وزیر بهداشت به رهبر انقلاب نامه نوشت
احتمال تعطیلی سراسری کشور برای کنترل کرونا
وزیر بهداشت طی نامهای خطاب به رهبر معظم انقلاب خواستار تعطیلی دو هفته ای و ایستادگی و بکارگیری نیروهای نظامی و انتظامی و برخورد محکم با شکستن پروتکلها شد تا بتوان تا حدقابل توجهی از چرخش ویروس کرونا جلوگیری کرد.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو؛ نمکی در این نامه نوشت: تمام امکانات کشور باید برای مقابله جدی با پدیده ویرانگر کرونا به صحنه بیایند. چراکه هر لحظه تصمیمگیری با تاخیر موجب بروز فاجعه وسیع و آوار آن بر کشور خواهد شد و شاید تعطیلی ۲هفتهای جدی و ایستادگی و بهکارگیری نیروهای انتظامی و نظامی و برخورد با شکستن پروتکلها بتواند تا حد قابل توجهی از چرخش ویروس و بار بیمارستانها و فشار نفسگیر بر همکاران ما بکاهد.
متن نامه وزیر بهداشت به شرح زیر است:
حضرت آیت ا... العظمی خامنهای مقام معظم رهبری (مدظله العالی)
سلام علیکم
به استحضار میرسد دیروز آخرین جلسه ستاد ملی مدیریت کرونا در دولت دوازدهم و امروز آخرین جلسه هیئت محترم دولت برگزار شد و در برزخ دوران انتقال امور اجرایی، ما و همکارانمان در زیر آوار هزاران بیمار و مبتلا به کرونا و در کشاکش موج سهمگین پنجم، روز و شبهای نفس گیر و طاقت فرسایی طی میکنیم و مانده ایم که در این برهوت تنهایی به کدام مرجع پناه بریم تا شاید ماشین تولید بی وقفه بیماری و اعزام تصاعدی بیمار به مراکزی که در این ماهها تحت فشارند متوقف شود.
مستحضرید پس از ۱۸ ماه صبوری، اعتراض ۶۶ مدیر نظام سلامت طی نامهای در دو روز گذشته و التماس آنها برای استمداد بیان شد و خود را ناچار دیدیم تا از محضر حضرتعالی استمداد ویژه بطلبیم. از مدتها پیش در مکاتبات متعدد خطرات همه گیری با ویروس وحشی و سرکش دلتا را گوشزد کردیم.
گفتیم که اگر سخت نگیریم، در رعایت پروتکلها اهمال کنیم، مرزها، ایجاد قرنطینه ها، ورود اتباع خارجی بخصوص از کشورهای شرقی مبتلا به ویروس جدی گرفته نشود این نظام سلامت خسته و گرفتار فرو میپاشد. گفتیم که همه از تاب آوری مردم و کسبه حکایت میکنند، از فروپاشی و تاب آوری صنعت گردشگری میگویند که بحق هم هست، اما چه کسی باید از تاب آوری مدافعین مظلوم و غریب سلامت بگوید که ۱۸ ماه یک روز استراحت نداشته اند و یک شب راحت نخوابیده اند. اگر این نظام فرو ریخت، اگر تاب آوریش از کف رفت چگونه جبران خواهد شد؟ چه ساختاری را و چگونه جایگزین خواهیم کرد؟
تهران را بنا به درخواست ما تعطیل اعلام کردند، ولی هیچ اتفاقی نیفتاد همه رستورانها و محلهای کسب و کار باز بود. تعداد قابل توجهی به سفر، بخصوص استانهای شمالی رفتند. گفتیم و نوشتیم که وقتی سیستان و بلوچستان گرفتارست و روزانه حداقل ۱۲ اتوبوس از زابل به گلستان میرود میتواند با خود ویروس را ببرد و اگر گلستان آلوده شد همچون آتش گرفتن جنگلهای هیرکانی همه خطه شمال گرفتار میشود که بر این بلا سیل مسافران تهران و البرز و نقاط مرکزی نیز پیوست و امروز سراسر استانهای شمالی گرفتارست، گفتیم و نوشتیم که شهرهای مذهبی همه روزه بدون اطلاع ما میزبان زائرین افغانستانی و پاکستانی است که ما اصلا خبر نداریم و نمیدانیم از کجا و چگونه آمده اند؟ و آلودگی در چه حدیست؟
فریاد زدیم و نوشتیم که شبانه روز تعداد قابل توجهی ورود غیرقانونی از مرزهای شرقی و جنوب شرقی با ابتلا به ویروس وحشی کرونا و دیگر بیماریهای واگیردار توسط قاچاقچیان انجام میشود، عرض کشور را روزها میپیمایند و در استانهای مختلف مخفیانه نگهداری میشوند تا از مرزهای غربی و شمال غربی خارج شوند و در این ایام بی اطلاعیم که چقدر از هموطنانمان گرفتار میشوند.
اعلام کردیم که در انتخابات شهر و روستا مراسم متعدد، میهمانی و سفرههای درهم فشرده شام و ناهار کار دستمان میدهد. پیشنهاد دادیم که موج جدید میتواند چالش بزرگ امنیتی ایجاد کند و ما که تاکنون علیرغم تنگناهای فراوان نگذاشته ایم بیماری بدون تخت بماند شاید در این مرحله وا بمانیم و ضروریست در سطح شورایعالی امنیت ملی مطرح گردد و راهکاری ملی برای ایستادگی فراهم شود.
روزبروز تنهاتر شدیم، گرچه اقدامات محدودی صورت گرفت، اما در دوگانههای متعدد سلامت و ... بنا به مصلحت اندیشی و پرهیز از تنش زائی، مقوله سلامت و مدافعین این عرصه، مغفول، تنها، مظلوم و غریب ماندند و اینک در زیر بار موج سنگین بیماری از یکسو و فشار و مطالبه طلبکارانه گروهی که سعی میکنند بجای علت، معلول را بنگرند له میشویم و ما مانده ایم با "از دست رفتن مایه و شماتت همسایه".
واکسیناسیون را بعنوان یک عامل نسبتا موثر در کاهش مرگ و میر علیرغم همه تنگناهانی که مستحضرید پی میگیریم و هر روزه گروه آسیب پذیر جدیدی را بعنوان هدف ایمن سازی بر میگزینیم، اما بخوبی واقفید که در کشورهایی که بالاترین پوشش واکسیناسیون را داشته اند دوباره از گزند بیماری به شرایط فرنطینهای و اجباری نمودن رعایت پروتکلها رو آورده اند. کشور استرالیا برای اعمال قرنطینه به ارتش رو میآورد و کشور ژاپن فقط بدلیل ورود مسافرین المپیک علیرغم دهها حلقه محافظتی و آزمایشگاهی گرفتار موج جدید و اعمال قرنطینه شده و در چین و خیلی از کشورهای اروپایی شرایط سخت گیرانه علیرغم پوشش بالای واکسیناسیون برگشته است و اینجا متأسفانه آنگونه همه چیز عادی شده که انگار کرونایی وجود ندارد.
اینجانب به عنوان سربازی که از نخستین روزهای این گرفتاری در صحنه مانده ام از این بی تفاوتی و ساده انگاری احساس خطر عمیق میکنم و به استحضار میرسانم با این موج خیزی سهل انگارانه بیماری اگر تخت هم داشته باشیم نفر نداریم، همکاران من گرچه واکسینه شده اند بدلیل بی خوابی طولانی و استرس همه دارند بیمار میشوند و آن پیش بینی که در مکاتبات متعدد کرده بودیم و آن مستهلک شدن و تخریب مستمر نیروی انسانی و زیرساختهای بخش سلامت است نزدیک مینماید و اگر خدای ناکرده رخ دهد فاجعهای عظیم و غیر قابل جبرانست.
در یکسال گذشته علیرغم کاستیها و با دستهای بسته تختهای ویژه را دو برابر کردیم و هزاران ونتیلاتور و امکان جدید گسیل نمودیم، حدود پانصد دستگاه اکسیژن ساز به سراسر کشور فرستادیم و در حد مقدور پرستار و کادر خدماتی بکار گرفتیم، اما با این بی توجهیهای مستمر همه را به باد فنا میدهیم، نابود و فرسوده میکنیم خدا شاهد است از یکایکشان خجالت میکشم.
بنده هم میتوانم در این روزهای باقیمانده همرنگ جماعت شوم تا این دوره بگذرد و به بهانه تغییر دولت خود را خلاص کنم، ولی چگونه میشود تماشاگر مرگ روزافزون هموطنانمان بود و سکوت کرد. یکبار حضرتعالی به صحنه آمدید و تشکیل قرارگاه و بعضی موارد دیگر را توصیه فرمودید و امروز هم در این ایام گذار مداخله جدی حضرتعالی و به صحنه آوردن کلیه امکانات کشور برای مقابله جدی با این پدیده ویرانگر ضروریست. هر لحظه دیرتر تصمیم بگیریم ابعاد فاجعه وسیعتر و آوار آن بر دوش کشور سنگینتر خواهد شد. بکرات معروض داشته ام که گرچه کار فرهنگی، مساعدتهای گوناگون به اقشار نیازمند و سرعت واکسیناسیون موثر است، ولی بدون استفاده از ابزار قدرتمند بازدارنده نمیتوان با عادی انگاری و پروتکل شکنی مبارزه کرد و این تجربه اثبات شده جهانی در دوران گرفتاری با همه گیری هاست.
شاید دوهفته تعطیلی جدی و ایستادگی و بکارگیری نیروهای نظامی و انتظامی و برخورد محکم با شکستن پروتکلها بتواند تا حد قابل توجهی از چرخش ویروس و بار بیمارستانها و فشار نفس گیر بر همکاران ما بکاهد. اگر روزانه هزاران نفر در کلینیکهای تخصصی و سرپانی درمان نمیشدند و این بار هم قرار بود به تختهای بیمارستانی تحمیل شود از مدتها پیش تخت کم میآوردیم، ولی متأسفانه فشار بگونه ایست که نگرانم این طرح هم پاسخ ندهد مگر آنکه سریعا با اقدامات پیشگیرانه و افزایش رعایت پروتکلها از بار تصاعدی بیماری بکاهیم.
ارسال نظر