به گزارش پارس به نقل از کیهان: صادق زیباکلام چندماه پیش گفته بود روحانی اصلاح طلب نیست و بیش از ۲ میلیون رأی نخواهد آورد. او اما در فیلم تبلیغاتی روحانی ظاهر شد و از وی حمایت کرد. اما چند روز بعد در مصاحبه ای گفت ایده آل وی نه هاشمی و نه روحانی بلکه کسانی چون واسلاو هادل (از سیاستمداران فعال در حوزه کودتای مخملی) هستند. اکنون وبسایت دویچه وله از قول زیباکلام می نویسد که روحانی نباید بگوید که برنامه هسته ای حق ملت ایران است بلکه باید این سوال را پیش بکشد که آیا این برنامه اصلا به چه درد ایران می خورد؟
این همان مغالطه ای است که از سالها قبل قدرت های غربی مطرح می کنند.
زیباکلام در ادبیاتی که با ادبیات دولت های غربی و رسانه های آنان مو نمی زند، می گوید: آیا ۷۵ میلیون ایرانی باید فدای مسئله هسته ای شوند. روحانی این آهنگ همیشگی را تکرار نکند که برنامه هسته ای حق ماست و این حق باید به رسمیت شناخته شود. چون واقع مطلب این است که کسی اصلا منکر این حق نشده. هیچ گاه غربی ها، اتحادیه اروپا و آمریکا نگفته اند که نه ایرانی ها شما حق غنی سازی ندارید، شما حق ندارید اصلا هیچ جور فعالیت هسته ای داشته باشید. مشکل و مناقشه اساسی این است که باید این اعتماد به وجود آید.
او همچنین گفته که مطبوعات باید این سوال بنیادی را به میان مردم ببرند که بعد از ۱۰ یا ۲۰ سال که ما این همه هزینه کرده ایم برای برنامه هسته ای مان، در نهایت اکنون بعد از دو دهه چه به دست آورده ایم؟ کره شمالی که تا به آخرش رفته، پاکستان که تا به آخرش رفته و به آن مفهوم هم درست کرده اند، چه گلی از نظر پیشرفت و توسعه اقتصادی و صنعتی توانسته اند به سر مملکت خودشان بزنند که حالا جمهوری اسلامی ایران بتواند بزند. یا این سوال که این برقی که قرار است در نیروگاه هسته ای تولید شود، برای مصرف کننده چند کیلووات تمام می شود؟
وی در بخش دیگری از مصاحبه به توجیه حمایت های ضد ایرانی-آمریکایی پرداخته و به جای اینکه به اصل تشدید تحریم ها بپردازد ادعا کرد این به نفع روحانی است تا مورد حمله اصولگرایان قرار نگیرد.
آقای زیباکلام گویا توجه ندارد یا تجاهل می ورزد که مخالفت غرب با برنامه هسته ای، مخالفت با اصل استقلال و پیشرفت های ملت ایران است و نه با یک برنامه و موضوع خاص. همچنان که ملت ایران از سال های آغازین پیروزی انقلاب و در حالی که آن روز اصلا اسمی از برنامه هسته ای و پیشرفت های آن در میان نبود، تحریم ها آغاز شد و هر سال شدت پیدا کرد. درواقع به بیان آقای زیباکلام باید انقلاب را هم تعطیل کرد و به روزگار دیکتاتوری و ارتجاع محمدرضا و رضا پهلوی بازگشت و اختیار نفت و منابع و معادن کشور را به دست غارتگران جهانی سپرد و آن محرومیت ها در کنار انبوه منابع را باز تولید کرد.
او در مقام توجیه و تأویل و دفاع از مواضع ظالمانه غرب ادعا می کند که آنها منکر حق مردم ایران در حوزه برنامه هسته ای و غنی سازی نشده اند و گفتن این حرف و انکار واقعیت های روشن نیز البته از آدم منحصر به فردی مانند آقای زیباکلام برمی آید که گویا هنر دیگری جز وارونه گویی- و جلب توجه از این طریق- ندارد.
خاطرنشان می شود نامبرده سال گذشته نیز، هنگام صدور حکم اعدام برای ۴ متهم پرونده فساد ۳هزارمیلیاردتومانی، به حمایت از این فساد گسترده پرداخت و متهم اصلی را فردی کارآفرین و نابغه معرفی کرد و در عوض به تخطئه قوه قضائیه پرداخت. زیباکلام پیش از این در مصاحبه ای تصریح کرده که برخی دوستان اصلاح طلبش به خاطر اظهارنظرهای عجیب به وی می گویند باید در آن دانشکده علوم سیاسی را به خاطر تو گل گرفت!