به گزارش پارس ، این داستان نویس با بیان این که دیگر علاقه و انگیزه ای برای انتشار کتاب هایش ندارد، درباره ی علت این موضوع به ایسنا، گفت: دلیل این که دیگر علاقه ای به چاپ کتاب هایم ندارم، این است که بازتاب کتاب هایم را در جامعه نمی بینم، چون وقتی کاری چاپ می شود، از یک طرف آدم های اهل فن و منتقد در روزنامه ها و رسانه درباره ی آن اظهارنظر می کنند که برایم جالب است و معمولا برای کتاب هایم این اتفاق افتاده است. اما دیدن بازخورد کتاب هایم در بین مخاطبان برایم جذاب تر است و وقتی این اتفاق رخ نمی دهد، برایم جالب نیست.

کرم پور ادامه داد: برایم من جالب تر آن است که وقتی کتابی می نویسم، کتاب در طیف گسترده ای از کتاب خوان ها که من آن ها را نمی شناسم، تأثیرگذار باشد. اما الآن در جامعه ی ما بازخورد کار نویسندگان مشاهده نمی شود، چون شرایط جامعه به گونه ای است که کتاب در سبد خانواده ها جایگاهی ندارد، بنابراین چاپ کتاب در این شرایط برای من مثل این است که در زیر آب فریاد می زنم که چنین کاری برای من خیلی جذاب نیست.

او در ادامه درباره ی نقد و تأثیر آن بر روی افزایش اقبال خوانندگان از یک اثر اظهار کرد: خیلی نمی توان روی نقدهایی که از طرف افراد بر روی آثار صورت می گیرد، حساب کرد، چون نقد باید از خود جامعه بیرون بیاید که نمی آید، زیرا وقتی کتابی چاپ می شود و بازخوردی از سوی مخاطب ندارد، نشان می دهد که در جامعه بازتابی نداشته است.

این نویسنده گفت: با این که برخی از رسانه ها معمولا کار تبلیغ کتاب هم می کنند و این مسأله تقریبا برای آثار من در رسانه ها ی مختلف رخ داده، اما آن چیزی که من از انتشار کتاب انتظار داشتم، اتفاق نیفتاده است و این برایم جالب نیست. به خاطر همین است که دیگر هول و عجله ای برای چاپ کتاب ندارم، چون وقتی می دانم قرار است کارهایم در ممیزی از بین بروند، ترجیح می دهم این کار را انجام ندهم.

به گزارش ایسنا، فرزانه کرم پور تا کنون این کتاب ها را منتشر کرده است: مجموعه داستان های « کشتارگاه صنعتی» ، « ضیافت شبانه» ، « طوفان زیر پوست» ، داستان بلند « دعوت با پست سفارشی» ، رمان « نقطه گریز» ، مجموعه داستان « حوا در خیابان» ، « علائم حیاتی یک زن» رمان مشترک با مهناز رونقی و لادن نیکنام و کتاب « نقد ادبی بازتاب» کار مشترک با مهری بهفر.

او در حال حاضر یک سری داستان کوتاه نوشته که البته سه سال پیش بخشی از آن ها را در مجموعه ی به نام « نی شکر» در سوئد منتشر کرده است و بنا دارد تا با اضافه کردن تعداد دیگری داستان کوتاه، این مجموعه را همراه با یک رمان کوتاه به نام « قتل های تاریک» که ماجرای آن برگرفته از یک داستان واقعی است، در یک کتاب جمع آوری کند، اما خودش می گوید، قصد انتشار این کتاب را ندارد، چون می داند به آن مجوز نشر داده نمی شود.