اثبات عظمت خداوند با تعدد مشرقها و مغربها
بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی گزیده به انعکاس آن در ادبیات پارسی، از کتاب «در محضر قرآن» اثر ارزشمند استاد الهی قمشهای پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
به گزارش پارس به نقل از مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
آیه ۱۷ سوره الرحمن
« رب المشرقین و رب المغربین»
پروردگار دو مشرق و دو مغرب
منظور خداوند در قرآن کریم از دو مشرق و مغرب چیست؟ آیا یک مشرق و مغرب بیشتر در جهان وجود دارد؟
قبل از ورود به بحث، توضیح یک مطلب ضروری به نظر می رسد:
کره زمین، دارای دو قطب مغناطیسی است که شمال و جنوب خوانده می شود. از طرف دیگر، چون زمین دارای دو حرکت وضعی (به دور خود) و انتقالی (به دور خورشید) است، به نظر می آید که خورشید صبحگاهان از یک طرف خارج می شود و کم کم بالای سر ما می آید و سپس شامگاهان در طرف دیگر فرو می رود.
در عرف مردم و اصطلاح علمی آن طرف که خورشید طلوع می کند، « شرق» و آن طرف که خورشید غروب می کند، « مغرب» نامیده می شود. نکته یاد شده ظاهر قضیه است. با دقت عقلی و علمی ثابت می شود که زمین مشرق ها و مغرب های متعدد دارد.
برخی از دلایل نکته اخیر عبارتند از:
۱. چون زمین به شکل کره است و به دور خورشید حرکت می کند در هر نقطه زمین یک مشرق و مغرب و اثر طلوع مکرر خورشید پیدا می شود.
۲. خورشید در هر روز در ساعت معین طلوع و غروب می کند که با ساعت طلوع و غروب روز قبل و بعد متفاوت است. بنابراین، به تعداد روزهای سال مشرق و مغرب داریم.
۳. برای هر انسانی شش جهت متصور است، پس طلوع و غروب، با توجه به جایگاه هر کس، متفاوت است.
نتیجه: در ظاهر یک مغرب و مشرق بیشتر نیست، ولی در واقع مشرق ها و مغرب های متعدد وجود دارد. بنابراین، تعبیر به مشرق و مغرب (بقره / ۱۱۵) یا مشارق و مغارب (معارج / ۴۰) با مبانی علمی منافی نیست.
در مورد آیه یاد شده در پرسش « رب المشرقین و رب المغربین» (الرحمن / ۱۷) چند احتمال تفسیری داده شده است.
۱. مقصود از مغرب، مغرب تابستان و زمستان و مقصود از دو مشرق، مشرق تابستان و زمستان است که با همدیگر متفاوتند، چنان که حضرت علی (ع) در این باره می فرماید: « مشرق تابستان و زمستان هر کدام بر حد خود است» [۱]
توضیح اینکه: مشرق ها و مغرب های متعددی وجود دارد، ولی آن ها در تابستان و زمستان است، زیرا در دوران آغاز تابستان و زمستان خورشید به حداکثر و حداقل اوج خود می رسد. که از آن ها به مدار شمالی و جنوبی تعبیر می شود و مدارهای دیگر در بین او دو قرار دارند.
بنابراین، چون مشرق ها و مغرب ها بین این دو جای دارند. در این آیه واژه « المشرقین و المغربین» به صورت مثنی به کار رفته است.
۲. مقصود از دو مشرق و دو مغرب، مشرق و مغرب خورشید و ماه است. طبق این تفسیر، چون ماه و خورشید هر کدام طلوع و غروب خاص خود را دارند، واژه مثنی به کار رفته است.
۳. مقصود از مشرقین پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) هستند. و مراد از مغربین امام حسن (ع) و امام حسین (ع) . این مطلب بیان باطن یا تأویل آیه است که در طلوع اسلام پیامبر (ص) و علی (ع) بودند و امام حسن و امام حسین (ع) در دوره غروب اسلام اصیل از صحنه جامعه.
پی نوشت:
۱. نورالثقلین، هویزی، نوشته التاریخ العربی، ج ۷، ص ۲۱۳.
ارسال نظر