به گزارش پارس نیوز، « اگر اول شوید، اولید. اگر دوم شوید، هیچ چیز نیستید. » بیل شنکلی، مربی افسانه ای لیورپول در دهه ۶۰ و ۷۰

اکنون، جام جهانی فوتبال به آخرین برگ از این فصلش رسیده. به ناب ترین ۹۰ دقیقه ی فوتبال، به بیست و یکمین فینالش، به بزرگترین میراثش، به فرانسه ای که - فارغ از این دیدار - دوبار مهمانش بوده و کرواسی که اولین بار وارد مهمانی اش می شود. مهمانی ای که بدل به رینگ مبارزه خواهد شد تا تنها یکی بر تخت جاودانگی بشیند. امشب در مسکو، توپ گرد با کدام مهمانش مهربان خواهد بود؟ با فرانسه یا کرواسی؟

فرانسه: برآورده کردن بزرگترین رویا
زمانیکه ناپلئون بناپارت کودکی بیش نبود رویای فرمانده شدن را در سرش می پروراند؛ او می گفت: «وقتی که بچه بودم هر روز بر روی کنده ی درختی می نشستم و با خودم تصور می کردم که روزی فرمانده بزرگی می شوم.»

حالا پس از سه قرن از عصر ناپلئون هنوز هم رویای برتری نزد پسران سرزمینش نسل به نسل و سینه به سینه منتقل می شود، اما این بار نه در میدان جنگ، بلکه در آوردگاه مستطیل سبز: «من از وقتی که کودک بودم رویای آن را داشتم. در تیم های پایه همه ی بچه ها رویای این را دارند که در جام جهانی و در فینالش بازی کنند. ما چیزی را که انتظارش را داریم، می دانیم و واقعا می خواهیم آن را بدست آوریم و من نمی توانم برایش صبر کنم.» آنچه را که گریزمان بیان نمود انعکاس صحبت های ژیرو، ام پابه و سایرین بود... آنها مثل فرمانده ی بزرگ سرزمینشان با این رویا بزرگ شده بودند، با رویای پیروزی...

فوتبال فرانسه در این سالها با برنامه ریزی و کیفیت خوبی که در تیم های پایه شان ایجاد کرده توانسته بازیکنان مستعدد و درخشانی را پرورش دهد. در واقع آنها همان مسیری را پیش گرفتند که دو قهرمان پیشین جام جهانی گذرانده بودند و ماحصل این رویکرد پرورش ستاره هایی چون، گریزمان، پوگبا، کانته، دمبله و ام پایه بوده... همچنین پیشرفت لیگشان در سالهای اخیر با وجود تیم هایی چون موناکو، نیس، مارسی و لیون در کنار پی اس جی پر زرق وبرق، تاثیر چشمگیری در روند رو به رشد فوتبال فرانسه داشته... با آمدن دشام آبی ها تیم بهتری هم شده بودند.

مردی که اریک کانتو در دوران بازی اش به دلیل پستی که داشت(هافبک دفاعی) به او لقب حامل آب * را داده بود، تیم محکم و هماهنگی را آماده کرد و نتیجه ی این تحولات آن بود که آبی ها به فینال یورو رفتند و تا قبل از فینال نیز عملکرد قابل قبولی داشتند و توانسته بودند آلمان بزرگ را شکست دهند، بنابراین شرایط به گونه ای پیش رفت تا میزبان یورو۲۰۱۶ ، سومین قهرمانی اش در خانه را پیش از فینال جشن بگیرد!

اما در کمال ناباوری، اینگونه نشد...آبی ها فریب خورده بودند، فریب غرور کاذبی که پس از پیروزی برابر آلمان بزرگ به آن ها دست داده بود: «ما پس از شکست آلمان بیش از حد سرخوش شده بودیم. مثل این بود که به فینال رفتیم و بازی را بردیم. ما فکر می کردیم که کارمان در یورو تمام شده است. این آن چیزی بود که قبل از بازی با پرتغال حس می کردیم.»

ژیرو اضافه می کند« ما دوسال پیش از خود راضی بودیم. اما این بار نه. خوشحالیم که در فینال هستیم ولی این دفعه احساسمان متفاوت هست. چرا که می دانیم که هنوز کارمان در اینجا تمام نشده است.» پول پوگبا نیز که احساسی همچون ژیرو دارد و می داند که دوسال پیش مرتکب اشتباه شده اند، بر این باور است که این بار از اشتباهاتشان در یورو درس گرفته اند؛ او در کنفرانس مطبوعاتی اش گفت: «پس از نیمه نهایی برابر آلمان به نظر می رسید که ما فینال را هم بردیم. ما تصور می کردیم که نتیجه مقابل پرتغال قابل پیش بینی است. شکست در آن فینال اشتباه خودمان بود. به من اعتماد کنید، این بار ما اشتباه دفعه قبل را تکرار نخواهیم کرد."

 احتمالا خاطره ی تلخ فینال یورو می تواند برای آنها به مثابه ی تیغ دو لبه باشد؛ هم برگ برنده آنها و هم پاشنه ی آشیلشان... تجربه ی آن فینال قطعا دربازی امشب به آنها کمک خواهد کرد اما اضطرابی که در کلام بازیکنان تیم عیان است می تواند آن ها را بار دیگر به ورطه ی نابود بکشاند و این همان چیزی ست که آنها بایستی با آن مقابله کنند، یعنی مبارزه با خودشان. و دشامپ این را بهتر از هرشخص دیگری می داند:« من به شما افتخار می کنم. شما بازی فوق العاده ای را انجام دادید. کارتان خوب بود! با این حال کار ما هنوز تمام نشده. در جام جهانی ما فقط برنده ها را به یاد می آوریم.» این را دشام پس از برد برابر بلژیک در رختکن به بازیکنانش گفت.

دشام در دوران مربیگری ش در فرانسه نشان داده که راه پیروزی را به خوبی می داند. تیم او پراگماتیکی(نتیجه گرا) بازی می کند. آن ها لایه های دفاعی مستحکمی دارند و در ضدحملات و ضربات شروع مجدد بسیار خوب عمل می کنند. رویکرد تهاجمی آن ها که اغلب بر مبنای ضدحملات هست نیز از خط دفاعشان ناشی می شود. خط دفاع انعطاف پذیر و خوبی که از نقاط قوت تیم به شمار می رود. با این حال خط هافبک تیم نیز بیشتر به خط دفاع نزدیک هست تا حمله؛ به طور مثال بازیکنی مثل پوگبا که اساسا هافبک تهاجمی ست در این تیم بیشتر در نقش هافبک تدافعی و مرکزی دیده می شود. آنچه که در خط میانی برای فرانسوی ها امیدوارکننده تر نیز هست، حضور شکست ناپذیر کانته و پوگبا در در کنار هم می باشد. از ۱۸ بازی که این دو از ابتدا با هم برای فرانسه بازی را آغاز کردند، فرانسه ۱۴ برد و ۴ مساوی داشته. شاید آنچه که خیال دشام را برای چنین رویکردی محتاطانه ای آسوده می کند وجود مراوریدهایی چون گریزمان و ام پایه در کناره هاست که با سرعت و تکنیک بالایشان می توانند لایه های دفاعی حریف را، بویژه در ضد حملات باز کنند.

با این اوصاف، به نظر می رسد که دشام و شاگردانش در شرایط مطلوبی به سرمی برند. آنها دقایق کمتری را از حریف سرسخت بالکانیشان بازی کردند و یک روز بیشتر هم نسبت به آنان فرصت استراحت داشتند. گویی آن ها اتفاقات تلخ فینال یورو را با شکر تجربه شیرین کردند تا گریزمان و همقطارانش کابوس یورو را با رویای قهرمانی در جهان عوض کنند، همان رویایی که از کودکی تبدیل به بزرگترین آرزویشان شده بود آیا این آرزو برآورده خواهد شد؟ به زودی معلوم خواهد شد.

کرواسی: یک تیم با ۴.۵ میلیون بازیکن
چهارشنبه به هنگام بازی برابر انگلستان، در کلیسای ۴۰۳ ساله سنت بلاسی در شهرقدیمی و بسیار زیبای دوبرونویک، هزاران نفر از اقصی نقاط کشور کوچک کرواسی گرد هم جمع شدند تا شاهد صعود پسران سرزمینشان برای اولین بار به فینال جام جهانی باشند. همه ی آنها به یک دلیل پا به آنجا گذاشتند؛ گویی چهارشنبه عصر برای آنها و کلیسا از هر یکشنبه ای، یکشنبه تر بود، انگار عمارت قدیمی نیز با آنها یک دل شده بود، به یک رنگ. به رنگ سرخ، به رنگ سفید. تنها به یک دلیل: « این یک بازی تاریخی است، نه فقط برای ۱۳ یا ۱۴ بازیکن یا کل تیم، بلکه برای هرکسی که کروات است. در این بازی ۴.۵ میلیون نفر در زمین خواهند بود».

به واقع آنچه که ایوان راکتیچ پیش از بازی فینال بیان نمود بازتاب آن روح جمعی و پرشوریست که تمام وجود مردم کرواسی را در برگرفته... اوج این شور و حرارت را در دقیقه ۱۰۱ بازی برابر انگلستان می توان یافت، زمانیکه مودریچ مقابل رشفورد ناکام می ماند و و به زمین می افتد، اما هم تیمی اش ورسالیکو بلافاصله می آید و او را از زمین بلند می کند.

 این یکی از باشکوه ترین لحظات بازی بود که به غنای جذابیت تیم کرواسی می افزود. به تیمی که مردانش به خوبی معنای با هم بودن و در کنار هم بودن را درک می کنند. به اینکه انگاره ی مبارز بودن، از همان کودکی خط مش زندگی هایشان می شد:« من در طول زندگی ام شاهد سختی های بسیار زیادی بودم» لوکا مودریچ کسی که همچون سایر هم تیمی هایش به دلیل فروپاشی یوگسلاوی سالهای کودکی اش را با سختی و پناهندگی گذرانده اضافه می کند:« مهمترین چیز این است که هرگز تسلیم نشوید و نگذارید که شرایط بر شما مسلط شود؛ خودتان را باور داشته باشید، چرا که برا یک سرباز مهم نیست که چه چیزی درمسیر او قرار بگیرد. زندگی بالا و پایین دارد اما در هرحال شما باید به خودتان اعتماد و باور داشته باشید و برای رویاها و موفقیت هایتان مبارزه کنید. این آن چیزی است که همیشه مرا هدایت و کمک می کند.»

تیم فوتبال کرواسی پس از ناکامی در جام جهانی ۲۰۱۴، شرایط مطلوبی را سپری نکرد. اعتراض های فراوان هواداران آنها نسبت به اوضاع آشفته ی فدراسیون و همچنین اغتشاش هایی که در بازی های مقدماتی یورو۲۰۱۶ و جام جهانی ۲۰۱۸ بوجود آوردند، تیم کرواسی را با جرایم مالی سنگین و شرایط وخیم روانی مواجه کرد. همچنین توهین های نژاد پرستی هوادارانشان _ که دالیچ آنها را نه هوادار کرواسی بلکه مزدور و بیگانه خطاب کرد _ سبب شد که در مقدماتی جام جهانی نیز در کنار جریمه مالی، یک امتیاز از آنها کسر گردد... اوضاع نابسامان تیم کرواسی، و خطر عدم راهیابی آنها به جام جهانی با آمدن دالیچ و هدایت آنها به جام جهانی کمی بهتر شد اما خبر اتهام جنجالی مودریچ برای شهادت دروغین طی یکی از قضایای فسادهای مالی، اوضاع را دوباره بغرنج کرد. به واقع آنها در طی این سالها اوضاع آرامی را سپری نکردند اما، اما انگار این بار، طوفان قبل از آرامش می آمد!

زلاتکو دالیچ سرمربی موفق کروات ها که از اکتبر سال پیش سکان هدایت این تیم را بر عهده گرفت، درخشان ترین عملکرد در کارنامه ش با تیم العین بود که دوباره توانست آنها را مبدل به یکی از قدرت های آسیا کند؛ هرچند که هنوز طعم تلخ شکست برابر تیم کره ای در فینال چمپیونزلیگ سال ۲۰۱۶ از خاطر او بیرون نرفته:« من هنوز شکست فینال ای سی ال مقابل جونبوک موتورز را به یاد دارم. آن شکست در ذهنم باقی می ماند؛ برای همیشه.» او این را در اوایل ماه جاری به رسانه های اماراتی گفته بود.گرچه او در همان سال اذعان کرده بود که با قهرمانی در فینال آسیا تبدیل به مربی بزرگی خواهد شد، اما حالا کمتر از دوسال پس از یک فینال آسیایی، او در معتبرترین فینال ورزشی جهان قرار دارد و حتی اگر هم در این فینال برنده نباشد نامش در زمره ی مربیانی که توانستند تیمشان را تا فینال جام جهانی هدایت کنند مانا و ماندگار خواهد ماند. و او این را به خوبی می داند:« فردا چه ببریم و چه ببازیم، رویداد بسیار بزرگی برای ما خواهد بود."

و اما در مورد سبک تیم کرواسی می توان گفت که استراتژی تیم دالیچ بر مبنای یک فوتبال تهاجمی ست. همانطور که وی همواره در صحبت هایش به آن اشاره می کند، بهترین دفاع در تیم او، حمله ست. این همان نکته ی بسیار کلیدی در تیم کرواسی دالیچ می باشد. او با وجو دو فوق ستاره ش(مودریچ و راکیتیچ) و برزوویچ، خط هافبک قدرتمندی را داراست. از طرفی پریشیچ آماده در سمت چپ که نمایش خیره کننده ای را مقابل انگلستان ارائه داد و مانژوکیچ که یکی از بهترین های دنیا در پست خودش می باشد می تواند نقطه ی قوت فلسفه هجومی دالیچ برای گشودن دروازه فرانسه باشد.

ولیکن حالا بیشتر از رویکرد دالیچ، این نیروی خود باوری و انگیزه ی مثال زدنی بازیکنان تیم هست که نقطه ی عطف کروات ها می باشد. انگار همان خودباوری عمیق بود که سبب شد آنها برخلاف تصور انگلیس ها پیروز میدان شوند... در بازی برابر سه شیرها دالیچ جذاب ترین و شاید، شاید بزرگترین فریب زندگی اش را از شاگردانش خورد، آنچه که آنها را رهسپار فینال جام جهانی کرد: « من می خواستم زودتر تعویض کنم زیرا می دانستم که آنها خسته و آسیب دیده اند، اما هربار که تلاش می کردم که این کار را کنم، بازیکنان داخل زمین به من می گفتند که حالشان خوب هست و احساس خوبی داشتند. بنابراین من چگونه می توانستم این کار را انجام دهم؟ چگونه می توانستم به آن ها بگویم که احساسشان واقعی نبود ؟» این را دالیچ بعد از بازی مقابل انگلستان و در مورد دلیل تعویض های دیرهنگامش گفت. در واقع تلاش مضاعف و خستگی ناپذیر بازیکنان کرواسی و اندیشه دالیچ از آنها چنین تیم استواری ساخته. با این تفاسیر، آیا تیمی که در کمتر از دوهفته، ۳۶۰ دقیقه بازی کرده و یک روز هم کمتر از حریف قدرتمندش فرصت استراحت داشته، همچنان می تواند در فینال نیز خستگی ناپذیر ظاهر گردد ؟

تا ساعاتی دیگر عیان خواهد شد که مردم کرواسی در کلیسای سنت بلاسی، درمسکو و در هرجای کره ی خاکی، با شوق اشک خواهند ریخت یا با حزن و اندوه ؟ اما با اطمینان می توان گفت که بی تردید فارغ از هر نتیجه ای آنها بزرگترین برنده ی این جام خواهند بود... جامی که به افتخار مهمان تازه اش، در ضیافت فینالش، کلاه را به احترام آنها از سرش، خواهد برداشت.

*حامل آب حرفه ای در گذشته بود که به کسی گفته می شد که قبل از ظهور سیستم های فعلی تامین آب، آب را از طریق یک منبع (مثل رودخانه، چاه، پمپ آب و...) تامین کرده و به فروشش به خانه های مردم آن را می برده است.