارتباط چهره به چهره ميتواند نحوه كار ژنها را تغيير دهد، واكنش سيستم ايمني را دچار اختلال كند، بر عملكرد شريانهاي خوني تأثير منفي داشته باشد و بر كارايي ذهني اثر نامطلوب بگذارد.» در اين تحقيق سيگمان گزارش ميدهد حداقل 209 ژن در افرادي كه دچار ايزوله اجتماعي هستند رفتار متفاوتي نسبت به ساير افراد نشان ميدهد.
در يك پيمايش كه با مشاركت 1000 نفر در امريكا انجام شده مشخص شده است كه 25 درصد كاربران فيس بوك در حالي به خواب ميروند كه منتظر دريافت پستهاي دوستان فيس بوكي خود هستند و 63 درصد آنان نيز حتي در دستشويي كامنتهاي فيس بوك خود را ميخوانند. از سوي ديگر يافتههاي مطالعات متعدد از تأثير فيس بوك وشبكههاي مجازي بر طلاق حكايت ميكنند.
همين جا بايد متذكر شد در كشور ما هم كه طبق اعلام مراجع رسمي بيش از 40 ميليون نفر كاربر اينترتي وجود دارد آسيبهاي فضاي مجازي روند رو به تصاعدي را نشان ميدهد. طبق اعلام پليس فتا جرايم سايبري در سال 90 نسبت به سال 89 رشد 8/3 درصدي داشته و در سال 91نيز نسبت به سال قبل آن رشد 120درصدي نشان ميدهد كه افزايش بسيار قابل توجه و تأمل برانگيزي است. اين آمار و شواهد متعدد ديگر بويژه صفحه حوادث روزنامههاي كشور (كه روايتگر جرايم و آسيبهاي اجتماعي متعددِ در ارتباط با فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي است) نشان ميدهد بايد آسيبهاي اجتماعي مرتبط با شبكههاي مجازي به عنوان يك واقعيت اجتماعي پذيرفته شود و براي كنترل و كاهش آن تدبير شود.
به هرترتيب با نگاهي واقع بينانه به شبكههاي مجازي و پتانسيل و ظرفيت گستردهاي كه در اين حوزه هم ازبعد تهديد و هم ازبعد فرصت وجود دارد، ضرورت دارد جامعه شناسان و تحليلگران مسائل اجتماعي به همراه متخصصان سايبري از ابعاد و زواياي مختلف مشكلات و چالشهاي فرهنگي و اجتماعي اين فضا را مورد ارزيابي و واكاوي قرار دهند تا يافتهها و نتايج آن در سياست گذاريها و برنامهريزي هاي كلي كشور مورد استفاده قرار گيرد همچنين بايد متذكر شد كه شبكههاي مجازي داراي جنبههاي خوب، بد و زشتي هستند و ناآگاهي شهروندان بويژه كاربران و مصرف كنندگان اين ابزار از مخاطرات اين شبكهها باعث شده است كه كاربران و مخاطبان نسبت به آسيبهاي مرتبط با فضاي مجازي بشدت آسيب پذيرتر باشند. لذا با توجه به گسترش روزافزون ابزارهاي نوين ارتباطي و اقبال عمومي نسبت به استفاده از ابزار فضاي مجازي، بايد يك جنبش همگاني با هدف افزايش اطلاعات و آگاهي كاربران اينترنتي شكل گيرد تا آسيبپذيري آنان را در فضاي مجازي به حداقل برساند.
نا گفته نماند مواجهه با شبكههاي مجازي در شرايط كنوني يك موضوع فرابخشي است و دولت به تنهايي نميتواند از عهده آن برآيد بلكه بايد نقش و سهم هريك از اجزاي جامعه همچون نهادهاي مدني، دانشگاهها، مجلس شوراي اسلامي، صدا و سيما، رسانهها و ديگر دستگاههاي اجرايي و فرهنگي كشور در برخورد با اين پديده اجتماعي مشخص شود تا بتوان نقاط ضعف و قوت آن را تحليل و ارزيابي كرد.
روزبه كردوني
مدير كل دفتر امور آسيبهاي اجتماعي وزارت تعاون، كار ورفاه اجتماعي
منبع :روزنامه ایران
ارسال نظر