دو شکست بزرگ کاخ سفید در آمریکای لاتین
اعلام نتایج نهایی و رسمی انتخابات ریاست جمهوری پرو و پیروزی سوسیالیستها در این انتخابات، بدترین ضربه و شوک ممکن را به کاخ سفید و مهرههای آن در آمریکای مرکزی و جنوبی وارد ساخته است.
اعلام نتایج نهایی و رسمی انتخابات ریاست جمهوری پرو و پیروزی سوسیالیستها در این انتخابات، بدترین ضربه و شوک ممکن را به کاخ سفید و مهرههای آن در آمریکای مرکزی و جنوبی وارد ساخته است. فراتر از آن، پس از ناکامی دولت بایدن در راهاندازی اعتراضات مستمر و مخرب در کوبا، هاوانا نیز گارد خود را در برابر واشنگتن بستهتر ساخته است.آنچه مسلم است اینکه پرو و کوبا هر دو به نمادهای شکست آمریکا و خصوصا دولت بایدن و بهطورکلی نظام سیاسی آمریکا در آمریکای لاتین تبدیل شده است.
پیروزی کاستیلو در انتخابات پرو
کمیسیون انتخابات ریاست جمهوری در پرو، پدرو کاستیلو، کاندیدای سوسیالیستها را برنده اعلام کرد. کیکو فوجیموری، رقیب راستگرای او نیز پس از اعتراضهای اولیه، نتیجه را به رسمیت شناخت.به گزارش دویچه وله، خورخه سالاس ، رئیس کمیسیون برگزاری انتخابات ریاست جمهوری تأکید کرد : «من پدرو کاستیلو را بهعنوان رئیسجمهور و دینا بولوارته را بهعنوان معاون اول رئیسجمهور اعلام میکنم.»
کیکو فوجیموری، رقیب راستگرای کاستیلو نیز با به رسمیت شناختن نتایج انتخابات گفت:« من نتایج انتخابات را به رسمیت میشناسم، زیرا قانون و قانون اساسی که من به دفاع از آن قسمخوردهام، چنین دستوری داده است».
دختر رئیسجمهور سابق «آلبرتو فوجیموری» که اکنون در زندان به سر میبرد، پیشتر به نتایج انتخابات اعتراض کرده و گفته بود: «آنها هزاران رأی ما را دزدیدهاند».
کاستیلو که در یک روستا معلم بوده، ۵۱ سال سن دارد و در یک خانواده کشاورز متولد شده است. او که در سال ۲۰۱۷ اعتصابات معلمان را رهبری کرده بود، بهعنوان کاندیدای حزب چپگرا و مارکسیست – لنینیست «پروی آزاد» در انتخابات شرکت کرد.پیروزی کاستیلو در دور اول انتخابات در ماه آوریل غیرمنتظره بود. اعلام نتایج دور دوم انتخابات که در روز ۶ ژوئن برگزار شد، با شکایتی در مورد تخلفات انتخاباتی به تأخیر افتاد.حال ۶ هفته پس از برگزاری دور دوم انتخابات ریاست جمهوری، کمیسیون برگزاری انتخابات کاستیلو را با کسب ۵۰/۱۲ درصد آرا برنده اعلام کرد.
ایجاد دولت ضدآمریکایی در پرو
کاستیلو در مبارزه انتخاباتی خود اعلام کرده که میخواهد «دولت سوسیالیستی» ایجاد کند. کشور آمریکای لاتین پرو بهسختی با کرونا درگیر است و دارای بالاترین آمار مرگومیر است. توان اقتصادی این کشور نیز ۱۲/۹ درصد کاهش یافته است.از سوی دیگر هنوز هم در مناطق مرکزی این کشور گروهها و تشکلهای باقیمانده از جنبش «راه درخشان» از دوران جنگ چریکی باقیمانده و فعال هستند.
بدون شک،پیروزی سوسیالیستها در انتخابات پرو و افزایش احتمال پیروزی چپگرایان در انتخابات سراسری برزیل ، بار دیگر وضعیت واشنگتن را در آمریکای مرکزی و جنوبی دشوار خواهد ساخت. این در حالی است که کودتای آمریکاییها در هاوانا و لاپاز( پایتخت بولیوی) نیز ناکام مانده است. در چنین شرایطی باید گفت که بایدن نیز بهمانند دیگر رؤسای جمهوری آمریکا، با دشواریها و موانع بسیار سختی در آمریکای لاتین مواجه خواهد بود. مقامات آمریکایی در طول سالهای اخیر، با اعمال انواع تحریمها علیه دولتهای چپگرا در آمریکای لاتین و حتی ترغیب افسران ارتشهای آمریکای جنوبی و مرکزی به کودتا علیه دولتهای سوسیالیست، زمینه را برای از بین بردن امیال ضد امپریالیستی در این منطقه فراهم ساختند اما اقبال گسترده شهروندان کشور پرو به نامزد چپگرا بهوضوح نشان داد که دو حزب سنتی آمریکا به اهداف خود در آمریکای لاتین دست پیدا نکردهاند. مقامات آمریکایی در تلاش بودند تا ضمن جلوگیری از پیروزی کاستیلو در پرو، مانع از اتصال گستردهتر اجزای زنجیره ضد امپریالیستی آمریکا در آمریکای لاتین شود اما دررسیدن به این هدف ناکام ماند!
واقعیات تلخ برای بایدن
با توجه به سابقه دیرینه هاوانا و کاراکاس در مبارزه با امپریالیسم نوین، بایدن قدرت بر هم ریختن پازلهای آمریکای لاتین را نخواهد داشت،خصوصا اگر «زنجیره سوسیالیسم» در این منطقه با حمایت و رشد دیگر اضلاع و بازیگرانی مانند بولیوی، برزیل، پرو، شیلی، آرژانتین ، اروگوئه و اکوادور و نیکاراگوئه تکمیل شود. درهرحال، معادلات جاری در آمریکای لاتین بهگونهای پیش میبرد که دامنه و قدرت مانور واشنگتن در آمریکای مرکزی و جنوبی را کاهش خواهد داد.
واقعیت دیگری که بایدن در جریان تحولات اخیر در کوبا درک کرد، مربوط به ریشهدار بودن جنبشهای ضدآمریکایی و سوسیالیستی در آمریکای لاتین است. اگرچه اکنون فیدل کاسترو در هاوانا حضور ندارد ، اما میراث وی در کوبا همچنان موردتوجه اکثریت شهروندان این کشور و حتی دیگر کشورهای آمریکای لاتین است. فیدل کاسترو ، مبارزه انقلابىاش را با سازماندهى یک حمله نافرجام به یک پادگان ارتش در شهر سانتیاگو در ۲۶ ژوئیه ۱۹۵۳ آغاز کرد. وى پس از بخشوده شدن آزاد شد و به مکزیک رفت و یک ارتش را تشکیل داد و به کوبا بازگشت و به جذب نیرو پرداخت. افراد و نظامیان تحت فرماندهى وى پس از گریختن باتیستا، رئیسجمهور وقت کوبا، به قدرت رسیدند.فیدل کاسترو در آخرین دهه حضور سیاسى خود در هاوانا توانست نیروهاى سوسیالیست جدید را بار دیگر گرد هم آورد.تأثیر حمایتهای فیدل کاسترو در پیروزى افرادى مانند اورتگا؛رافائل کورآ،مورالس و … غیرقابلانکار بود.پس از مرگ کاسترو در سال ۱۳۹۵، دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا تصور میکردند که فقدان رهبر سابق کوبا، مترادف با انهدام و شکست زنجیره سوسیالیستی شکلگرفته در آمریکای لاتین خواهد بود اما تحولات اخیر در هاوانا و پورتو پرنس ( پایتخت پرو) نشان داد که تصور افرادی نظیر اوباما، ترامپ و بایدن در قبال آنچه امروز در کوبا میگذرد، کاملا خطاست! تصوراتی که ریشه در محاسبات و توهمات نادرست و پرهزینه غربیها در آمریکای مرکزی و جنوبی میباشد.دولت بایدن هم در راهاندازی شورشهای عمومی در کوبا و هم در هدایت نتایج انتخابات ریاست جمهوری پرو( به سود نامزد طرفدار آمریکا) شکست خورده است. این دو شکست بزرگ، مقدمهای برای شکستهای بعدی واشنگتن در آمریکای لاتین محسوب میشود. همانگونه که تأکید شد، آمریکا دهههاست در چینش و ترسیم مناسبات قدرت در آمریکای مرکزی و جنوبی ناکام مانده است و تهاجم اقتصادی و فرهنگی گسترده غرب علیه دولتها و جریانهای ضدآمریکایی در آمریکای لاتین نتیجهای جز افزایش نفرت عمومی از آمریکا و اتحادیه اروپا نداشته است.
ارسال نظر