امریکا می خواهد از خاورمیانه برود و آن را با NGO ها اداره کند
خروج امریکا از خاورمیانه یعنی این که توجهش به محیط پیرامونی خود یعنی امریکای جنوبی و لاتین و مناطق دیگری از جهان بیشتر خواهد شد، البته به خاورمیانه توجه خواهد کرد اما از راه ها و ابزارهای دیگر. البته برای امریکا ابزار کار در این کشورها مثل عراق و لبنان و مصر و جاهای دیگر زیاد است، دشمنانش آن را دخالت می نامند از جمله فعالیت NGO ها را.
امسال دیپلماسی ایرانی دهمین سال از یادداشت های متوالی سرکیس نعوم را متفاوت از سال های گذشته منتشر می کند، چرا که امسال آگاهی بیشتری از او و دیدگاه هایش دارد. در دیداری که در تهران با او داشتم متوجه شدم که او ایران را دوست دارد، طرفدار انقلاب اسلامی است "چرا که با ظلم مخالف است" و می گوید حکومت سابق ایران را که حکومت شاهنشاهی بوده، حکومت ظالمی می دانسته که اراده ای از خود نداشته است. با سیاست های امریکا مخالف است و آن را در جهت استثمار کشورهای دیگر و تصاحب اختیار و توانایی هایشان می داند اما واقعگراست و اعتقاد دارد نمی توان امریکا را نادیده گرفت. می گوید در طول بیست سال سفر مداومی که به امریکا داشته و با مقام های مختلف فعلی و سابق امریکایی در ارتباط بوده و گفت وگو داشته است، امریکا را خوب می شناسد. امریکا را به خاطر مردمان خوبش، دنیای پیشرفته اش و زندگی مدرنش دوست دارد، اما همواره به سیاست های سلطه جویانه امریکا انتقاد داشته است. او همچنین می گوید که ارزش قلمش را بالاتر از هر چیز می داند و هرگز حاضر نیست آن را بفروشد. نعوم همچنین گفت با وجود این که می توانسته از سال ها قبل شناسنامه امریکایی بگیرد اما این کار را برای خود خفت می داند و هرگز حاضر به انجام این کار نشده است و هر دفعه مانند هر شهروند لبنانی به سفارت امریکا می رود و برای سفر به این کشور ویزا می گیرد.
سرکیس نعوم حدود دو ماه قبل از این که به امریکا برود و یادداشت های هر ساله اش را تهیه کند، در ایران بود. برای همین توانستیم امسال با او هماهنگ کنیم که بر خلاف دو سال اخیر، یادداشت هایش را به طور کامل در اختیار ما قرار دهد تا شامل محدودیت هایی که روزنامه النهار برای خوانندگانش ایجاد کرده است، نشویم. در این جا دیپلماسی ایرانی سی و دومین بخش از سلسله یادداشت های سرکیس نعوم را منتشر می کند:
یکی از مقامات مهم که در دولت های مختلف امریکا کار کرده و سمت های بالا و مهمی داشته است و با مقامات عالی رتبه کار کرده و همچنان اوضاع داخل و خارج از کشورش را دنبال می کند، به سوالم که پرسیدم چرا اسرائیل به کشورها و سازمان های دشمنی که امکانات بالایی حداقل در سطح خودش دارند، حمله نمی کند، جواب نداد. بلکه از آن طرف گفت: «شاید (چون قدرت نظامی اسرائیل بالاتر از همه دشمنانش است) یکی از دلایل تصمیم ترامپ و حتی امریکایی های دیگر برای عقب نشینی از خاورمیانه همین باشد. اسرائیل دیگر نیازی به حمایت امریکا ندارد و خودش توانایی نظامی و جنگی و امنیتی دارد.»
بعد گفت: «علاوه بر آن دیگر نفت نیاز امریکا نیست. امریکا از منطقه خاورمیانه 16 درصد از نفت مورد نیازش را تامین می کرد، اما الآن دیگر نیازی به آن ندارد (این گفت وگوی من قبل از جنگ نفتی اخیری است که میان عربستان سعودی و روسیه درگرفت و باعث شد قیمت نفت در بازارهای جهانی به شدت کاهش یابد به گونه ای که شرکت های تامین کننده نفت صخره ای امریکا دست از کار کشیدند برای این که هزینه استخراج نفت بعد از جنگ مذکور خیلی بیشتر از قیمت فروش آن شده بود). الآن خودش نخستین تولید کننده نفت جهان است و بالاتر از روسیه و عربستان قرار دارد. دیگر امریکا به این فکر نمی کند که چگونه سهم یا نیاز خود را از نفت تامین کند، بلکه الآن به این فکر می کند که چگونه مانع شود که دشمنانش به آن برسند و دست نیابند. هر دوی این اهداف الآن به دست آمده است.»
وی در ادامه افزود: «دیگر برای امریکا مهم نیست در سوریه چه می گذرد. در حالی که روسیه به خاطر ورود به جنگ های سوریه هزینه های مالی و غیرمالی بسیاری پرداخته است. آنچه برای امریکا در سوریه اهمیت دارد محافظت از نفت سوریه است که آن هم محقق شده، همچنین تداوم قطع جغرافیایی میان ایران و سوریه و از طریق آن حزب الله از خلال مرزهای سوریه – عراق است. این هم اتفاق افتاده است و ادامه هم دارد. همچنین چیز دیگری که برایش اهمیت دارد حفاظت از کردهای سوریه (قسد) است که قربانیان زیادی داده اند و نقش مهمی در شکست داعش و بیرون راندن آنها از عراق داشته اند، همچنین به نوعی در ترور یا قتل ابوبکر بغدادی، موسس داعش نیز سهم داشته اند. این را هم بگویم که ترکیه نیز در این مساله نقش داشت یا حداقل از آن خبر داشت.»
بعد پرسیدم وضع در سوریه را امروز چگونه می بینی؟ جواب داد: «در سوریه سه قدرت وجود دارد که هیچ کدام به هم اعتماد ندارند، روسیه، ترکیه و ایران. رابطه کاری خوبی میان روسیه و ایران وجود دارد اما این پیمان نیست، با یکدگیر هم نظرند اما ممکن است بعدا بر سر آینده سوریه و این که چه کسی بر آن حکومت کند، به اختلاف بخورند و این که چه کسی حرف اول را در کشورهای منطقه بزند. خوب "قاطی هم نمی شوند" و با هم نمی جنگند آنها با دشمنانشان می جنگند و برای این جنگ پول های کلانی صرف کرده اند. در حالی که امریکا این همه هزینه می دهد، چرا این همه هزینه می دهد؟ اسرائیل ایران را در سوریه با قدرت هدف قرار داده است. در حالی که ایران نمی تواند پاسخ مستقیم به آن بدهد. همه کشورهای منطقه این گونه اند، مستقیم نمی جنگند بلکه از طریق نیابتی هایشان یا by proxy خود می جنگند. این خود دلیل قدرت نظامی کلان اسرائیل است و ایران نمی تواند به آن با همان قدرت واکنش نشان دهد و برتری یابد.»
نظر دادم: «به امریکایی ها همیشه گفته می شد که ایران کشور سازنده سلاح شده است از جمله سلاح های سنگین، سنتی، بالستیک و غیرسنتی، و کشور آنها و همچنین کشورهای دیگر در منطقه و خارج از منطقه باید حساب کار دستشان باشد. جواب آنها این بود که سلاح های ایرانی هنوز امتحان پس نداده اند Not Tested Yet. مدتی پیش یعنی چند سال پیش یکی از ژنرال های فرانسوی که از لبنان دیدن کرده بود به یکی از وزرای عاقل و مطلع و بافرهنگ گفته بود که اگر امریکا با شدت و قدرت مورد اهانت قرار بگیرد می تواند ایران را ظرف سه روز نابود کند. برخی نظامی های کشورهای مهم دیگر می گویند که نه این طور نیست، خیلی ها دیگر می گویند شاید اگر این اتفاق بیفتد یک هفته باشد. منظور ویرانی زیربناهای امنیتی و نظامی و ارتباطی و اقتصادی و ... است.»
نظر داد: «این درست است. امریکا بزرگترین و قویترین قدرت در جهان است. البته ارتش امریکا نمی خواهد این را نشان دهد مگر وقتی که لازم باشد. ارتش امریکا خیلی اثرگذار است. این ارتش بود که توانست ترامپ را راضی کند که منطقه نفتی سوریه و مرز سوریه – عراق را ترک نکند. خروج امریکا از خاورمیانه یعنی این که توجهش به محیط پیرامونی خود یعنی امریکای جنوبی و لاتین و مناطق دیگری از جهان بیشتر خواهد شد، البته به خاورمیانه توجه خواهد کرد اما از راه ها و ابزارهای دیگر. البته برای امریکا ابزار کار در این کشورها مثل عراق و لبنان و مصر و جاهای دیگر زیاد است، دشمنانش آن را دخالت می نامند از جمله فعالیت NGO ها را.»
ارسال نظر