نقش برجسته بازاریابی در توسعه اقتصادی و پیشرفتِ ضریبِ صادراتی کشور
بازاریابی یکی از عوامل تعیین کننده در زنجیره اقتصاد به شمار میرود، امری که نبود آن، دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده در این عرصه را ناممکن میسازد.
فعالیتهای اقتصادی در دوران معاصر به واسطه تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایجاد شده در جوامع با تغییرات جدی همراه شده و به نوعی می توان گفت برای یک فعالیت موفق اقتصادی، باید پیش نیازهای بسیاری را تعیین کرد که یکی از آنها به عرصه بازاریابی معطوف می شود.
اگر در قرنهای گذشته، تنها شاهد یک تولیدکننده و مصرف کننده صِرف بودیم، در دوران فعلی در کنار این مراکز، شاهد مجموعه ای از رقابت ها هستیم که برای توفیق در چنین فضایی باید به الزامات مقتضی این فضا قائل بود و بالتبع حصول موفقیت در چنین بستری، مستلزم پیاده سازی صحیح، قاعده مند و اصولی مولفه هایی است که غفلت از آن نتیجه ای جز عقب ماندن از غافله توسعه در پی نخواهد داشت.
در دهه های اخیر و به تعبیری دوران معاصر، به تَبَعِ تکثر و تعدد تولیدکنندگان ، فراخ و گسترده تر شدن دامنه مصرف کنندگان ، بروز خواسته ها ، سلایق متعدد ، بازاریابی به مولفه ای بسیار خطیر در فرآیند فعالیت های تجاری و اقتصادی تبدیل شده است.
اگرچه در نگاه عوامانه، بازاریابی تنها به فعال کردن عناصر و افرادی تحت عنوان ویزیتور خلاصه میشود، اما در واقع امر، عنصر بازاریابی در دوارن کنونی به مجموعه ای از فعالیت های به هم پیوسته اطلاق میشود که خروجی و نتیجه آن، به جذب مشتری، عرضه فراگیر کالا و به تعبیری تسهیل و تسریع فروش کالاها ، محصولات یا خدماتِ تعریف شده برای ارائه به متقاضیان معطوف می شود.
در فضائی که ، رقابت های اقتصادی تنگاتنگ و عمیق می شود ، اِتِکای صِرف به تولید کالای با کیفیت ، ضامن موفقیت آن مرکز یا واحد تولید کننده محصول و به تعبیری عام تر فعالیت اقتصادی نخواهد بود.
به واقع، در کنار تولید کالای با کیفیت ، باید در راستای معرفی محصولات ، جذب مشتری هر چه بیشتر و تسخیر بازارهای هدف در سطوح فرا منطقه ای و فرامرزی نیز تلاش فزاینده ای لحاظ شود.
این قاعده در خصوص بنگاه های تولیدی و اقتصادی که هدف آنها به حوزه های جغرافیایی وسیع متمرکز نشده نیز مصداق پیدا میکند و حتی اگر کارخانه یا یک واحد خدماتی تولیدی ، تنها در صدد عرضه محصولات خود در بازار داخلی است نیز باید در عرصه بازاریابی به اصول و قواعد تعریف شده آن قائل و در راستای پیاده سازی آن تلاش لازم را عملیاتی کند.
بازاریابی ، زمینه لازم برای تقویت تولید ملی را فراهم می سازد
حسین خطیبی،کارشناس مسائل اقتصادی در در گفتوگو با خبرنگار صنعت،تجارت و کشاورزی، با اشاره به لزوم توجه هر چه بیشتر به مولفه بازاریابی در اقتصاد و تولید و عرصه صنعتی کشور اظهار کرد: بازاریابی را می توان به دو بخش داخلی و بین المللی تقسیم بندی کرد که هر دو عرصه مذکور در زیر مجموعه بازاریابی کلان قرار میگیرند.
وی افزود : فارغ از بازاریابی داخلی و اهمیت غیرقابل انکار آن ، حوزه اقتصادی کشور در عرصه بازاریابی بین المللی ، نیازمند کار و تلاش هر چه بیشتری است و با تحقق این امر ، روند توزیع و فروش کالاها و محصولات ایرانی در بازارهای خارجی ، تسریع و تسهیل خواهد شد.
خطیبی گفت: متاسفانه نحوه ارائه محصولات داخلیِ ما در بازارهای جهانی با نواقص و ضعف هایی روبرو است و در بسیاری از حوزه ها، باوجود برخورداری از مَزیتِ ظرفیت رقابت پذیری ، آنچنان که باید به توفیق شایسته و مطلوبی نائل نشده ایم.
این کارشناس اقتصادی در تشریح و تبیین هر چه بیشتر بازاریابی بین المللی تصریح کرد: بازاریابی در بخش اشاره شده نیازمند ساز و کارها و سازمان های خاص به خود است که شبکه های مجازیِ فعال، ، فعالیت هوشمندانه نمایندگی های شرکت ها و مراکز تولیدی در آنسوی مرزها و ... ، از نمونه های آن به شمار می رود.
به زعم وی، دلیل عدم حضور موفق برخی صادرکنندگان و تولیدکنندگان ایرانی در بازارهای جهانی را باید در ضعف و نقص موجود در فرآیند ارائه کالاهای تولیدی جستجو کرد.
خطیبی گفت: بازاریابی پویا و توانمند ، نقش بسزایی در تقویت بنیه تولیدی کشور ایفاء میکند، در نهایت این موفقیت،گردش پول در کشور افزایش می یابد و زمینه توسعه تولید ملی به نحو شایسته تری فراهم می شود.
وی افزود: طبیعتا در شرایطی که تولید کننده قادر به فروش و عرضه هر چه بیشتر محصولات خود است ، بستر لازم برای پیشرفت و شکوفایی فزاینده تر فعالیت هایش ، هموارتر خواهد شد.
خطیبی با اشاره به تاثیرگذاری تحریم ها در کند شدن روند بازاریابی گفت : البته طرح این موضوع به معنای ناکارآمد شدن کامل بازاریابی نیست و در صورت توجه به اصول علمی بازاریابی و پیاده سازی دقیق و هوشمندانه آن ، می توان بسیاری از آثار و پیامدهای اقتصادی تحریم ها را خنثی کرد.
هزینه کرد در عرصه بازاریابی، سرمایه گذاری دیر بازده اما پایدار محسوب می شود
مریم مطیعی، یکی از فعالان اقتصادی استان البرز در در گفتوگو با خبرنگار صنعت،تجارت و کشاورزی، ضمن اظهار تاسف از وضعیت بازاریابی در کشور گفت: متاسفانه بسیاری از فعالان اقتصادی با وجود سال ها سابقه و تجربه، به این مقوله خطیر به عنوان یک اولویت و ضرورت نگاه نمیکنند.
وی افزود: گاهی دیده می شود برخی از تولیدکنندگان در شرایط اقتصادی، برای مدیریت هزینه ها، به محدود سازی بازاریابی مبادرت می ورزند تا به این طریق به اصطلاح هزینه های سربار را کاهش دهند و این در شرایطی است که هزینه کرد در عرصه مذکور (بازاریابی) یک سرمایه گذاری به شمار می رود که سود و منفعت آن در بلند مدت و بصورت پایدار حاصل خواهد شد.
مطیعی گفت: به اعتقاد بسیاری از فعالان اقتصادیِ حرفه ای و شرکت ها و کمپانی های بزرگ اقتصادی جهان، در شرایط رکود باید بر دامنه و گستره پوشش بازاریابی افزود و قطعا چنین رویکردی مستلزم صبر و تحمل هر چه بیشتری است و با قائل بودن به چنین رویکردی می توان از مزایای بازاریابی در شرایط سخت و دشوار اقتصادی بهره مند شد.
وی افزود: بازاریابی ، پلی است میان تولیدکننده یا مرکز خدماتی با جامعه هدف که همان متقاضی یا مشتری کالا و خدمات به شمار می رود و هر آنچه بر استحکام این پل افزوده شود، ضریب موفقیت مراکز تولیدی و خدماتی با افزایش و ارتقاء هر چه بیشتری همراه خواهد شد.
لزوم استفاده حداکثری از فضای مجازی در بازاریابی
با اوصاف مذکور، انتظار می رود مراکز تولیدی، خدماتی و اقتصادی کشور توجه فزاینده تری را به مقوله بازاریابی نشان دهند و از تمامی ابزارها برای حصول توفیقات حداکثری در این مسیر بهره مند شوند.
فضای مجازی از نمونه ابزارهای مُتِنَفِذ و قدرتمند برای ارتقاء میزان موفقیت ها در این عرصه به شمار می رود زیرا با توجه به گستره آن و اقبال عمومی جامعه به چنین فناوری هایی می توان از بستر مذکور به عنوان فضایی برای تحقق بازاریابیِ هدفمند و موفق استفاده کرد.
به واقع، بازاریابی موفق از درب کارخانه تولیدی کلید میخورد و تا هزاران کیلومتر آنسوی مرزها استمرار پیدا میکند و طبیعتا در چنین شرایطی شاهد توسعه فرصت های شغلی فزاینده تری نیز خواهیم بود.
عرصه بازاریابی علاوه بر ایجاد اشتغال مستقیم ، بصورت غیر مستقیم نیز در توسعه فرصت های شغلی موثر است ، زیرا هر آنچه ضریب ارائه عرضه و فروش کالا یا خدمات شرکت ها یا مراکز تولیدی افزایش یابد ، میزان جذب نیروی انسانی برای تامین تقاضای موجود نیز افزون تر می شود و می توان از این ظرفیت به عنوان اهرمی در راستای کاهش بیکاری و بهبود وضعیت اشتغال در کشور بهره جُست.
در پایان، نباید از نقش اثرگذار این مولفه در حمایت از کالای ایرانی به عنوان کلید نجات بخش اقتصاد کشور در شرایط فعلی غافل شد.
امید آن می رود با نگاه علمی و تخصصی تر به مقوله بازاریابی شاهد موفقیت هر چه بیشتر در این حوزه باشیم که قطعا حصول توفیق در بازاریابی،حامل دستاوردهای ارزنده بسیاری در ابعادِ کلانِ اقتصادیِ کشور خواهد بود ، دستاوردهایی که پیشرفت و توسعة کشور را با سرعت و شتاب هر چه بیشتری همراه خواهد ساخت.
ارسال نظر