به گزارش پ ارس به نقل از افکارنیوز، متن کامل نامه حجت الاسلام والمسلمین طباطبایی از اساتید اخلاق خطاب به محمود احمدی نژاد به شرح ذیل است:

قال الرسو ل الله (ص) :

من فتح له باب خیر فلینتهزه فانه لا یدری متی یغلق عنه

رسول خدا فرمودند: برای هر که در خیری گشوده شود باید آن را مغتنم بشمرد زیرا نمی داند که چه وقت آن در برویش بسته شود.

(جامع الحادیث - ج ۱۴ - ص ۳۱۷)

جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد

رئیس جمهور محترم

سلام علیکم:

خدا را شاکریم باز هم توفیق داد بار دیگر ماه شعبان را درک کنیم و خود را آماده ورود به ضیافت الله کنیم.

ماه رمضان زمینه خودسازی و خودباوری است ماه میهمانی خداست ماه استفاده از فرصت هاست ماه بهره مندی از نعمات است، ماه رسیدن به فهم درست است، ماهی است که به روح انسان جلاء می دهد.

ایامی است که آدمی به خیر و صلاح دست می یابد.

خوابش عبادت، نفس کشیدن عبادت.

ماه دفع کدورت ها و تجمع دل هاست، ماه یکی شدن است، ماه حق و حقیقت است، ماه باورهاست و ماه همه خوبی هاست، ماهی که ورودش می گوییم بارالها هر بدی که در من است از من بزدای و مرا متنعم به ایمان قوی و بهره وری از این ایام پاکیزه به حدی نمائید که خود را همراه پیامبر علیه السلام و آل او ببینم. تا آن جا که در نماز عید می گویم:

و ان تدخلنی فی کل خیر ادخلت فیه محمد و آل محمد

در چنین فرصتی لازم دیدم نکاتی را مطرح کنم:

شما با روحیه ای جهادی و با شعار زیبای عدالت محوری، حضور در مساجد، منابر، اجتماعات مذهبی، جذب افراد تریبون دار و حمایت موثران در افکار عمومی صاحب کرسی خدمت شدید و به عنوان دولت خدمتگزار خود را بدهکار به هیچ حزبی ندانسته اید ولی غفلت از حمایت حزب الله و نیروهای ارزشی از شما شایسته نبود.

دیگر شاخصه شما در استکبارستیزی آن هم با مدل و شعارهای جدیدی و روش و سبک و سیاق متفاوت با سال های گذشته آن هم در مقام بالاترین شخصیت اجرایی کشور در نوع خود جذاب می نمود و قابل توجه بود.

شما شخصیتی شجاع، صریح، بدیع، سخنور و جذاب دارید.

از این نعمات خدادادی خود به جا استفاده کنید. توصیه می کنم پس از آنکه از این مسئولیت سنگین و امانت مردم فارغ شدید به گسترش افکار و نظریات خود بپردازید به میدان مبارزه با استکبار قدم نهید و بحث های تئوریک خود را در باب مدیریت جهانی مطرح و پیگیری نمائید چرا که دیگر کمتر از مسائل دیپلماتیک مرسوم و دست و پاگیر برای خود روبرو هستید.

اینجانب در طول دوران مسئولیت شما انتقادهایی به اقوال و افعال شما داشتم و این انتقاد به شخصیت حقوقی شما بود در جایگاه ریاست جمهوری و نه مخالف با شخصیت حقیقی شما، چون معتقدم هر عملی نسبت به جایگاه سنجیده می شود، هیچ گاه مخالفت نکردم و فرق زیادی بین مخالفت و انتقاد قائل هستیم همانطوری که بارها هم اعلام کرده ام.

نقدها را برای ارشاد و از باب نصیحت مطرح کردم چرا که در طول این سال ها تلاش داشتم آنچه لازم است برای پیشرفت کشور در رفع نیازمندی های ضروری از ملت از هر طریق ممکن ولی مناسب ابراز و اعلام دارم بپذیرند، که نصیحت و خیرخواهی کردن را جزء وظیفه ذاتی خود می دانم.

خاصه آنکه دولت شما خصوصا در دوره نهم خدمات شایان توجهی انجام داد ولی گاهی چنان مردم و به ویژه جوانان را امیدوار و با شعار (ما می توانیم) هیجان زده کرده بود که منتظر بودند به صورت معجزه آسای به خواسته های مشروع خود برسند.

این دوره مسئولیت شما گذشت همانطور که برای دیگران گذشت و برای آیندگان نیز خواهد گذشت.

آنچه در تاریخ می ماند شخصیت شما، گفته های شما، عملکرد شما و آثار آن است و از همه مهم تر آن چیزی است که در پیشگاه خداوند ثبت و ضبط خواهد ماند.

اجازه دهید از باب نصیحت پدرانه چند مطلب را عرض کنم:

اول آنکه در دوره مسئولیت شما مطالبی گفته شد که به حیثیت افرادی لطمه وارد گردید آنچه از شما تقاضا دارم تا فرصت باقی است بررسی کنید اگر حیثیتی از گفتار و اقوال و اعمال شما به طور ناصوابی خدشه دار شد و یا آسیب دیده جبران کنید که کاری بس بزرگ، ماندگار و مفید خواهد بود و نه تنها از شخصیت شما نمی کاهد بلکه بر ابهت و اهمیت شما می افزاید و رسم دینداری چنین می نماید.

دوم آنکه به مجامع مذهبی، دینی و دوست داران خود در هیئت های مذهبی توجه کنید که سرمایه اصلی شما به حساب می آیند از آنان دلجویی کنید و در جمع شان حاضر شوید و درد و دل های آنها را بشنوید و این را یک وظیفه بدانید.

عادت کند جهان سه فضیلت را ای خواجه وقت مستی و هوشیاری

زیرا که رستگار بدان گردید کاین هر سه را نکرد خریداری

در هیچ دین و کیشی کسی نشنید هرگز از این سه مرحله بیزاری

دانی که چیست آن بشنو از من رادی و راستی و کم آزاری

به شما و همکارانتان خسته نباشید گفت، در پایان عرضه می کنم اگر مطالبی از ناحیه اینجانب شما را آزرده خاطر کرد حلالیت می طلبم.

امیدوارم در پیشگاه خداوند، همه ما نسبت به عملکردمان رو سفید باشیم.

تهران، مسجد موسی ابن جعفر (ع)

سید مهدی طباطبایی