قصهخوان است، مثل شهرزاد قصهگو
اسماعیل آذرینژاد حرف میزنم. روحانی که برای تبلیغ، قصهخوانی و کتابخوانی مناطق محروم را انتخاب کرده است که در ادامه با او بیشتر آشنا میشوید.
بچهها خوب میشناسند؛ قصهخوان است، مثل شهرزاد قصهگو؛ در مورد اسماعیل آذرینژاد حرف میزنم. روحانی که برای تبلیغ، قصهخوانی و کتابخوانی مناطق محروم را انتخاب کرده است. او راوی داستان یک «هزارویکشب» دیگری است؛ داستان درد و رنج کودکان مناطق محروم. در «هزارویکشب» آذرینژاد کودکان شهریار قصهاند و پادشاه. آذرینژاد مدرس و معاون فرهنگی حوزه است، متولد شهرستان دهدشت کهگیلویه وبویراحمد. یک «هزارویکشب» دیگر هم روایت متفاوت «شهروند» است از زندگی همین قصهگو. حجتالاسلام اسماعیلآذرینژاد در گفتوگو با «شهروند» از انگیزه خود برای این کار داوطلبانه گفته است، از میل به خدمت. آنچه در ادامه میآید، شرحی از این گفتوگو است.
حاجآقا چرا قصهگویی را برای تبلیغ انتخاب کردهاید؟
من قم درس میخواندم، بعد از مدتی تحصیل با خودم گفتم دیگر بس است و بازگشتم به شهر و استانم کهگیلویه وبویراحمد. باید یک فعالیت را شروع میکردم؛ نمیتوانستم نسبت به شهرم بیتفاوت باشم؛ علاقه داشتم یک فعالیت مستمر، پرثمر و پایدار و اساسی را دنبال کنم؛ به همین دلیل این فعالیت را انتخاب کردم.
چرا به سراغ کودکان رفتید؟
کودکی مهمترین دوره رشد در یک انسان است؛ این دوره از لحاظ تربیتی اهمیت فراوانی دارد. متاسفانه ما بچهها را در برنامهریزی کلان فرهنگی فراموش کردیم، آنها فراموششدگان سیستم برنامهریزی فرهنگی کشور هستند. به همین دلیل تمرکز را روی کودکان و کتاب گذاشتم.
در مورد نحوه شروع فعالیتتان توضیح دهید؟
با شعار قصه، توپ، رنگ شروع کردیم. در واقع همین شعار ابزارکار و دلیل فعالیتمان شد.
چرا قصه؟
قصه را انتخاب کردیم، چون میخواستیم مهارت زندگی را با قصه به کودکان یاد بدهیم.
چرا توپ را انتخاب کردهاید؟
مشکل بچهها در شهرها عدم تحرک و فعالیت در فضای باز است؛ اما این مشکل در روستا وجود ندارد. هدف من از انتخاب توپ تقویت روحیه مشارکت و آموزش فعالیت گروهی بین بچههای روستا بود. البته کار با توپ به دلیل اینکه یک فعالیت ورزشی است، باعث تخلیه هیجانات و درنهایت کاهش خشونت هم میشود.
و چرا رنگ...
در شروع فعالیتهایمان روستاهایی که میرفتیم، وضع خوبی به لحاظ زیبایی نداشتند، ما سعی کردیم ضمن زیباکردن باطن، ظاهر و محیط پیرامون را نیز زیبا کنیم. از رنگکردن مدارس شروع کردیم، رنگ کمک میکند دنیای بچهها زیباتر شود، ظاهر زیبا، فضای ذهنی را هم زیبا میکند. البته ما در این کار سعی میکردیم هم هنر نقاشی و هم حس خلاقیت بچهها را هم پرورش بدهیم.
ارگان یا نهادی هم شما را همراهی کرد؟
اصلا.
استقبال مردم چگونه بود؟
مردم بومی توان همراهی مادی ما را در این برنامه ندارند، اما کمک و همراهی معنویشان را هم دریغ نمیکنند، البته خیّرین هم از دیگران نقاط همراهی میکنند.
وضعیت روستاهایی که در آن حضور دارید؛ چگونه است؟
روستاهایی که ما معمولا انتخاب میکنیم، کمبرخوردار هستند. روستاهایی که جاده ندارند، آب ندارند، عدالت آموزشی ندارند، سیستم آموزشیشان ازجمله میزان معلم و تعداد مدرسه در منطقه از لحاظ کیفی و کمی شرایط خوبی ندارد.
انتخاب روستا براساس چه مولفهای صورت میگیرد؟
ما معمولا برای انتخاب روستا مولفههای مختلفی را مدنظر قرار میدهیم. مثلا روستاهایی را بیشتر راغب به حضور هستیم که درآن آسیبهای اجتماعی بیشتر دیده میشود. یکبار در روستایی حاضر شدیم که معروف به محل توزیع موادمخدر است. ما در این روستا برای بچهها قصهخوانی داشتیم.
خودتان هم در دوران کودکی اهل کتابخوانی بودهاید؟
پدر و مادرم بیسواد بودند. به همین دلیل در دوران ابتدایی آنچنان مشوقی برای کتابخوانی نداشتم، اما در دوران راهنمایی به کتاب علاقهمند شدم.
عنوان کتابی از آن دوران را به یاد دارید؟
بله؛ کتابی با عنوان گندم.
کتاب مورد علاقهتان درحال حاضر...
مثنوی.
چند فرزند دارید؟
دو فرزند.
بچهها هم اهل کتابخوانی هستند؟
بله. اتفاقا هر دو در این کار داوطلبانه یعنی کتابخوانی، من را همراهی میکنند.
برای انتخاب کتاب چه مولفههایی را مدنظر قرار میدهید؟
بیشتر موضوعاتی را انتخاب میکنم که مهربانی را ترویج بدهند.
در مورد جملات زیر کوتاه بگویید.
یتیم: محروم از عاطفه.
سیستانوبلوچستان: تاکنون سفری به این استان نداشتم، اما همیشه دوست داشتم به این استان هم سفر کنم.
کودک: یک ثروت.
آیا فعالیتهایتان تنها محدود به استان کهگیلویه وبویراحمد است؟
بله. با محدودیتهایی در گسترش این فعالیت در سطح کشور روبهرو هستیم؛ البته ناگفته نماند که در حد راهنمایی و مشورت با دیگر سمنها و افرادی که این فعالیت را در نقاط مختلف کشور دنبال میکنند، در رابطه هستم.
کوتاه با روحانی قصهگو
حجتالاسلام اسماعیل آذرینژاد متولد سال ۵۸ و ساکن شهر دهدشت استان کهگیلویه وبویراحمد است. او علاوه بر تحصیلات حوزوی، لیسانس جامعهشناسی و ارشد عرفان دارد، مدرس و معاون فرهنگی حوزه است، اما قصهخوانی مهمترین فعالیت داوطلبانه این روحانی پرکار است، اما تنها فعالیتش نیست. آذرینژاد علاوه بر خواندن داستان، کندوکاو در مفاهیم و مضامین قصهها را هم دنبال میکند؛ با این هدف که بچهها با تحلیل مفاهیم قصه به رشد فکری برسند، استدلالشان قویتر شود و حتی جرأت حرفزدن در جمع را پیدا کنند. اسماعیل آذرینژاد علاوه بر اینکه تعالیم دینی و ارزشهای اخلاقی را از طریق قصه به بچهها میآموزد، اتاقها، مساجد را با کمک کودکان رنگآمیزی و تبدیل به کتابخانه میکند و در این کتابخانهها کودکان علاوه بر مطالعه، بازی و نمایش اجرا میکنند. بخش دیگر فعالیتهای آقای آذرینژاد که شادی را برای بچهها به همراه دارد، این است که در پارکها برای کودکان قصه میگوید. حدود ٧٠ طلبه دیگر هم به قصهگویی علاقهمند شدند و در محضر حجتالاسلام آذرینژاد آموزش این حرفه را میگذرانند، اما فعالیت داوطلبانه او حالا فراتر از همیشه شده و او مدیر گروه خیریه خودجوش است که وابسته به هیچ نهادی هم نیست. در این گروه از پزشک تا خیّران برای همراهی حاضر هستند. آنها سعی میکنند در سطح استان کهگیلویه وبویراحمد به ارایه خدمات فرهنگی- رفاهی بپردازند. استانی که آذرینژاد به آن تعلق دارد.
انتهای پیام/
ارسال نظر