جمهوری اسلامی بدون اسلام
چه کرده ای با علم انسانی که اسلامی اش نکردی به کنار که انسان هایی تربیت نمودی که با یک خروار ریش خواستار جمهوری اسلامی بدون احکام اسلامیاند
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- دكتر جلیل محبی- وقتی در جای جای نهادهای های حکومتی کارشناسان سکولار غربی خیلی «با احتیاط» و «آرام» از جایگزینی قوانین عرفی به جای احکام اسلامی سخن میگویند یا بسیار با طمئنینه در کارامدی احکام اسلامی شک میکنند یا از مغایرت حکمی از احکام شریعت مقدس اسلام با اسناد حقوق بشری سخن میگویند، بنده هم خیلی آرام از فلسفه آن حکم اسلامی سخن میگویم و نهایت تلاشم را میکنم او را به حکمت احکام اسلامی آگاه سازم به نحوی که نه از انقلاب و انقلابیگری زده شود و هم کم کم در فضای اسلامی تنفس کند متوجه شود که خدای حکیم خبیر علیم این احکام را برای اداره همین دنیای ما فرستاده و غالب آنچه فرستاده دائمی و مطابق روح تغییر ناپذیر بشر در طول زمان است و آنچه متغیر است بسیار کم است که آن را هم مجتهد آگاه به زمان و مکان که امروز در قالب ولایت فقیه شناخته میشود میتواند تغییر دهد…
اما امان از نسلی از انقلابی های حزب اللهی نمای نمازخوان نمازجمعه ای که به خون آمریکا تشنه اند و آرزوی شب و روزشان مبارزه با اسرائیل است…
نسلی دانشگاه درس خوانده و غرق شده در علوم انسانی غربی که مستغرق در قیل و قال وبر و هایدگر و پوپر و چه و چه بوده و نهایت حضش از انقلابیگری مبارزه با استکبار است و بس. وقتی از شهدا سخن میگوید چشمانش اشک آلود میشود و به یاد شهدای جنگ تحمیلی عکس منتشر میکند و وقتی صحبت از قانون قصاص و احکام خانواده در اسلام و از شلاق و قطع ید در قرآن کریم میشود، چهره در هم میکند که:
شما میخواهید کشور را با قوانین هزار سال قبل اداره کنید…
شما چه میفهمی که جامعه چیست در این بستر تاریخی اجتماعی اجتماعی، ایرانی چه نیازی دارد…
شما در کدام دانشکده مبانی جامعه شناسی ایران امروز را خواندهاید که فکر میکنید میشود همان احکام عرب را بر ایرانی مسلمان هزاره سوم که هزار گرایش غربی و شرقی و دارد تحمیل کرد…
یا برخی روایتی به گوشش خورده و آن را مبنای اسلام شناسی اش قرار میدهد که بله: پیامبر اسلام صلی الله وعلیه و آله وقتی رسالت آغاز نمود فرمود: قولوا لااله الا الله تفلحوا. و نتیجه میگیرد که: اسلام قول لااله الاالله است و احکام اسلامی طریقیت دارند و موضوعیت بخشی به آن تحجر است و اینکه طلاق در دست مرد باشد برای اعراب بوده و احکام ارث قرآن برای آن بوده زن در عرب جاهلی هیچ بوده و اسلام برای او از هیچ حق آفریده و فضا مناسب نبوده که همانند مرد حق ببرد و الا خداوند عادل اگر بسط ید داشت و میتوانست احکام ارث را عادلانه تقسیم مینمود. قولی از حضرت امام رحمه الله علیه هم چاشنی حرفش میکند که بله امام هم در تعلیل به ترتیب نازل شدن احکام شرب خمر مراعات نمود که میدانست مردم احکام دفعی را پس میزنند و …
اینجاست که دیگر نمی شود آرام نشست و برایش از فلسفه احکام گفت و به راهش آورد. باید محکم جلویش بایستی که چرا درکنار از دیوار سفارت بالا رفتن و شعارزدگی اندکی عمق فهم اسلامی پیدا نکردی و چرا نیاموختی قرآن بخوانی و تدبر کنی و چرا به سخن اهل بیت علیهم السلام گوش فرا ندادی که شیعه باید با سخن و احادیث ما مانوس باشد و چرا وقتی از تو سوال میکنند که ده کتاب برتر زندگی توست بعد از قران و نهج البلاغه که تبرکاً در صدر لیست نگارش نمودی ناگهان به رمان های برجسته مغرب زمین رو آوردی و دست پر از فلسفه های چندباره ترجمه شده غربی و نشخوار غرب زدههایی که کارشان انگ غرب زدگی به دیگران است رو نمودی؟
و او نیز دیگر محکم جلوی تو میایستد که بله! نظام آموزشی کشور غرب زده توست که اینها را مایه آموزش من قرار داده و حوزه کار خود میکند و من هم کار خود…
و من موضوع شناسم و اسلام شناس به من نیاز دارد که به او بشناسانم که این جامعه چه نیاز دارد و بعد نتیجه میگیرد که اگر اسلام شناس و مجتهد تو مطابق رای من فتوا داد که آگاه به زمان است و روشنبین و اگر چنین ننمود و به متن قران حکیم پایبند بود متحجر است و تو چه میدانی متحجر چیست و امام راحل و رهبر انقلاب را شاهد می آورد که فرموده اند متحجرینی چون شما با اسلام چه کرده اند….
خطر جماعتی که جمهوری اسلامی که بر مبنای انقلاب اسلامی برپاشده توسط فقیه شجاع زمان را عرفی میخواهد و دقت ندارد که همان امام انقلابش را در برابر قوانین ضد اسلامی رژیم طاغوت شروع نمود، از جماعت سکولاری که «می داند که نمیداند» بسی بیشتر است و اینجاست که باید فریادها بر سر شورای عالی انقلاب فرهنگی زد که چه کرده ای با علم انسانی که اسلامی اش نکردی به کنار که انسان هایی تربیت نمودی که با یک خروار ریش خواستار جمهوری اسلامی بدون احکام اسلامیاند…
یاد این جمله آقای جوادی آملی افتادم که فرموده بودند:
«علمی که در دانشگاه ها تدریس می شود لاشه مرده ای است که قابل اسلامی شدن نیست…»
آگر مبانی محکم توریک وعملی مستدل ونظامند داریم پس ۳۷ سال مدت کمی برای ساختار سازی نبوده چرا شعار ؟؟!!