جون بایز؛ آوای پرشور و تعهد راسخ یک ملکه
جون بائز روز ۹ ژانویه ۷۸ ساله شد. "ملکه موسیقی مردمی" با ترانههای پرشورش در سراسر دنیای ناآرام ما حضور دارد و همچنان محبوبترین خوانندهی کسانی است که به آیندهای بهتر امید دارند.
جون بائز بیگمان در سراسر جهان محبوبترین خوانندهی همه کسانی است که وضعیت کنونی جهان را شایسته آدمی نمیدانند و به آیندهای بهتر و انسانیتر امیدوار هستند. موسیقی و تعهد سیاسی در آثار کمتر هنرمندی تا این حد به هم آمیخته و با هم یگانه شدهاند. در ترانههای او به سادگی میتوان ردونشان مبارزات پنجاه سال اخیر جهان را پیگیری کرد. نام و آوازهی او با جنبش مدنی امریکا علیه نژادپرستی بالا گرفت.
جون بائز در جنبش ضدجنگ ویتنام هم، که تمام جهان را به دو اردوگاه بزرگ تقسیم کرد و در امریکا صلحدوستان را در برابر جنگطلبان قرار داد، حضور داشت. در طول سال1967 در گردهماییهای سیاسی ضدجنگ فعالانه شرکت کرد، دو بار به دست مأموران پلیس دستگیر شد و چند هفته را در زندان گذراند. جون بائز در جنبش اعتراض به آپارتاید در کنار نلسون ماندلا بود و در جنبش دموکراتیک اروپای شرقی در کنار واسلاو هاول. برای مبارزان آزادی او در کنار باب دایلن، یکی از دو صدای اصلی اعتراض به اختناق و نابرابری بود و "ملکه موسیقی مردمی" لقب گرفت.
در دهههای اخیر برخی افسوس میخوردند که جون بائز قدرت گیتار و گرمای ویژهی صدای خود را از دست داده است، اما حدود دو سال پیش بود که باب دایلن در مراسم اعطای جایزه گرمی به روی صحنه رفت و به صدای رسا اعلام کرد: «جون بائز ملکه موسیقی فولک بود و هنوز هم هست».
یک عمر با سرود و ترانه
جون بائز در 9 ژانویه 1941در خانوادهای بافرهنگ و صلحدوست در نیویورک به دنیا آمد. در پانزده سالگی نخستین گیتار خود را به دست آورد و موقعی که برای اجرای ترانههای بومی "موسیقی فولک" به روی صحنه رفت تنها 18 سال داشت.
چیزی نگذشت که او با گیتار و صدایی آمیخته با زنگی گرم و دلنشین، به سیمای آشنای تمام حرکات مردمی و اکسیونهای سیاسی بدل شد. در ترانههای بیشمار درباره رنج و محنتهای بیکران و آرزوها و حسرتهای مردم آواز خواند. ترانه معروف او به نام "ما پیروز میشیم" به سرود تمام تجمعات حقوق بشری بدل شد.
شور پیکار و تعهد سیاسی برای بسیاری از هنرمندان با سرزندگی و سرمستی جوانی همراه است و با افول آن رنگ میبازد، اما این حس انسانی در جون بائز همیشه بیدار ماند. او در سالهای سالمندی و با رسیدن به پیری نیز همچنان در دفاع از آرمانهای انسانی، همبستگی با محرومان و ستمدیدگان به ویژه در مناطق بحرانی و جنگزده، و یاری به سازمانهای حقوق بشری مانند "عفو بینالملل" وفادار باقی ماند. بیهوده نیست که عفو بینالملل جایزهای به نام او ابداع کرده که هر سال به حامیان دلیر و فداکار حقوق بشر اهدا میشود.
ارسال نظر