حقایق عجیب و باورنکردنی در مورد «کلئوپاترا»
کلئوپاترا به نوعی از جاودانگی دست یافته که کمتر کسی از نسل انسان به آن دست یافته است. بیش از ۱.۵۰۰ سال پیش از ملکه الیزابت دوم در انگلستان، کلئوپاترا ثابت کرد که زنان توانایی حکمرانی بر یک ملت بزرگ را داشته و میتوانند این کار را با هوش، مهربانی و گاهی اوقات خشونت و بیرحمی انجام دهند.
به گزارش پارس نیوز، در یکی دو جین فیلم هالیوودی و صدها کتاب در مورد او سخن گفته شده است؛ از زندگینامه تا رمانهای تاریخی و علمی تخیلی. همیشه زیبا، همیشه جذاب و عجیب و غریب، همیشه با یک مشت مهره در موهایش و سرمهای سیاه روی مژهها و چشم که او را به کاپیتان جک اسپارو شبیه میسازد.
بدین ترتیب کلئوپاترا به نوعی از جاودانگی دست یافته که کمتر کسی از نسل انسان به آن دست یافته است. بیش از ۱.۵۰۰ سال پیش از ملکه الیزابت دوم در انگلستان، کلئوپاترا ثابت کرد که زنان توانایی حکمرانی بر یک ملت بزرگ را داشته و میتوانند این کار را با هوش، مهربانی و گاهی اوقات خشونت و بیرحمی انجام دهند. اما بخش زیادی از آنچه که در مورد ملکه نیل میدانیم از طریق تاریخی است که به شکلی داستانی بازگو شده و بارها و بارها بازسازی شده است.
بدین ترتیب چیزهایی در مورد این زن شگفت انگیز بیان میشود که بسیاری از آنها واقعیت ندارند. در ادامه این مطلب میخواهیم شما را با واقعیاتی در مورد کلئوپاترا آشنا کنیم که در صحت آنها شکی وجود ندارد.
کلئوپاترا مصری نبوده است
اگر از کسی خواسته شود که اسم یک شخصیت مصری در دوران باستان را بگوید بدون شک او یکی از نامهای توتانخامون یا کلئوپاترا را به زبان خواهد آورد. برای بسیاری از ما، این دو شخصیتهای تاریخی نماد مصر باستان هستند که با طلاهای آویخته بسیار و چشمهای سرمه کشیده در میان قصرهای مجلل شان راه میرفتند. اما نکته جالب این است که یکی از این دو اصلاً مصری نبوده است. بر اساس کتاب تاریخ مقدونیه، کلئوپاترا یکی از فرمانروایان سلسله بطلمیوسی بوده که از یکی از ژنرالهای اسکندر مقدونی به نام بطلمیوس اول نشأت گرفته است.
این موضوع بدین معناست که این افراد نه تنها یونانی بوده بلکه به زبان یونانی صحبت کرده و سنتهای یونانی را نیز دنبال میکردند. مصر پس از مرگ اسکندر مقدونی در سال ۳۲۳ قبل از میلاد مسیح تحت فرمانروایی بطلمیوس اول درآمد و جانشینان او نیز به مدت ۳۰۰ سال بر این کشور فرمانروایی کردند. در واقع مصر توسط این سلسله فتح شده بود که رویه همیشگی یونانیان باستان بوده است. جالب این که مصریان با حاکمان یونانی خود مشکلی نداشتند، زیرا از حکمفرمایی ایرانیان بر مصر که قبل از اسکندر این کشور را فتح کرده بودند رضایت نداشتند.
کلئوپاترا ریشه خانوادگی بسیار بحث برانگیزی دارد
تاریخ نشان میدهد زنای با محارم تنها مختص ملکههای لنیستری نبوده و در درجات مختلف توسط خانوادههای سلطنتی از اروپا گرفته تا خاورمیانه یافت میشده، اما مصریها این رویه را به یک ورزش رقابتی تبدیل کرده بودند. در افسانه شناسی مصریان، خدای اوسیریس با خواهرش آیسیس ازدواج میکند تا خالص بودن نژاد خونی خانواده را حفظ نماید. آنها از خدایان بودند از این رو مشکلات ژنتیکی برای آنها مشکل ساز نمیشد.
اما در مورد فرعونهای مصر که به شکل دیوانه واری خدایان را اسوه خود قرار میدادند، مشکلات ژنتیکی برای فناناپذیر بودنشان دردسرساز میشد، اما کسی این موضوع را هزاران سال قبل درک نمیکرد که ازدواج فامیلی باعث مشکلات ژنتیکی میشود. وقتی که بطلمیوسیها در مصر به قدرت رسیدند نیز این رویه را در پیش گرفتند که در نهایت کلئوپاترا نیز یکی از فرزندان این نسل بود که از طریق زنا با محارم متولد شده بود. پدر کلئوپاترا شاه بطلمیوس دوازدهم بوده، اما در مورد مادر او چیز زیادی در دست نیست، اما گفته میشود که مادر او احتمالاً خواهر پدرش بوده است. بدین ترتیب برای ادامه سبک ازدواج خانوادگی شان، کلئوپاترا نه با یک بلکه با دو تن از برادران جوان ترش ازدواج کرد.
کلئوپاترا بیشتر باهوش بود تا زیبا
تمامی فیلمها و کتابهایی که در دوران مدرن و نیمه مدرن در مورد کلئوپاترا سخن گفته او را زنی بسیار زیبا توصیف کرده اند که با توجه به سنت زنا با محارم در میان خاندان بطلمیوسیها سازگار نیست هر چند میتوان او را تنها یک استثنا در این زمینه دانست. در فوریه ۲۰۰۷، سکهای در مصر از درون زمین بیرون آورده شده که عکس کلئوپاترا را روی خود داشت که نشان میداد ملکه مصر ظاهر بسیار معمولی داشته است. همچنین این موضوع که تاریخ نگاران باستان چیزی در مورد زیبایی کلئوپاترا نگفته اند نشان میدهد که او زیبایی آنچنانی نداشته و الیزابت تیلور نبوده است.
در کتاب «زندگی آنتونی» که در سال ۷۵ میلاد توسط پلوتارک نوشته شده درباره کلئوپاترا چنین گفته است: «زیبایی واقعی او... چندان قابل توجه نبود که بگوییم کسی با او قابل مقایسه نبود یا اینکه کسی نمیتوانست او را ببیند و تحت تاثیر قرار نگیرد، اما تاثیر حضور او بود که بسیار قوی بود... شخصیتی که داشت آن چیزی بود که هر چیزی که او میگفت و هر کاری که میکرد را سحرانگیز میکرد». کلئوپاترا علاوه بر داشتن هوش دیپلماتیک، در زمینه ریاضی، پزشکی، کیمیاگری، اقتصاد، تاریخ، جغرافیا و تمامی تعلیمات عمومی آن زمان نیز زبانزد بود. او همچنین به ۹ زبان سخن میگفت.
او تنها فرمانروای بطلمیوسی بوده که به زبان مصری سخن میگفته است
علاوه بر زبان یونانی که زبان مادری پادشاهان سلسله بطلمیوسی بوده، کلئوپاترا به زبانهای مردمان همسایه مانند عربی، یهودی، پارتی، سریانی، اتیوپیایی، مادی و تروگودیتایی نیز مسلط بوده است. همچنین او تنها فرمانروای سلسله بطلمیوسی بوده که به خود زحمت یادگیری زبان مصری را داده و تا زمان او، دیگر فرمانروایان بطلمیوسی علاقهای به فرهنگ یا دین مصریان نداشته و خود را در شهر اسکندریه محبوس کرده بودند. زبان یونانی به زبان تجارت و حکومتی مصر تبدیل شده بود و پادشاهان بطلمیوسی تنها زمانی که به کنار رود نیل میرفتند یادشان میآمد که در کشور مصر هستند.
کلئوپاترا میتوانست به زبان بومی قبطی صحبت کند و توانایی خواندن هیروگلیفهای مصری را نیز داشت. همچنین او خود را یک مصری نشان میداد، لباس سنتی آنان را میپوشید و در فستیوالها و جشنهای سنتی مصری شرکت میکرد. به همین دلیل بود که مصریان او را دوست داشته و از پادشاهان محبوب خود میدانستند هر چند نسبتی با دیگر فرعونان مشهور مصر نداشت.
او سه تن از خواهران و برادرانش را کشته است
به ماجرای ازدواجهای غیراخلاقی کلئوپاترا باز میگردیم. در مصر باستان مرسوم بود که فرعونها به صورت دو نفره حکومت کنند و هر پادشاهی به یک پادشاه مشترک از جنس مخالف نیاز داشت. کلئوپاترا همراه با پدرش، بطلمیوس دوازدهم، تا سال ۵۱ قبل از میلاد مسیح حکومت میکرد تا اینکه پدرش درگذشت. پدرش در وصیتنامه خود اعلام کرده بود که وی میخواهد کلئوپاترا با برادر ۱۱ ساله اش ازدواج کند. اما از آنجایی که این دو خواهر و برادر رابطه خوبی نداشتند، بطلمیون سیزدهم سعی کرد قدرت را از خواهرش بگیرد و خواهرش نیز برای کمک به سراغ جولیوس سزار رفت تا با او حکومت کند.
سزار و کلئوپاترا شیفته یکدیگر شدند و بطلمیوس سیزدهم نیز از اینکه جایش را یک مرد غریبه گرفته بود ناراضی بود. در نهایت سزار در نبرد نیل نیروهای بطلمیوس سیزدهم را شکست داده و برادر کلئوپاترا در حالی که قصد فرار داشت در رود نیل غرق شد. کلئوپاترا نیز یک بار دیگر بر اساس همان قانون حکومت دوتایی، مجبور شد با برادر دیگرش ازدواج کند، اما این برادر به دلایلی نامشخص درگذشت که گفته میشود کلئوپاترا او را مسموم کرده است. سپس کلئوپاترا دستور اعدام خواهرش، آرسینو، را داد که در درگیری بین او و بطلمیوس، طرف برادرش را گرفته بود و برای مدتی نیز خود را ملکه مصر خوانده بود.
آرایش معروف چشمان کلئوپاترا برای جلوگیری از عفونتهای چشمی بوده است
در هیچکدام از تصویرسازیهای کلئوپاترا نمیتوان او را بدون آرایش غلیظ چشم دید، سرمهای بسیار مشکی که گاهی به اطراف صورت او نیز کشیده میشد. این سرمه از ۴ ترکیب مبتنی بر سرب ساخته شده که هدف از اعمال آن نه زیبایی بلکه دور کردن بیماری او عفونت از چشمانش بوده است. عفونتهای چشمی در آن دوران در مصر شایع بود، زیرا وقتی که رود نیل طغیان میکرد که باعث میشد مواد آلوده کننده وارد آب شده و پس از تماس با چشم مصریان باعث بیماریهای چشمی در آنان میشد. محیط سربی سرمه دور چشمان کلئوپاترا برای باکتریهایی که باعث این بیماریها بودند سمی بوده است. کلئوپاترا بسیار باهوش بوده و به همین دلیل احتمالاً به فواید دارویی سرمه پی برده باشد هر چند اغلب مصریان این سرمه کشیدنها را نوعی جادو میدانستند.
کلئوپاترا و مارک آنتونی کافه خود را داشته اند
کلئوپاترا، بسیار زیرک، ناقلا، توانمند والبته دارای تمایلات حیوانی بوده است که برای کسی یک فرمانروای یک سرزمین بزرگ بوده و کسی مانند ژنرال مارک آنتونی را در کنار خود داشته باشد غیرطبیعی نیست. مارک آنتونی پس از مرگ سزار به معشوق کلئوپاترا تبدیل شد. این دو نسبت به شرایط مملکت بی اهمیت بوده و از هر فرصتی برای خوشگذرانی و عیش و نوش استفاده میکردند.
آنها حتی یک کافه نوشیدنی خصوصی داشتند که به آن نام «زندگان غیر قابل تقلید» داده بودند. این کافه به دیونیسوس، خدای شراب مصریان، تقدیم شده بود و این دو آنقدر در این کافه میگساری میکردند که بالا میآوردند. هر شب در این کافه مهمانی برگزار شده و کلئوپاترا و آنتونی پس از مست کردن به پرسه زدن در شهر میپرداختند.
شاید مرگ او در اثر نیش مار سمی نبوده است
یکی از افسانههای مهم در مورد کلئوپاترا شیوه مرگ منحصربفرد اوست. بر اساس افسانه ها، وقتی که کلئوپاترا در مییابد که سپاهیانش در مقابل اکتاویان (اولین امپراطور روم) شکست خورده اند، در آرامش کامل نامه خودکشی خود را نگاشته و به یکی از نگهبانان قصر خود میدهد و در ادامه با قرار دادن دهان یک مار سمی روی پستان خود به زندگی اش پایان میدهد. از آنجایی که تاریخ نگاران همواره به بحث و جدل علاقه دارند، هیچ کسی این ادعا را قابل قبول نمیداند.
اگر چه این روش خودکشی بسیار منحصربفرد است، اما مشکلاتی نیز دارد. در این افسانهها گفته شده که مرگ او تنها چند دقیقه طول کشیده، اما سم آن مار خاص مصری در واقع چند ساعت برای کشتن قربانی زمان لازم داشته و در برخی موارد نیز قابل درمان بوده است. با این وجود اکثر تاریخ شناسان بر سر این موضوع توافق دارند که کلئوپاترا خودکشی کرده، اما روش آن مشخص نیست. ممکن است او سمی که در اختیارش بوده را سرکشیده باشد، اما واقعیت آنطور که گفته میشود دراماتیک نیست.
کلئوپاترا در سال ۳۰ قبل از میلاد مسیح خودکشی کرده و اکتاویان با فتح مصر ان را به یکی از ایالتهای امپراطوری روم تبدیل کرد. بدین ترتیب کلئوپاترا آخرین امپراطور مصر باستان بوده است.
ارسال نظر