فاصله نگاه جریان حزب الله با رهبر انقلاب در مقوله حجاب
چند روز گذشته شاهد خبر برگزاری تجمعی برای حمایت از حجاب و عفاف بودیم که با مخالفت فرمانداری تهران مواجه شد و سایت های هم سو و مخالف این تجمع در خبرهای خود این چنین عنوان کردند که باز هم برخی افراطی اقدام به برگزاری تجمع غیرقانونی در حمایت از حجاب کردند.
به گزارش پارس به نقل از 598، این سایت ها روی چند نکته تکیه کردند که توجه به آنها مهم است:
- جریان حزب الله قانون شکن و سرخود است.
- چرا آنها حق برگزاری تجمع غیرقانونی دارند و نیروی انتظامی با آنها برخورد نمی کند ولی با ما برخورد می کند؟
- اینها هنوز به دنبال خواسته های خودشان هستند و خواسته های آنها ربطی به خواست عمومی مردم ندارد.
هر سه نکته بالا به ضرر نظام اسلامی است و باید مراقب توطئه رسانه ای دشنان داخلی و خارجی انقلاب بود، اما قصد اصلی این یادداشت، پرداختن به نکته سوم است.
چرا حزب اللهی ها را می شود با تکیه بر غیرت مذهبی اشان بازی داد؟
چرا برخی از انقلابیون در مواقعی فکر را تعطیل می کنند و کاملا احساسی تصمیم می گیرند؟ آیا حجاب و عفاف مسئله اصلی کشور است؟ چرا تاکنون رهبر معظم انقلاب هیچ توصیه و یا تاکیدی بر اقداماتی اینچنینی برای بسط حجاب در جامعه نداشته اند؟
عجیب نیست که بی حجابی به این معنایی که برخی حزب اللهی ها را اذیت می کند، مورد توجه رهبری نیست؟
چرا ما جملاتی را که رهبری در مورد زنان و دخترانی که حجاب کامل ندارند اما ایمان قلبی دارند را نشنیده می گیریم؟ آیا ما نشنیدیم که رهبری نقص در حجاب آنان را نقص ظاهر داسنتند؟
ممکن است ظاهر زنندهای داشته باشد؛ داشته باشد. بعضی از همینهائی که در استقبالِ امروز بودند خانمهائی بودند که در عرف معمولی به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباختهی به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمیبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم / آیا تو چنان که مینمائی هستی؟
رهبر معظم انقلاب، 19/7/1391
آی ما نشنیدیم که رهبری در سفر خود به قم و در دیدار با جامعه مدرسین، از رویکرد دولت دهم در مقوله حجاب دفاع کردند و عنوان کردند که باید کار فرهنگی صورت گیرد.
من اين مطلب را قبول ندارم؛ مسئولان امروز همه حجاب فقهي را قبول دارند ولي اختلاف سليقه در تاكتيكهاست. فرضا دختري كه حجاب كاملي ندارد اما شب قدر يا در مجلس دعاي كميل شركت و به درگاه خداوند تضرع ميكند و يا در راهپيمايي 22 بهمن تصوير امام را ميگيرد، نميتوان گفت كه بيدين است بلكه نميداند حجاب اسلامي چيست كه بايد او را توجيه كرد. بايد در باب حجاب كتاب نوشت و از طرق مختلف مانند فيلمهاي تلويزيوني حجاب را تبيين و افراد ناآگاه را ارشاد كرد.
رهبر معظم انقلاب آبان 1389
آیا ما نشنیدیم که رهبری فرمودند تا بنده حرف از تهاجم فرهنگی می زنم به موی بلند و نوشته روی پیراهن جوانها در خیابان گیر می دهند؟
من که میگویم تهاجم فرهنگی، عدهیی خیال میکنند مراد من این است که مثلاً پسری موهایش را تا اینجا بلند کند. خیال میکنند بنده با موی بلندِ تا اینجا مخالفم. مسألهی تهاجم فرهنگی این نیست. البته بیبندوباری و فساد هم یکی از شاخههای تهاجم فرهنگی است؛ اما تهاجم فرهنگیِ بزرگتر این است که اینها در طول سالهای متمادی به مغز ایرانی و باور ایرانی تزریق کردند که تو نمیتوانی؛ باید دنبالهرو غرب و اروپا باشی. نمیگذارند خودمان را باور کنیم.
رهبر معظم انقلاب 17/4/1383
این چند جمله به عنوان نمونه نشان می دهد که ما حزب اللهی ها چقدر از نگاه رهبری فاصله داریم. در چند سالی که رهبری شعار سال را در حوزه اقتصاد انتخاب نموده اند ما چه نسبتی با شعار سال داشته ایم؟
اگر اهل برگزاری تجمع هستیم، چند تجمع در حمایت از قوه قضاییه برای برخورد با طلبکاران بزرگ بانکی برگزار کردیم؟
چند بار جلوی درب سازمان مالیاتی کشور جمع شدیم تا بخواهیم که با قدرت و صلابت بیشتری نسبت به اخذ مالیات از فراریان بزرگی که درآمدهای هنگفتی در ایران کسب می کنند اما ریالی مالیات نمی پردازند برخورد شود؟
چند بار جلوی بانک مرکزی تجمع کردیم و از رییس بانک مرکزی خواستیم تا نرخ دلار را آزاد نماید و این بزرگترین فرصت رانت خواری دولتی را از برخی آقازاده ها ومگسان دور این آقازاده های شیرین بگیرد؟
چند بار صدایمان را بر سر رییس سازمان تعزیرات بلند کردیم که آقا این شیوه بازرسی جواب نمی دهد و فقط رشوه دادن به بازرسان را نیز به تخلفات اضافه کرده است؟
چند بار در محله خودمان گرانفروش و کم فروش را تحریم کردیم و از هماهنگی اهل محل از او خرید نکردیم تا اصلاح شود یا به ورشکستگی برسد؟
به نظر شما اگر چنین تجمعاتی برگزار می شد، باز هم وقتی مردم عادی از کنار حزب اللهی های غیرتمند و پردغدغه رد می دشند، می گفتند که اینها به فکر درد مردم نیستند؟
یا برعکس به جمع حزب اللهی ها می پیوستند و فریاد می زدند که اگر حزب الله این است، ما همگی حزب اللهی هستیم. با ریش و بی ریش و با چادر و بی چادر.
این سوال را باید از حزب اللهی ها پرسید که نظرشان در زنان با حجاب کامل مسئولین اهل فساد و یا سرمایه دارانی که با فساد رشد کرده اند چیست؟ نظرتان در مورد زنان با حجاب کاملی که در فتنه سال 88 روبروی حرم حضرت معصومه(س) در قم و در مراسم تشییع آقای منتظری بر علیه نظام رهبری شعار دادند چیست؟ آیا گناه آنان بزرگ تر است، یا دختران بدحجابی که علاقه مند به اسلام هستند اما نقص ظاهر دارند و یا حتی اگر گرایش به دین هم ندارند، بر علیه نظام اسلامی اقدامی نمی کنند.
آیا حجاب اصلی ترین شاخصه اهل ایمان است؟ درست است که ظاهری ترین است اما اصلی ترین نیست. به علاوه اینکه در مقوله حجاب، ما همیشه انگشت اتهام را به سمت خانم ها می گیریم.
آیا مردان بدچشم هم به همین اندازه مورد غضب ما هستند؟
آیا مزاحمین به نوامیس و کسانی که از مشکلات مالی و خانوادگی برخی زنان سوء استفاده نموده و با پرداخت پول، آنان را در موقیعت تن فروشی قرار می دهند هم به اندازه زنان بدحجاب مورد خشم حزب اللهی ها قرار می گیرند؟
آیا علت بدحجابی فقط به خواست و اراده یک فرد بر می گردد یا مقوله ای است اجتماعی که عوامل متعددی دارد و اراده و خواست زن یا مرد بدحجاب، بخشی از علت است و بسیاری از عوامل دیگر را نیز باید دید و قضاوت کرد؟
در پایان لازم به ذکر است که جریان حزب الله که دارای غیرت دینی است همیشه مورد طمع دشمنان داخلی و خارجی بوده است. اینکه از آقای هاشمی رفسنجانی در حمایت از زنان زیبارو جملاتی منتشر شود و هم زمان نیز خبر تجمع غیرقانونی عده ای افراطی در حمایت از حجاب در جامعه پخش شود، امری عادی نیست. انگار دوباره عده ای برای پیشبرد اهداف خود به شنیده شدن واژه ها یی مانند لباس شخصی ها، افراطی ها، جریانات رادیکال، گروه فشار، انصار حزب الله و ... نیاز دارند و باید مراقب بود که در زمین بازی آنها حرکت نکنیم و زحمت رهبری را اضافه نکنیم.
تجربه نشان داده است که حزب اللهی ها علی رغم جانفشانی در راه انقلاب، در مواردی نیز بازی خورده اند و ناخواسته صدماتی به نظام موارد کرده اند.
ارسال نظر